یک کارگردان تئاتر با بیان اینکه در نمایش «هنگامهای که آسمان شکافت» شکست سلسله ساسانی به دست اعراب بازنمایی شده است، گفت: تئاتر در ایران بسیار مظلوم واقع شده، گویا تئاتر اصلاً وجود ندارد و فقط خانواده تئاتر از آن مطلع هستند که این موضوع برای ما بسیار دردناک است.
محمدرضا داستانی، کارگردان نمایش «هنگامهای که آسمان شکافت» در ارتباط با ایده اولیه این نمایش، اظهار کرد: متن این اثر، برشی از تاریخ صدر اسلام است و در واقع، موضوعیت اصلی آن به شکست سلسله ساسانی به دست اعراب بازمیگردد. معمولاً به دلیل مسائل مذهبی، در تاریخ ما کمتر به این برهه اشاره و پرداخته شده است؛ از این رو به شخصه علاقهمند بودم که کنکاش بیشتری در این زمینه داشته باشم. اینگونه بود که ابتداییترین ایده برای ساخت این کار به ذهنمان رسید؛ هرچندکه متن این اثر از نصرالله قادری، استاد دانشگاه هنر تهران و عضو کانون ملی منتقدین تئاتر است. از جهتی نیز آسوده خاطر بودیم که اگر موردی در این متن وجود دارد، قطعا از نظر تاریخی سندیت دارد و با مشکل مواجه نخواهیم شد.
او درباره هدف از ساخت و اجرای این اثر نمایشی افزود: من به تاریخ بسیار علاقهمند هستم و به طور کلی سعی داشتهام که درباره مسائل تاریخی تحقیق کنم؛ قطعاً علاقه شخصیام بسیار در این هدفگذاری دخیل بوده است. معمولاً هنگامی که یک کارگردان قصد ساخت یک اثر را دارد اولین هدف، علاقه به متن است ولی با توجه به اینکه یک اثر هنری باید از نظر اصالت هنری و اجتماعی غنی باشد، علاقه داشتم که حداقل مردم بدانند که چه اتفاقاتی امپراطوری قدرتمند ساسانی را به سمت شکست سوق داد. همچنین میخواستم مقداری روشنگری تاریخی از آن برهه داشته باشم.
کارگردان نمایش «هنگامهای که آسمان شکافت» با اشاره به مخاطب این تئاتر گفت: از نظر اجتماعی، مخاطبِ هدف عام داریم یعنی همه مردم میتوانند از این اثر بهعنوان یک داستان یا روایت لذت ببرند. از جهتی لایههایی از ارتباطات عاشقانه در این اثر وجود دارد که درامهای عاشقانه همیشه برای مردم جذابیت داشته است ولی از نظر ساختار، این اثر غالباً برای مخاطب تئاتری یا کسانی که بهطور تخصصی تئاتر را دنبال میکنند، جذابیت بیشتری خواهد داشت، چراکه در طراحیها سعی داشتهایم که متفاوت عمل کنیم. بر خلاف قالب سایر آثار کلاسیک، سعی داشتهایم که از دکوری مینیمال استفاده کنیم و رویکرد مدرنی داشته باشیم که از این جهت، رویکردی تخصصی پیدا خواهد کرد.
داستانی، به چگونگی ارتقای سطح کیفی تئاتر و هنرهای نمایشی در اصفهان اشاره و پیشنهاد کرد: به طور کلی معضل بسیار بزرگی از نظر زیرساختی و فرهنگ اجتماعی مردم نسبت به تئاتر در اصفهان داریم، به عنوان مثال سالنی که در آن اجرا داریم، بسیار باکیفیت و خوب است ولی هنوز فضای کمی در اختیار ما قرار دارد و نتوانستهاین صحنهای به اندازه نیاز داشته باشیم. تجهیزات موردنیاز ما بسیار محدود بود و اگر قرار بر این بود که این تئاتر ۱۰۰ سطح داشته باشد، اکنون موفق شدیم تنها حدود ۳۰ سطح از آن را به دلیل زیرساختهای اصفهان به وجود آوریم. مسئلهای نیست که کسی قصد چشمپوشی از آن را داشته باشد. باید با انصاف بیشتری نسبت به سالنهای اصفهان برخورد شود تا دست گروهها برای طراحیهای جدید بازتر باشد. از نظر فرهنگی نیز غالباً تئاتر به صورت کمدی و طنز شناخته شده که برای افرادی که کارهای جدی و کلاسیک دارند، محدودیت ایجاد کرده است.
