چه شد بعد از سالها به تمرین استقلال رفتید آقای حجازی؟
همانطور که میدانید من در شهر آنالیای ترکیه زندگی میکنم. چند روزی است که برای دیدار با خانواده به ایران آمدم و در همین حین آقا جواد که در دوران جوانی مقابل هم بازی کرده بودیم تماس گرفتند و گفتند بیا سر تمرین و من هم با کمال میل قبول کردم چون علاوه بر آقا جواد که در این سالها دورادور با ایشان در ارتباط بودم دوستان خوبی مانند بهزاد غلامپور، محمد نوازی و کیانوش رحمتی در کادر فنی دارم. به هر حال این دعوت را قبول کردم تا دیداری تازه کنم اما رفتم کمپ ناصر حجازی و وقتی امکانات را دیدم واقعاً اشکم درآمد.
اما گفته شده که امکانات خوبی در کمپ وجود دارد.
همه چیز در ابتداییترین شکل ممکن است. رستوران تعبیه شده اما با حداقل امکانات. رختکن با حداقل امکانات، کاملاً ابتدایی و کثیف. شما حتی نمیتوانی به راحتی به سرویس بهداشتی مراجعه کنی چون بسیار کثیف است! وقتی شرایط را دیدم حقیقتاً غصه خوردم. آخر این چه وضعی است؟ استقلال باشگاه بزرگی است و رسیدگی به این مسائل اصلاً کار شاقی نیست که از عهده کسی برنیاید. چرا بازیکنان باید در چنین محیطی تمرین کنند؟ به خدا زشت است. در استقلال بازیکنان و مربیان خارجی حضور دارند. ممکن است حتی میهمانان خارجی به کمپ مراجعه کنند اما اصلاً هیچ رسیدگی من ندیدم و اوضاع بسیار وخیم بود. انگار همه چیز را رها کردهاند تا یک محیط سرد و بیروح به وجود بیاید. وقتی پایم را به کمپ گذاشتم خیلی ناراحت شدم.
شاید این مشکل که شما میگویید در فوتبال ایران اپیدمی باشد.
به هر حال من سالها در فوتبال ایران بودم و به جز یکی، دو باشگاه که به کارخانه وصل هستند، دیگر باشگاهها امکانات آنچنانی ندارند. شما وقتی این شرایط را با باشگاههای بزرگ فوتبال آسیا و همین خاورمیانه (عربستان، قطر و امارات) مقایسه میکنید واقعاً میبینید که چقدر از سطح اول فوتبال دنیا فاصله گرفتهایم. من در یک شهر کوچک ترکیه زندگی میکنم به نام آنالیا که یک تیم فوتبال دارد. این تیم یک ورزشگاه ۱۵ هزار نفری دارد که از لحاظ کیفی این ورزشگاه امکانات و طراحی بسیار بهتری نسبت به بسیاری از ورزشگاههای ما دارد.
عملاً در این سالها یک ورزشگاه مدرن و درجه یک در فوتبال ایران ساخته نشده و هر ورزشگاهی را هم که ساختند وسط بیابان و خارج از شهر بوده که این برای تماشاگر جذابیت ایجاد نمیکند. این همه هزینه شده برای ساخت فلان ورزشگاه. سؤال من این است که چرا ورزشگاهها وسط شهر نیست؟ در ترکیه کلی تیم فوتبال داریم. بشیکتاش را مثال بزنم. ورزشگاه این تیم وسط شهر است. وقتی وسط شهر باشد تماشاگران با رغبت بیشتری به ورزشگاه میآیند. خیلی از کشورهای صاحب سبک در فوتبال دنیا همین طوری هستند و نمیدانم چرا هر وقت پای ساخت ورزشگاه در ایران وسط میآید یاد اطراف شهرها میافتند و بهدنبال ساخت ورزشگاه در وسط شهر نمیروند. خیلی راحت میشود با تعبیه پارکینگ ورزشگاههای بزرگ را در وسط شهر ساخت.
با توجه به این شرایطی که شما میگویید انگار رفتن به تمرین استقلال چندان هم برای شما خوشایند نشده!
از اینکه آقا جواد، همکارانش و بازیکنان استقلال را دیدم خیلی خوشحالم. اینجا خانه من است و کسی که کمترین عرقی نسبت به خانه خودش داشته باشد نمیتواند در مقابل مشکلات ساکت باشد. اینها درد فوتبال و ورزش ما است که من به آن اشاره کردم. یک روز کنار تیم بودم، کلی گفتیم و خندیدیم و تجدید خاطره کردیم اما نمیتوانم از کنار مشکلاتی که وجود داشت به سادگی بگذرم. باور کنید کمپ بهدلیل مشکلاتی که دارد برای من غمگین بود. کثیفی و درب و داغانی امکانات واقعاً آزارم داد و اشکم را درآورد. استقلال یک باشگاه بزرگ است که بازیکن به تیم ملی میدهد. باید امکانات بسیار خوب و حرفهای در اختیار چنین تیمی باشد. من نمیگویم کاری نشده، حرف من این است که چرا اینقدر ابتدایی و حداقلی؟ چرا امکاناتی را که ساختهاند لااقل از لحاظ بهداشتی بخوبی حفظ نمیکنند تا باعث آبروریزی نشود؟ واقعاً توی ذوق میزد.
