«جوجه تیغی» با موضوع مهم و کنجکاویبرانگیز و کمتر مورد توجه قرار گرفته شده نامزدی یک زن برای ریاستجمهوری. کمدی آبرومند سرپا با پرهیز از شوخیهای سطحی و مبتذل که تلاش زنان را برای دستیابی به حقوق شان و غلبه بر باورهای سنتی در جامعه امروزی مردسالار نشان میدهد. با این حال کارگردان میگوید که از ابتدا قرار نبوده این فیلم را کارگردانی کند و مجموعه اتفاقات باعث شد که کارگردانی این فیلم را به عهده بگیرد. با او درباره موضوع فیلم، مسائل زنان، مضامین فیلمهای کمدی، ادامه روند فعالیتش در سینما گفتوگویی انجام دادیم که پیش روی شماست.
خانم مهاجر قبل از اینکه وارد بحث اصلی فیلم شویم درباره موضوع فیلمتان صحبت کنیم، همیشه این سوال برای من وجود داشت (به رغم درج در قانون اساسی) که چرا نباید یک خانم به عنوان رییسجمهور کشورمان انتخاب شود؟
برای من این نکته پرسش و صورت مساله نبود، چون همیشه فکر میکنم حتما یک روز یک زن رییسجمهورمان میشود، چرا نشود؟ میدانیم در قانون اساسی آمده، اما قانون اساسی ما حضور زن به عنوان رییسجمهور را نفی نمیکند بلکه تفسیر اشتباهی از این قانون شده و این اتفاق را به وجود آورده است. خدا رحمت کند شهید بهشتی را هیچ ممانعتی برای اینکه یک خانم رییسجمهور شود نداشت؛ در قانون اساسی نوشته شده رجل سیاسی، این یعنی رییسجمهور باید شخصیت سیاسی باشد نه اینکه لزوما مرد باشد. بالاخره که باید یک زن رییسجمهور کشورمان شود. ما خودمان هستیم که ممانعت به وجود میآوریم. اصلا پرسش من این است که چرا زن و مرد میکنیم؟ با این حال میخواهم بگویم این موضوع سالهاست که در ذهن من بود و فکر میکنم یک روز رییسجمهوری از جنس زن خواهیم داشت، چون معمولا آرزو و فانتزی روزی شکل واقعیت میگیرد.
اشاره کردید این موضوع را سالها در ذهن داشتید، این چطور وارد فضای قصه شد؟
واقعیت را بخواهم بگویم، اصلا قرار نبود این فیلم را من کارگردانی کنم.
چطور؟
قرار بود فقط تهیهکننده این فیلم باشم. چون کارگردان نتوانست به این پروژه بیاید، کارگردانی به عهده من افتاد.
کارگردان چه کسی بود؟
اجازه بدهید نام نبرم، ولی این را بگویم با کارگردان هیچگونه اختلاف نظر و مشکلی نداشتیم و دوست بسیار محترم من هستند، اما به دلایلی نشد که این فیلم را بسازد. خیلی هم زحمت کشید ولی نشد. از طرفی نمیشد این فیلم ساخته نشود، چون در آستانه کلید زدن بودیم و پیشتولید تمام شده بود و اتفاقات بدی میافتاد.
پس مجبور شدید این فیلم را بسازید؟
به هیچ عنوان مجبور نشدم. مجموعه اتفاقات باعث شد که کارگردانی این فیلم را به عهده بگیرم. فیلمنامه را خیلی دوست داشتم ولی، چون قرار شد خودم فیلم را بسازم باید تغییر میکرد. با همکاری مصطفی زندی و سجاد پهلوانزاده فیلمنامه بسیار تغییر کرد. وقتی این دوستان متوجه شدند که قرار است من این فیلم را بسازم خیلی به من کمک کردند همین جا از آقای کلاری تشکر ویژه میکنم. این فیلم متعلق به همه عوامل است، همه در این فیلم سهم دارند و به من کمک کردند.
