بازیگر فیلم سینمایی «بعد از رفتن» معتقد است که این اثر یک درام روانشناختی به حساب میآید که در چنین فضا و قصهای اهمیت بازیها بیشتر از شکل برونگرایی و شلوغکاریهای مرسوم بازیگری معطوف به عواطف، احساسات و انگیزههای درونی کاراکتر میشود.
پوریا رحیمیسام در گفتگویی با اشاره به اینکه در تمام این سالها بیش از اینکه گزیدهکاری یا پُرکاری برایش اولویت باشد، تلاشش بر این بوده است تا بر اساس معیارها و میزان سوادی که دارد، کار خوب را از کار غیرخوب، تمییز دهد و بر این اساس پیش برود، مطرح کرد: در این سالها پیش آمده است که بیش از یک فیلم سینمایی کار کردم و همزمان مشغول تئاتر هم بودهام.
وی در پاسخ به این پرسش که گزیده کار بودن ایشان به پیشینه تئاتریاش باز میگردد یا نه، گفت: اگر پیشینه تئاتری به این معنا باشد که بازیگر را برای آموزههای بهتر بازیگری تربیت کند، شاید در انتخابهایم موثر بوده باشد اما نه لزوما. در حقیقت من بهترین فیلمنامهها و متناسبترین نقشها با خود را بر اساس معیارهای فکری و اعتقادی انتخاب میکنم.
این بازیگر سینما با بیان اینکه در این سالها با کارگردانان فیلم اولی زیادی کار کرده است که بسیاری از آنها از جهان فیلم کوتاه میآمدند، درباره حضور در فیلم «بعد از رفتن» که اولین تجربه بلند رضا نجاتی محسوب میشود، مطرح کرد: کار کردن با کارگردانان جوان، خلاق و پُر از پویایی و جستجوی تازه را همیشه برای خود فرصت میدانستم. از آنجا که خود در بازیگری هنوز برای جستجوی لحظات و اتفاقات تازه بسیار تلاش میکنم، به نظر میآید این شانس در مواجهه با چنین کارگردانانی که فرصت گفتگو، بحث و پویش بیشتری وجود دارد، بیشتر است.
نجاتی ادامه داد: تجربه با رضا نجاتی بسیار لذتبخش و شیرین بود. مثل تمامی وجهههای دیگر سینما قطعا قدم گذاشتن در مسیر ساخت این فیلم با ریسک همراه بوده است اما من لزوما این مواجهه و ریسک را در کار کردن با کارگردانان باتجربهتر کمتر نمیدانم. آنجا هم معیارها و متغیرهای مختلفی وجود دارد که میتواند عامل ریسک و به خطا رفتن یک پروژه باشد اما من همیشه این را ترجیح دادم و تصور میکنم کارگردانان جوان، شانس جوانی را هم به همراه دارند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره معیارهایش برای انتخاب یک نقش عنوان کرد: زمانی که نقشی به من پیشنهاد میشود، آن را به لحاظ جنبههای بیرونی و درونی، بُعد انسانی، میزان شانسی که برای باورپذیری دارد و میتوانم از عهده آن بربیایم، بررسی میکنم و شاید ویژگیهایی که در شروع به این فکر کنم که قرارست چگونه دیده شود و چه وجههای پیدا کند، اولویت من نبوده است.
بازیگر «بعد از رفتن» که این روزها اکران شده است، ادامه داد: در حقیقت همیشه به این فکر کردم که به لحاظ انسانی باید با نقش همراه شوم، درک کنم و در نهایت مهمترین پارامترم این است که چگونه میشود از جنبه دفاع از کاراکتر با وجهههای مثبت و منفی بربیایم. در این راستا اگر بتوانم درست دفاع کنم، شانس باورپذیری آن را افزایش دادم. کاراکتری که در «بعد از رفتن» بازی میکنم از حیث مواردی که پنهان میکند و رازهای مگویی که دارد از کاراکترهای مورد علاقه من است و این شکل پنهانکاری مرا وسوسه کرد تا در این اثر بازی کنم.
رحیمیسام با اشاره به اینکه «بعد از رفتن» یک درام طولی به معنای کلاسیک درام و قصهای که پُر از فراز و فرود و تعلیق و گشایش و پایان ویژهای باشد، نیست، اظهار کرد: این اثر یک درام روانشناختی به نظر میرسد و در واقع درام عرضی به حساب میآید. در چنین فضا و قصهای اهمیت بازیها بیشتر از شکل برونگرایی و شلوغکاریهای مرسوم بازیگری معطوف به عواطف، احساسات و انگیزههای درونی کاراکتر میشود و شاید از همین حیث است که بازیها از شکل درونگرایی ویژهای پیروی میکند.