با توجه کمبودهایی که در بخش سختافزار فوتبال ایران به آن اشاره دارید آیا از بعد فنی میتوانیم بگوییم که فوتبال ما از دیگر کشورهای آسیایی چیزی کم ندارد؟
همه چیز به هم مانند زنجیر متصل است و شما نمیتوانی از فوتبالی که امکانات حداقلی دارد و از استانداردها فاصله گرفته توقع قهرمانی در جام ملتهای آسیا را داشته باشی. الان همه فکر میکنند تیم ملی باید برود در جام ملتها همه تیمهای آسیایی را شکست دهد و قهرمان شود. این هدفگذاری خوب است اما آیا شدنی است؟
شما وقتی امکاناتت مثل ژاپن که برای ۳۰ سال آیندهاش برنامهریزی کرده، نیست، آیا میتوانی توقع برد و قهرمانی داشته باشی؟ قطعاً سخت میشود. فوتبال ما با این امکانات در حد قهرمانی آسیا نیست و اگر هم روزی قهرمان شود، اتفاقی است و نه از روی برنامهریزی و انجام یک کار زیرساختی. حرف من این است که باید سختافزارمان را هم به اندازه استعداد بازیکنانمان بالا ببریم. به خدا ایرانی سراسر استعداد و نبوغ و خودباوری است. من تفاوتهای مردم ایران را با دیگر مردم دنیا بخوبی حس میکنم. ما واقعاً چیز دیگری هستیم که اگر امکانات حرفهای در اختیارمان باشد کارهای بسیار بزرگتری انجام میدهیم. از استقلال گرفته که تیم محبوب من است تا دیگر تیمهای بزرگ و کوچک باید حرفهای شوند و شما شک نکنید اگر اینطور باشد، فوتبال ما خیلی رشد میکند.
چه پیشنهادی برای بهبود اوضاع دارید؟ چه باید کرد؟
راه زیاد است. چیزی که به نظر من میرسد این است که مثلاً در همین باشگاه بزرگ استقلال یا دیگر باشگاههای پرهوادار بازیکنی که ۲۰ میلیارد دستمزد میگیرد، موظف باشد ۲ میلیارد از قراردادش را به تیمهای پایه بدهد. خرج آکادمیها شود و یا با آن پول سختافزار یک باشگاه را تقویت کنند. این یک پیشنهاد ابتدایی است اما میشود در عمل آن را انجام داد. چرا باید هر سال پولهای آنچنانی هزینه بازیکنان کنیم اما توجهی به زیرساختها نداشته باشیم؟! با یک راهکار ساده میشود اوضاع را بهتر کرد. شما از پرداختیهای اینچنین کم کنید و به تیمهای پایه بدهید و خرج زیرساخت کنید، آنگاه میبینید که ۱۰ سال دیگر چه تحولی در فوتبال ایران ایجاد میشود.
با این شرایط حتماً نباید از استقلال قهرمانی دوباره در آسیا را طلب کنیم؛ چیزی که هواداران این باشگاه سالها است به آن اشاره دارند و بهعنوان یک هدف بزرگ به آن مینگرند و دوست دارند ستاره سوم را روی سینه بچسبانند.
با توجه به اتفاقاتی که پیش از فصل برای استقلال رخ داد اگر این تیم قهرمان لیگ شود هم به نظر من شاهکار کرده، چه برسد به قهرمانی در آسیا. ابتدای فصل چند ستاره از تیم رفتند که جایشان بازیکنان همترازی جذب نشد. اگر واقعاً تصمیمگیران باشگاه استقلال بهدنبال موفقیت قطعی در این فصل بودند علاوه بر جذب بازیکنان جدید نباید اجازه میدادند ستارهها از این تیم جدا شوند.
این استقلال به نظر من تا الان روی رفاقت و همدلی خیلی خوب جلو رفته و فراتر از انتظارها بوده اما بیتعارف میگویم به جز روزبه چشمی و یکی دو نفر دیگر واقعاً من اسم بزرگی در این تیم نمیبینم. تا الان هم اگر نکونام توانسته با این بازیکنان خوب نتیجه بگیرد به خاطر کار تیمی و همت مربیان و بازیکنان بوده است. بخشی از این بازیکنان که الان در استقلال بازی میکنند فصل پیش نیمکتنشین بودند. نمیخواهم ارزش کار آنها را زیر سؤال ببرم اما انصافاً نتیجه گرفتن با تیمی که بازیکنان آنچنانی ندارد دشوار است. استقلال باشگاهی است که به اعتقاد من همیشه باید بازیکن بزرگ در اختیار داشته باشد. امیدوارم همانطور که با خود آقا جواد هم صحبت کردم، تیم در نیم فصل با جذب دو، سه بازیکن بخوبی تقویت شود.
و ماجرای اهدای پیراهن شماره یک چه بود؟
دست آقا جواد و دیگر مسئولان باشگاه درد نکند که با اهدای پیراهن شماره یک خواستند یاد و نام ناصرخان، پدرم را که سالهای طولانی برای استقلال زحمت کشیده زنده نگه دارند. واقعاً کار جالبی انجام شد. سنگ تمام گذاشتند و از تکتک کسانی که چنین برنامهای را طراحی کردند تشکر میکنم. برای بازیکنان استقلال هم آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم با وجود مشکلاتی که هست بتوانند قهرمان شوند.