معذوریتی برای کارگردانی شما وجود نداشت؟
۳۰ سال است که تدوینگرم. از این حیث به من اعتماد کردند و خیلی هم از لطف شان ممنونم.
ولی به نظر میرسد در یک شرایط طبیعی با توجه به فیلمهایی که تهیه کردید، فیلمنامه دیگری را برای ساخت انتخاب میکردید، موافقید؟
بله، اگر قرار بود و از قبل میدانستم شاید فیلمنامه دیگری ر ا انتخاب میکردم، اما از ساخت این فیلم بسیار خوشحالم.
خانم مهاجر نکته مهمی که در فیلم «جوجه تیغی» وجود دارد بحث زنان و مهجوریت آنهاست. به نظر شما چرا زنان در شرایط و موقعیتهای مختلف مهجور هستند.
به نظر من زنان در سراسر جهان مهجور هستند نه فقط ایران.
چرا؟
این مقوله ماجرای عصر حجر است، نه اینکه مردان نخواهند به زنان توجه کنند، نمیتوانند به زنان اهمیت دهند. البته در این میان استثنائاتی هست آدمهایی که در هر شکلی و در هر موضوعی نگاه متحجرانه دارند که بحث من این آدمها نیستند من درباره یک شرایط نرمال و متعادل صحبت میکنم که چرا حقوق زنان نادیده گرفته میشود. به نظر من زنان در هر جغرافیایی مشکلات و نگرانیهای خاص خود را دارند. فقط اندازه مشکلات باهم فرق میکند وگرنه زنان در تمام جهان مهجور هستند.
یکی دیگر از نکات فیلم بحث ترس است، قبول دارید انگار ترس در وجود بعضی از ما زنها نهادینه شده است ترس از کاری که میخواهیم انجام بدهیم، ترسی از موقعیتی که در آن قرار میگیریم.
من میگویم شما به عنوان زن وقتی میدانید مسیر و کاری که انتخاب میکنید درست است چرا بترسید؟ اصلا ترس معنا ندارد. همه ما قدرت انتخاب داریم پس باید با قدرت برای خواستهمان بجنگیم و از آن دفاع کنیم. راهی را که انتخاب میکنیم قطعا سخت به آن میرسیم و برای به دست آوردن آن باید زحمت بکشیم، اما موفقیت حاصل میشود. میخواهم بگویم همه زنان جهان سختی میکشند، اما در ایران سختی ما زنان بیشتر است، چون اندازه ما در مقیاس جهانی کوچکتر میشود، سختی یکی است، اما مدلها متفاوت است همیشه وقتی موقعیت سختی گیر میافتم با خودم میگویم موقعیت سختتر از این هم وجود دارد.
شاید نوع تفکر و دیدگاه به زنان در کشورمان متفاوت از دیگر کشورهاست.
تفاوت در تفکر که وجود دارد، اما اساسا ما با ترس بزرگ شدهایم. از کوچکی ما را ترساندند، این ترس به قول شما در وجود ماست. اگر یادتان باشد از کوچکی ما را از نمکی میترساندند. همه ما با موشک و جنگ بزرگ شدیم، خانهها روی سر نسل ما آوار شد و… در جغرافیایی زندگی میکنیم که همه جور سختی کشیدیم و باز هم سختی میکشیم. آدمها به ما حمله میکنند و ما را تحقیر میکنند ولی برای زنها این مقوله بیشتر اتفاق میافتد. تحقیر خانمها بیشتر است. تحقیر کردن ریشه در ضعف شخصیت مقابل دارد، اما بهشدت آسیب زننده است. خود من به عنوان یک زن بارها تحقیر شدم و سختی کشیدم، اما چاره چیست؟ باید تحمل کرد و بلند شد.
با وجودی که زنهای کشورمان سختی میکشند، اما موفقیتهایی زیادی هم حاصل شده، به عبارتی زنان قدرتمند زیادی داریم.
قطعا، از خانم رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده، تهمینه میانی، تا پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، مریم میرزاخانی و دهها زن موفق دیگر فقط زنها باید اراده کنند. به قول تینا پاکروان که خودش زن بینظیری است؛ زن یعنی خواستن و توانستن.
