«خسرو احمدی» بازیگر و صداپیشه پیشکسوت تلویزیون و تئاتر که با مجموعه «النگ و دولنگ» در دهه ۶۰ به شهرت رسید این روزها مشغول صداپیشگی شخصیت «ده شیش» در سریال «جزیره جادویی پیکولو» به کارگردانی علی احمدی و تهیهکنندگی مصطفی کیایی و محسن کیایی است.
در این اثر نمایشی جمعی از صداپیشگان شناخته شده از جمله خسرو احمدی، محمد بحرانی، امیرسلطان احمدی، محمد عسگری و مهناز خطیبی حضور دارند.
عروسکگردانی این سریال نیز بر عهده محمد لقمانیان، علی اعتصامیفر، مهدی برقعی و هانی حسینی بوده است.
پخش این سریال که محمد بحرانی، مشاور هنری آن را به عهده دارد و هومن حاجی عبداللهی و مهسا طهماسبی در آن ایفای نقش کردهاند، از تیرماه آغاز شده و هر هفته از پلتفرم فیلیمو منتشر میشود.
به بهانه پخش مجموعه عروسکی «جزیره جادویی پیکولو» با خسرو احمدی درباره صداپیشگی شخصیت «ده شیش» و کار کردن با پسرش به عنوان کارگردان این مجموعه صحبت کردیم که میخوانید.
شخصیت دهشیش چه جذابیتی برای شما داشت که صداپیشگی آن را قبول کردید؟
دهشیش به جهت اینکه یک شخصیت نو و خیالی است برای من جذابیت داشت. همه بچهها در زمان کودکی یک دوست خیالی دارند. دهشیش هم چنین چیزی است و همین مسئله برای من جالب بود. شخصیتی بود که واقعاً دوستش داشتم و سریع هم با این عروسک ارتباط برقرار کردم.
عروسکگردان دهشیش، محمد لقمانیان بود. از همکاری با ایشان برایمان بگویید.
محمد لقمانیان یکی از حرفهایهای عروسکگردانی است. خوشبختانه چندین همکاری مشترک پیش از پیکولو با هم داشتیم و قلق همدیگر را میدانستیم. همکاری با محمد در پیکولو یکی از اتفاقهای خوبی بود که در این پروژه برای من رخ داد و هیچ چالشی نداشتیم. از طرفی صدای من ضبط شده بود و سر صحنه به صورت زنده پخش نمیشد که خیلی چالشبرانگیز نبود. محمد لقمانیان در حرفه خود بینظیر است، من را هم راهنمایی میکرد و استفاده میکردم.
از زمان پخش سریال تاکنون چه بازخوردهایی دریافت کردهاید؟
بچهها بازخوردهای بسیار خوبی نسبت به این سریال داشتند. منتظرم ببینم «دهشیش» چقدر در دل مخاطب جا باز میکند. به طور کلی تا امروز واکنشهای مثبتی گرفتیم.
کارگردان جزیره جادویی پیکولو، فرزند شماست. از این تجربه همکاری برایمان بگویید.
نزدیک به ۱۰ سال است با پسرم «علی احمدی» همکار هستیم و این نخستین تجربه همکاری ما نبود. همیشه از کار کردن با او لذت بردم. این کار هم چالشهایی داشت که بسیار دلانگیز بود. در پیکولو تازه متوجه شدیم در ارتباط با کار عروسکی هم میتوانیم ارتباط خیلی خوبی با هم داشته باشیم و اتفاقهای خوبی را رقم بزنیم.
فکر میکنید این مجموعه و شخصیتهای آن قابلیت جذب کودکان ایرانی را دارد؟
من در ارتباط با کار کودک تجربه ۳۰ ساله دارم. کار اگر خوب باشد با بچهها ارتباط برقرار میکند. مثال بارز آن «النگ و دولنگ» دهه ۶۰ است. هنوز هم مردم من را با آن نام به یاد میآورند. النگ و دولنگ به دل کودک و جامعه در آن سالها نشست، به همین علت پس از گذشت ۳۰ سال هنوز هم در خاطرشان است و به خوبی از آن یاد میکنند. این یعنی با آن برنامه ارتباط گرفتهاند و برنامه تأثیرگذار بوده که نکته مهمی است. الان هم اگر چنین اتفاقی درباره هر کار کودکی رخ دهد، برای کودکان اتفاق ماندگاری رقم میخورد. در حقیقت کار هنر متعلق به مکان خاصی نیست. درست است که بچههای امروز هری پاتر و آثار والت دیزنی میبینند اما اگر کار خوب وطنی هم ساخته شود قطعاً از آن حمایت میکنند و ارتباط میگیرند. کار خوب را نباید حذف کرد چه ایرانی باشد چه غیرایرانی.
ما اینجا عموپورنگ، آقای طهماسب، قلقلی و سایر عزیزان را داریم که سالهای زیادی است برای کودکان ایران زحمت کشیدهاند و بچهها دوستشان دارند. اگر خودمان بتوانیم کارهای فاخر و آثاری که نشانی از درک نسل جدید است، بسازیم، بچهها ما را پس نمیزنند و کار ایرانی را هم میبینند.
شما سابقه طولانی در تئاتر دارید، وضعیت تئاتر کودک را چطور ارزیابی میکنید؟
در کشور ما تئاتر کودک اصلاً وجود ندارد! کم و بیش بچههای قدیمی هستند که هنوز دلشان به حال بچههای این سرزمین میسوزد و مشغول کار هستند. آینده تئاتر اگر به همین شکل ادامه پیدا کند خوب پیش نمیرود. هنرمندانی که پیشتر کار کودک میکردند اکنون کجا هستند؟ چه میکنند؟ در حال حاضر فقط عموهای فیتیله هستند که هنوز برای بچهها نسبت به بضاعت خودشان زحمت میکشند چون از بچهها شناخت کامل دارند. اما آنها هم خسته شدند چقدر آدم کار کند و به در بسته بخورد؟ این موضوع تأسفبار است!
شما اگر اکنون بخواهید کودکتان را به یک تئاتر ببرید، اجرایی پیدا نخواهید کرد. در حالی که از تئاتر کودک استقبال میشود اما هر چند سال یک بار یک کار خوب اجرا میشود. در حال حاضر متأسفانه بسیاری از کارهای ضعیف تولید و پخش میشوند که اتفاق خوبی نیست. بسیاری از بچههای امروز تولیدات غرب را میبینند! چرا باید این طور باشد؟ ما قابلیتهای بسیار زیادی داریم. متأسفانه توجهی نمیشود. شاید افرادی که این روزها کار کودک میکنند خسته شدهاند یا مسئولان دیگر توجهی ندارند! نمیدانم.
برای فرهنگسازی و افزایش تولیدات سطح یک برای کودکان چه پیشنهادی دارید؟
به نظر من باید دست کسانی که کار کودک میکنند را کمی باز گذاشت. آنها درباره بچهها مطالعه و تحقیق میکنند. در گذشته هم ما هر کاری که میخواستیم برای کودک انجام بدهیم ساعتها درباره آن موضوع بحث و گفتوگو میکردیم که بچهها امروز چه میخواهند و چه نیازی دارند؟ اما پیش از آن باید متوجه تفاوت بچههای امروز با خودمان باشیم. این تفاوتها هم شامل روش، نوع زندگی آنها و هم سلایق آنهاست چه در نوع پوشش و چه بازی. بالطبع کسی که کار کودک میکند درباره همه این مسائل تحقیق و مطالعه میکند. مسئولان باید به تلاش اینها احترام بگذارند و سنگاندازی نکنند.