او با اشاره به داستان این اثر و ارتباط آن با طرح پوستر اضافه کرد: در پوستر این اثر از نمادهای ایرانی استفاده کردهایم که مقداری طرحهای پس از اسلام نیز به آن اضافه شده است. در این پوستر، یک کلاهخود و چهره زنی به چشم میخورد که در واقع کلاهخود به سرداری ایرانی اشاره دارد که در زمان یزدگرد سوم سپهبد بود و پس از رستم فرخزاد، مسئولیت فرماندهی کل ارتش ملی ایران را دارا بود. این سردار به دلیل عشقی که به دختر یزدگرد داشت، تا زمان حمله اعراب زندانی بود. در واقع آن صورتک، چهره شهربانو است.
کارگردان «هنگامهای که آسمان شکافت» ادامه داد: طراحی کلاهخود نیز با توجه به نقشوارههای مربوط به زمان ساسانی است که با طرحهای اسلیمی ترکیب شده چرا که پس از فتح ایران توسط اعراب، با گذر زمان، فرهنگ ما به سمت اسلامی بودن پیش رفت و رویکرد جدیدی از فرهنگ پدید آمد که سعی داشتهایم این توالی فرهنگی را در آثار خود حفظ کنیم. از طرفی، در زیرلایههای این پوستر، نقشهایی از کتیبههای ماه محرم نیز به چشم میخورد که به دلیل ازدواج شهربانو با امام حسین(ع) است که بدین شکل پیوند مذهبی نیز در پوستر این اثر گنجانده شده است.
داستانی، همچنین به چالشها و محدودیتهایی که فعالین این رشته با آنها مواجه هستند، اشاره کرد و گفت: درباره این سوال از چند جهت قابل بررسی است؛ برای مثال از نظر نیروی انسانی، برای چندین سال که دانشگاههای هنر اصفهان و مراکز آموزشی مربوط به هنرهای نمایشی تعطیل بود که عقبگرد بسیار شدیدی برای هنر اصفهان محسوب میشد. از طرف دیگر، پشتیبانی کمی تئاتر صورت میگیرد و آخرین چیزی که مردم ما به آن فکر میکنند، تئاتر است. همین رویکرد را در ارگانهای دولتی نیز شاهد هستیم؛ هرچند که این مسئله محدود به اصفهان نیست. با این وجود، به نظر من مبحثی که بسیار کمککننده است، آموزش است چرا که اگر بتوانیم آن را چه از نظر بار علمی و چه از نظر بار معرفتی تقویت کنیم، موثر خواهد بود؛ برای مثال هیچگاه به عوامل تخصصی پشت صحنه فکر نکردهایم در صورتی که قالب یک اجرای تئاتر به پشت صحنه بازمیگردد در حالی که عامه هنرجوهای تئاتر به دنبال بازیگری هستند که کار را برای ما دشوار کرده است.
او افزود: از سال ۹۴ فعالیت خود را در دورههای آموزش آزاد تالار هنر آغاز کردم و شاگرد رهام بحیرایی بودهام. از همان زمان فعالیت حرفهای خود را نیز با دستیاری کارگردان شروع کردم و چندین اثر جشنوارهای داشتم. این اثر اولین تئاتر اجرای عموم من است که در جشنواره استان اصفهان نیز چهار بار به مقام اول دست یافت.
کارگردان «هنگامهای که آسمان شکافت» در پایان خاطرنشان کرد: تئاتر در ایران بسیار مظلوم واقع شده است. برای مثال اگر کنسرتی داشته باشیم، سایتهای زیادی حمایت و پشتیبانی میکنند اما انگار تئاتر اصلا وجود ندارد و فقط خانواده تئاتر از آن مطلع هستند که این موضوع برای ما بسیار دردناک است.
به گزارش ایسنا، تالار هنر اصفهان از ۵ تا ۲۵ آذرماه میزبان تئاتر «هنگامهای که آسمان شکافت» است. این اثر که به نویسندگی نصرالله قادری، کارگردانی محمدرضا داستانی و بازیگری مهدی تقیپور تهیه شده است، در سالن تماشا و از ساعت ۱۸ به اجرا در خواهد آمد.