برگردیم به فیلم؛ با در نظر گرفتن این نکته که فیلمهایی که پیش از «جوجه تیغی» تهیه کرده بودید بیشتر موضوعات اجتماعی داشتند و روایتی از درد مردم بودند، کارگردانی فیلم کمدی باعث نگرانی برای شما نبود؟
اصلا معتقدم اگر فیلم کمدی ادبیات درستی داشته باشد از بهترین گونههای سینمایی و سختترین ژانر در سینمای جهان است، اما یک جور استادی میخواهد، اگر نگرانی هم داشتم از این منظر بود که شاید من آدم درستی برای ساخت فیلم کمدی نباشم، کمدی ادبیاتی دارد که هر کسی نمیتواند آن فضا را دربیاورد، هرکسی نمیتواند وودی آلن شود. هرکسی نمیتواند جری لوئیس باشد، به نظر من اجارهنشینها شاهکار سینمای کمدی ایران است. وقتی میگویم نمیخواستم این فیلم را کارگردانی کنم از روی نابلدی این نوع سینماست، نه که من بلد نباشم، کمدی اساسا ژانر سختی است و سختترین ژانر در جهان سینما است. من اگر میخواستم قالبی را برای دغدغههایم به عنوان کارگردان انتخاب کنم موضوعات اجتماعی را انتخاب میکردم با این حال خیلی خوشحالم به رغم تمام نگرانیها، توانستم حرفم را با زبان کمدی بزنم؛
و از پسش برآمدید؛ گواه این مدعا استقبال مردم است، مردم از فیلمی بیدلیل استقبال نمیکنند. فروش فیلم از هفت میلیارد تومان گذشته است.
بله و از این بابت خدا را شاکرم. اگر فیلم موفق شده محصول همکاری تمام عوامل فیلم است، شوآف نمیکنم واقعا میگویم که تک تکشان به من لطف داشتند.
یکی از نکات مهمی که فیلم «جوجه تیغی» با زبان کمدی بیان میکند اهمیت گفتگو است، اینکه با تفکرات مختلف در کنار هم و با هم حرف بزنیم.
به نکته خوبی اشاره کردید، مشکل همه ما این است که نمیتوانیم با هم حرف بزنیم، همه ما حق داریم، وقتی میگویم همه، شامل همه مردم کشورم میشود، چرا نمیتوانیم نظراتمان را با هم در میان بگذاریم، چرا به هم حمله میکنیم؟ باور کنید بسیاری از مشکلات و گیر و گرفتاریها با حرف زدن و گفتوگوکردن حل میشود، سالهاست تکلیفم با خودم و جهانم مشخص است و همیشه هم پای اعتقاداتم ایستادهام اگر میخواستم سیاسی کاری کنم وارد دنیای هنر نمیشدم و سیاستمدار میشدم، اما میخواهم با هنرم حرفم و دغدغهام را به مردم منتقل کنم. بحثم درد اجتماع است. در این فیلم هم تلاش کردم بگویم اگر باهم گفتگو کنیم و کنار هم بنشینیم مشکلات حل میشود.
مدت زمان زیادی هم از ساخت این فیلم میگذرد ولی با این حال سوژه از بین نرفته و تازگی دارد.
چهارسال است که این فیلم را ساختم، پارسال قرار بود این فیلم اکران شود که نشد، تا اینکه امسال شرایط اکران فراهم شد، سوژههای اینچنینی هیچوقت نمیسوزد و همیشه در فیلمها جواب میدهد زنی که میخواهد رییسجمهور شود ولی جلوی او را میگیرند. چرا؟ بازهم میگویم ما نمیتوانیم جلوی چیزی را بگیریم در نهایت میتوانیم برای مدتی آن را به تاخیر بیندازیم، وقتی اتفاقی بخواهد بیفتد، میافتد.
