تیم ملی زنان ایران، برای حضور در مرحله دوم انتخابی المپیک، تهران را به مقصد برث ترک کرد.
کمی بیشتر از هفت ماه پیش، روزی که حتی خوشبینترین هوادار تیم ملی فوتبال زنان هم تصور نمیکرد در هوای ۴۵ درجه میانمار و با رطوبت ۷۰ درصدی این کشور، تیمی که در رنکینگ فیفا ۲۳ پله از ما بالاتر است را شکست دهیم؛ با رویای صعود وارد میدان شدیم. مگر غیر از این است که فوتبال ورزش شگفتیهاست؟ پس نگین زندی ۱۹ ساله قعر دروازه میانمار را نشانه میگیرد و فوتبال روز خوشش را به دختران تیم ملی زنان نشان میدهد.
چهل و پنج دقیقه حفظ نتیجه یک بر یک در نیمه دوم بازی برگشت، کمتر از پیروزی در بازی رفت ارزش ندارد. هدف صعود است و بس، پس خیره به هدف با جان و دل، در یک جنگ نابرابر، همان همیشگی رو سفیدمان میکند، تعصب و تلاش برای یک نام، برای ایران…
حالا هفت ماه از آن صعود فراموش نشدنی میگذرد، حالا در یک مرحله بالاتر، در دور دوم انتخابی المپیک پاریس، همان مرحلهای که پیش از این هم دو بار حضور در آن را تجربه کرده بودیم اما هرگز به مرحله بعد از آن صعود نکردیم، حالا در دور دوم انتخابی المپیک پاریس حضور داریم.
همین یک ماه پیش با تماشای مسابقات استرالیا در جام جهانی زنان ترسی توامان با لذت را تجریه میکردیم. رقص سم کر ستاره فوتبال زنان جهان با توپ در سیدنی و کاشته تماشاییاش در بازی نیمه نهایی به انگلیس در دقیقه ۶۳، نفس را در سینه ما حبس کرد. کمی قبل تر خبر همگروهی با استرالیا، تیم دوم آسیا و تیم یازدهم رنکینگ فیفا به گوشمان رسیده بود و همین خبر، اجازه لذت بردن از مسابقات میزبان جام جهانی را به ما نمیداد. تصور بازی مقابل این تیم در همین استادیوم مملو از تماشاگر، خواب را از چشمان ما گرفته بود.
مطابق اعلام کنفدراسیون فوتبال آسیا، فیلیپین و چین تایپه هم دو رقیب دیگر ما در این گروه هستند که هر دو تیم در جایگاهی به مراتب بالاتر از تیم ملی زنان ایران حضور دارند. با این اوصاف هرچقدر تلخ، اما باید فکر صعود به دور بدی را از سرمان بیرون میکردیم. آن هم در شرایطی که خبری از مسابقات تدارکاتی برای تیم ملی ما نبود.
دیروز در مراسم بدرقه تیم ملی زنان ؛ مریم آزمون، سرمربی تیم ملی زنان از احتمال خلق شگفتی گفت و کاپیتان زهرا قنبری امیدوار بود با هم تیمیها در پرث بترکانند، بقیه هم شاد و سرحال بودند انگار هنوز یک شانس وجود دارد؛ یک شانس برای دوباره زنده ماندن، برای دوباره غوغا کردن و تیتر یک رسانهها شدن، برای صعود به دور بعدی به عنوان بهترین تیم دوم، برای قربانی کردن فیلیپین و چین تایپه…
در عین حال مراسم بدرقه دیروز چیزی نبود که پیش از این مشابه آن را دیده باشیم، همه مدیران فدراسیون برای بدرقه دختران تیم ملی صف کشیده بودند، تعداد آنها انقدر زیاد بود که به قول میرشاد ماجدی «تمام صندلیها برای این مراسم رزرو شده بود»
پس کاش نتیجه هم چیزی باشد که پیش از آن هرگز شبیه آن را ندیدهایم. اگرچه این دخترهای زبل زبر و زرنگ همیشه برای ما قهرمانند.