دوچرخهسواران هنوز هم برای برخی رانندهها حکم سرگرمی دارند و نه تنها از اذیت و آزارشان در امان نیستند بلکه مجبورند آسیبهای جسمی و روانی زیادی را متحمل شوند.
آزار و اذیت دوچرخهسواران اتفاق تازهای نیست و هر از چند گاهی خبرهایی مبنی بر اینکه یک دوچرخهسوار به دلیل شوخیهای نابهجا آسیب جدی دیده است، به گوش میرسد.
در جدیدترین اتفاق، حسین عسگری رکابزن شاخص ایران مورد حمله یک راننده قرار گرفته است. به گفته این دوچرخهسوار، راننده که قصد آزار رکابزنان را داشته به جای اینکه از شوخی نابه جای خود متاسف باشد، با پنجه بوکس و اسپری فلفل به مقابله با اعتراض رکابزنان پرداخت است. حاصل این اتفاق هم آسیب چشم رکابزن ایران بوده است. البته راننده متواری است و هنوز دستگیر نشده و از طرفی با صفحه شخصی جعلی در فضای مجازی اقدام به تهدید عسگری هم کرده است. هر چند که چشم عسگری آسیب جبران ناپذیری ندید اما چقدر باید این اتفاقات تکرار شود، تا بالاخره با این آزارگران برخورد قضایی جدی شود.
بازی با مرگ
فرقی نمیکند دوچرخه سوار، حرفهای باشد یا فقط از روی علاقه و برای سلامتی سوار دوچرخه شده باشد در هر صورت ممکن است از اذیت و آزار برخی از راننده ها در امان نباشد. برخی راننده ها نه تنها فاصله ایمنی با دوچرخه سوار را رعایت نمی کنند بلکه برایشان دوچرخه سواران همانند یک سرگرمی هستند که با اذیت و آزار آنها حالا به هر شکل ممکن و با هر وسیله ای که دم دست دارند، میخواهند چند لحظه شاد شوند.
دوچرخهسواران بارها نسبت به این آزار و اذیت ها معترض بودند و عنوان کردند که برای تمرین به جاده و خیابان نمیآیند بلکه دوچرخهسواری شغل آنها است و ممکن است برای یک مسابقه مهم آماده شوند از این رو رانندگان آنها را به چشم سرگرمی نبینند.
دوچرخه سواران در روایت های متاثر کننده خود از این آزار و اذیتها انواع و اقسام اتفاق از ریختن آبجوش و پرتاب سنگ و میوه گرفته تا کتک خوردن و شنیدن فحشهای رکیک را تجربه کردهاند. در این میان برخیها هم آسیب های جدیتری دیدهاند و حاصل آن چند ماه خانه نشینی بوده است.
تجربیات تلخی که رکابزنان داشتند
کسری باقرپور از رکابزنان سرعت ایران چند سال پیش بر اثر آزار و اذیت در جاده مصدومیت هایی را متحمل شد. باقرپور زمانی که مصدوم شد درباره علت این اتفاق به ایسنا گفت: “مشغول انجام تمرین هوازی بودم آن هم در جادهای که چهار – پنج باندی است و دو نفر که سوار یک موتور بودند کنار من آمدند و یکی از آنها با لگد به زانوی سمت چپم زد و با توجه به سرعتی که داشتم زمین خوردم و از ناحیه کتف، لگن و زانو دچار آسیب دیدگی شدم. این خانه نشینی تمام هزینههایی که کردم و زحمتهایی که برای مسابقه کشیدم را به فنا میدهد.”
علیرضا عسگریان هم از دیگر قربانی این آزار و اذیت ها است و او هم در زمان مصدومیت به ایسنا گفت: “در حال تمرین بودم که یک موتور سوار تک چرخ زد و چون چرخ جلویی موتور بالا بود، من را ندید و به من برخورد کرد. این اتفاق باعث شد سرم به جدول برخورد کند که اگر کلاه نداشتم معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد پس از اینکه زمین خوردم، موتور سوار هم فرار کرد.”
محسن رحمانی از رکابزنان حرفهای که تلاش زیادی برای فرهنگ سازی کرده است، در مورد یکی از این آزار و اذیت های رانندگان و موتورسواران گفته بود:”در همین تهران، راننده یک خودرو ۲۰۶، یکی از دوچرخه سواران خانم را اذیت کرد. راننده وقتی متوجه شده بود دوچرخه سوار خانم است نزدیک او شده بود و می خواست او را لمس فیزیکی کند و زمانی که موفق به این کار نشد فرمان خودرو را به سمت او گرفته بود انگار که می خواهد با ماشین به دوچرخه سوار بزند. دوچرخه سوار خانم هم بسیار ترسیده بود و خدا به او رحم کرد که زمین نخورد. در نهایت کار به شکایت رسید و خود من به عنوان یکی از شاهدان ماجرا بودم.”
ماندانا دهقان از ملی پوشان تیم زنان ایران هم تجربه ناراحت کننده ای داشته است. دهقان هم به ایسنا گفته بود:”در دور مجموعه آزادی چند روز پیش مشکلی برایم پیش آمد و جرثقیل یک اداره من را اذیت کرد و ماشین را به سمتی که من بودم هدایت کرد و نزدیک بود با من تصادف کند. من هم با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم. راننده حتی عصبانی و طلبکار شد که اصلا شما اینجا چه کار دارید.”
نیاز به برخورد جدی با خاطیان
تمام این اتفاقات تنها بخش کوچکی از تجربیات تلخ رکابزنان است و به نظر می رسد مراجع قضایی باید جدیتر با این اتفاقات برخورد کنند. وقتی این اتفاق بارها و بارها تکرار میشود نشان میدهد کدخدامنشی و عذرخواهی برای پایان دادن به این غائله چارهساز نیست. در مورد احترام به حق و حقوق دوچرخهسواری فرهنگ سازی درستی انجام نشده است. این ضرورت احساس میشود که در حوزه فرهنگ عمومی و اجتماعی کار زیربنایی و مداوم انجام شود تا شاید کمتر شاهد این اتفاقات تلخ باشیم.