وی ادامه داد: از روز اول و در گفتگو با رضا نجاتی این را میدانستم و تلاش کردم آن چیزی که کاراکتر به عنوان راز به همراه دارد، درست از آب دربیاید و تا پردههای پایانی فیلم برملا نشود. در حقیقت وظیفه حفاظت از این راز را در بازیام به دوش کشیدم.
این بازیگر سینما با اشاره به اینکه تلاش میکند جایش را در قصه پیدا کند، گفت: هنگام انتخاب یک نقش برایم مهم این است که کاراکتر بدیع و یا در تناسب با کارهایی که قبلا انجام دادم، متفاوت باشد. در حقیقت تلاش میکنم جایم را در قصه پیدا کنم و در تناسب با آن فکر کنم که چه قدر به تعریف قصه و کاراکترهای کناریام میتوانم کمک کنم. در این راستا تا سر حد ممکن تلاش میکنم کارم را درست انجام دهم و اجرای ویژهای داشته باشم.
رحیمیسام در جواب به این سوال که آیا پیش از این با صابر ابر و سارا بهرامی همکاری داشته است یا نه، مطرح کرد: با صابر ابر خیر اما با سارا بهرامی در سریال «کرگدن» بازی داشتم و هر دو تجربه بسیار شیرینی را پشت سر گذاشتیم. در حقیقت فکر میکنم برای ما از حیث تجربه بازیگری با سارا بهرامی بسیار لحظات درخشانی وجود داشت و در «بعد از رفتن» هم همکاری با صابر ابر تجربه شیرینی بود. در حقیقت هر دو بازیگرانی بسیار جستجوگر هستند که بازیگری برایشان امری مهمی است. کنار چنین بازیگرانی کار کردن همیشه به منِ بازیگر فرصت میدهد موارد جدیدتری را کشف کنم و بازیگری در اهمیت بیشتری برایم قرار بگیرد.
وی در ادامه با بیان اینکه مواجهه با فیلمنامه و تجربه کار کردن با یک تهیهکننده انتخابگر و با وسواسی چون محمود بابایی این ویژگی را دارد که هنرمند نسبت به اثری که کار میکند، آگاه باشد، عنوان کرد: گستره مخاطبان فیلم «بعد از رفتن» مانند فیلمهای کمدی پُراستقبال امروز عجیب و غریب نیست و قرار هم نبود که باشد. ما میدانستیم با دسته و گروه خاصی از مخاطب روبهرو هستیم و به نظرم روند همان چیزی است که پیش بینی میکردیم. تجربه کار کردن با محمود بابایی در مقام تهیهکننده برای من شیرین و نکته قابل تامل، توجه به مسایل انسانی بود که در کار و به شکل حمایتی که از کل مجموعه داشت.
این بازیگر در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه کم کار کردن در تلویزیون یا پُر کار بودن در آن انتخاب مستقل و مجرد نیست، درباره دلیل کمکاری خود در تلویزیون بیان کرد: در واقع در راستای همان نکتهای که گفتم فیلمنامه خوب یا بد در اولویت بوده است. اگر در سالهای اخیر در تلویزیون کم کار بودم تنها علت آن که مشخصا درباره میتوانم درباره آن حرف بزنم، شکل کیفی فیلمنامههای پیشنهاد شده و شکل کارهاییست که در سالهای متاخر در تلویزیون ساخته شده و هیچ علت دیگری به غیر از این وجود نداشته است.
رحیمیسام در پایان درباره علت حضور بازیگران و اقبال آنها به شبکه نمایش خانگی خاطرنشان کرد: درصد آثاری که به بازیگران در این رسانه پیشنهاد میشود و همچنین عرصه بازتری که برای تولید وجود دارد، کمک میکند بازیگران، دست بالاتری برای انتخاب داشته باشند. رویکرد مردم هم همین بوده و جایگاه ویژهای در نگاه مخاطب پیدا کرده است. به نظرم همان قدری که تلویزیون در این سالهای متاخر کجسلیقگی کرده و کمتر حساسیت به خرج داده است، در نمایش خانگی نیز آدمهای تازهتری وارد، فیلمنامههای بدیعتری پیشنهاد و آثار بیشتری تولید میشوند. بر همین اساس تصور میکنم نمایش خانگی هم جایگاه مترقیتری پیدا کرده است.