خانم مهاجر چرا از ظرفیت فیلم کمدی در کشورمان درست استفاده نمیشود؟ فارغ از اینکه در حال حاضر اغلب فیلمسازان فیلم کمدی میسازند و کیفیت آن اصلا مشخص نیست، ولی آیا ترس از سانسور و پایین بودن آستانه تحمل مشاغل مختلف باعث میشود نتوانیم به موضوعات مختلف ورود داشته باشیم؟من فکر میکنم نوع بیان در فیلم بسیار مهم است، باور کنید یک کلمه از فیلم «جوجه تیغی» سانسور نشد، فقط به من گفتند یک دیالوگ اگر نباشد بهتر است، من فکر میکنم نوع زبان بسیار تاثیر دارد. اینکه چطور حرفی را با زیرکی بتوانیم بیان کنیم.
در نقدهای که درباره فیلمتان میخواندم اشاره شده بود که در «جوجه تیغی» از لحظههایی استفاده شده که مخاطب را نمیخنداند. نظر شما چیست؟
خودم آدمی هستم که به سختی میخندم، اما با احترام به نظر منتقدان محترم، من بیشتر میخواستم حرف مهمی را بزنم تا اینکه اصرار داشته باشم مخاطبم را بخندانم، میخواستم حرفم را در قالبی طنازانه بیان کنم.
شما از تدوینکنندگان چهره سینمای ایران هستید، در عین حال چند سالی میشود مسوولیت تهیهکنندگی را هم بر عهده گرفتید و حالا در مقام کارگردان. ادامه روند فعالیت شما در سینما چگونه میشود؟
سوال سختی پرسیدید (میخندد) برای من تدوین جایگاه خاصی در سینما دارد ولی واقعا کارگردانی مقوله سخت و پیچیدهای است اگرچه برای من سخت نبود ولی کارگردانی واقعا سخت است. از همین رو تا اطلاع ثانوی نمیخواهم کارگردانی کنم. البته هیچ چیزی در آینده مشخص نیست، شاید همین فردا فیلمنامهای باشد و پیشنهادی برسد که باز کارگردانی کنم. حرفم مطلق نیست. اما مسالهام در سینما تایتل و عنوان نیست. اساسا سینما مساله من است، سینما همه هستی من است، سر سینما با کسی شوخی ندارم، هرجا فکر کنم به درد بخورم همانجا میایستم. فکر میکنم که شاید تهیهکننده بهتری باشم.اشاره داشتید که کمدی سختترین ژانر در جهان است، اما اغلب فیلمهای کمدی شوخیها و محتوای زننده دارند یعنی از موقعیتهای بیمایه برای خندان مخاطب استفاده میکنند و سازندگان اصل موضوع را در نظر ندارند.پول همه ما را خراب کرده است؛ اقتصاد تعیینکننده است و میگوید ما چه کنیم.
از آنجا که به عنوان زن، یکی از چهرههای برجسته و شناخته شده سینمای ایران هستید و در عین حال تدوینگر فیلمهای مهمی هم بودید، فکر میکنید به جایگاه مطلوب زن در سینمای ایران رسیدید؟
در این مسیر کم آسیب ندیدم، اما همین آسیبها مرا ساخت. خیلی دوست داشتم در کشور خودم مورد تشویق قرار بگیرم، این اسمش گلایه نیست چرا که همه آدمها دوست دارند دیده شوند، اما آنطرف آب بیشتر حمایت شدم و بیشتر دیده شدم، دورههایی بوده که دلم گرفت ولی باز هم روی پای خودم ایستادم و باز هم میایستم، ترجیح میدهم به جای گلایه تلاش کنم، از جایی که الان هستم راضیام.
چند روز پیش در جشنواره دریای سرخ در عربستان حضور داشتید. کیفیت این رویداد را در سالهای آغازین چگونه ارزیابی میکنید؟
جشنوارهای پر زرق و برق است، میخواهند معتبر شوند، اما به سلبریتی بیشتر توجه میکنند تا اصل موضوع سینما، ما ایرانیها هم نمایش خوبی در این جشنواره داشتیم.