گفتگو با دکتر محسن مرادی، پزشک، وکیل، حقوقدان و صاحب هولدینگ نوفام اندیش و خیر در عرصه هنر و رسانه
دکتر محسن مرادی: همیشه درد مردم را داشته ام.
به گزارش دیدار امروز،دکتر محسن مرادی که اسم و آوازه اش در میان خاص و عام پخش شده است مهمان خبرنگار ما بود که این اتفاق را به فال نیک گرفتیم و با او گپ و گفت کوتاهی داشتیم که در ادامه می خوانید
*مجتبی رمضانی
لطفا بیوگرافی خودتان را برای ما بگوئید؟
به گزارش دیدار امروز،من محسن مرادی دهفولی فرزند مرحوم حاج اصغر مرادی که البته در شناسنامه علی اکبر مرادی بوده که ایشان فرزند مردی بزرگ بنام محمد مراد. متولد شهر نهاوند جزء استان همدان اما از لحاظ زبان و قومیت «لُر» هستیم در یک مثلث جغرافیائی ۳ شهر معروف نهاوند- بروجرد- ملایر با فاصله های ۳۰ کیلومتر از هم ۳ ضلع مثلث منطقه هستند.
نهاوند – نوح آوند و به مستنداتی محل فرودکشتی نوح- در قبل از اسلام پایتخت تابستانی ساسانیان که قلعه آن در مرکز شهر هست، قلعه یزدگرد که ناصرالدین شاه دستور تخریب آنرا صادر کرد. در تپه کیان و سراب معروف کیان آثار ۷ هزار ساله کوزه های گیل گمیشی در موزه ایران باستان در معرض دید می باشد. دروازه ورود اسلام به ایران بوده و محل جنگ فتح الفتوح که لشکر خلیفه عمر با فتح آن ایران را فتح کرد. عالمان و مردان و زنان بزرگی پرورش داده و تقدیم این مرز و بوم کرد چه در قبل میلاد، تاریخ میانه، اسلام و دوران معاصر. نهاوند محل ضرب سکه بوده هلنی ها (جانشینان) اسکندر بعد از فتح ایران نهاوند پایتخت جانشین اسکندر بنام آنتوخوینوس سوم بوده که بخاطر ملکه اش لائودسیه یا لائودکیه نام این شهر را عوض کرد که سنگ نوشته آن در موزه ایران باستان هست و آثار معبد و کاخ آن در یکصد متری منزل پدری پیدا و کشف شد.
چه سالی وارد دانشگاه شدید؟
بنده در سال ۱۳۷۱ در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شده و بورسیه نیروی انتظامی (پزشک ناجا) بودم در سال ۱۳۷۳ کلینیک پزشکان شهید مرادی را در منطقه ۱۴ تهران تاسیس کرده و چندین تخصص را به آن منطقه کشاندم در حالی که در آن سالها هرکس می خواست متخصصین پزشکی را ملاقات کند غالبا در خیابان عباس آباد (شهیدبهشتی) تخت طاووس (مطهری) به این مراد خود می رسیدند. دانشجوی سال دوم و مقطع علوم پایه ای پزشکی بدون پول بادآورده و یا خدای ناکرده ارثیه ای؛ چون مرحوم پدرم آن زمان در قید حیات بودند با جیب خالی اما شجاعت و نترسیدن از کار شروع کردم سال بعد ۲ شرکت به فعالیت هایم افزوده شد یکی ساخت جعبه های کادوئی و دیگری هم بازاریابی در زمینه های مختلف با تجمیع چند ده بازاریاب، فعالیت اقتصادی را شروع کردم از لوازم پزشکی تا موادغذایی عمده .
آقای دکتر شما سابقه جبهه و جنگ را هم دارید؟
بعد از طی دوره تحصیل در طب چون من برای ماموریتی عراق رفتم و متاسفانه بدست انگلیسی هایی که جنوب عراق را اشغال کرده بودند بعد از سرنگونی صدام اسیر شدم هر چند که از سال ۱۳۶۲ در سن ۱۳ سالگی – دوم راهنمائی- وارد جبهه های جنگ شدم شناسنامه را دستکاری کرده و با رضایت کامل و آگاهانه برای دفاع از خاک ایران زمین و ناموس کشورم وارد جنگ نابرابر شدیم. ۵ بار مجروح شدم ۲ بار شیمیایی ۱ بار موج گرفتگی شدید ۱ بار ترکش خوردم و آخرین بار مجروحیت حین اسارت سالها بعد از جنگ بود اما هیچ گاه از آنها حتی درصدی هم استفاده یا سوءاستفاده نکردم.
چند سال است که در رشته وکالت فعال هستید، کمی از فعالیت هایتان برایمان بگوئید؟
۱۴ سال است که فعال هستم در زمینه احقاق حقوق مردم با شرط چاقو – به قول میوه فروشان- عمل می کردم یعنی حق الوکاله که نمی گرفتم تمامی هزینه های قانونی مثل ابطال تمبر، کارشناسی پرداخت خمس و یا حق نگهداری که این دو رقمهای چندین میلیارد تومانی هستند از خودم می پرداختم تا زمانی که حق موکل را اخذ کرده و تحویل ایشان بدهم بعد از خواسته بر می داشتم راهی که هیچ وکیلی نمی کند مگر در دو صورت الف) احمق باشد ب) مگر اینکه به خود و کارش ایمان داشته باشد که می تواند املاک و اموال و حق مردم را از ارگانها و سازمانهای دولتی یا متصرفین به زور یا عدوانی گرفته بر مالک برگرداند.
کمی از پدر و مادر و خانواده تان برایمان بگوئید.
مرحوم پدرم کاسبی بود که شامل حدیث کاسب حبیب خداست بود. او امین مردم و محل و عبد خدا بود و خادم امام حسین، مردم داری، امانت داری و خانواده دوستی از خصوصیات و مرام های ایشان بود. همیشه نصیحت هایی بجا می کرد: آدم عاقل از تجربه درست دیگران بجا استفاده می کند و عمر خود را تلف نمی کند، ۳ گناه را نکن الباقی را توبه کنید خدا می بخشد این را اختصاصی به پسران می گفت: حق الناس، به ناموس دیگران نظر نداشته باش، دروغ نگو، نزول نکن. خداوند با توجه از حق الله و حق النفس می گذرد و تحت هیچ شرایطی حق الناس را نمی بخشد.
بزرگترین گناه که مرحوم پدرم می فرمود: ریختن آبروی انسان و قضاوت کردن آنهاست می فرمودند ریختن آبروی انسان بدتر از ریختن خون اوست.
همیشه درب خانه پدر باز بود چیزی که امروزه نمی بینیم می پرسیدم پدر شب دزد میاد می گفت دزد خجالت می کشد از درب باز بیاید. اما همسایه هر موقع لازم باشد درب که باز است براحتی برای رفع مشکل خود می آید ولی با در بسته خجالت می کشد نیازش را مطرح کند.
مادرم را بارها از بزرگانی که او را نمی شناختند شنیدم که هر موقع گرفتار شدی به مادرت متوسل شو مادری که دامادها و عروسهایش عاشق اویند، مادری که وقتی بعد از فوت پدرم از محل قدیمی خارج شد محله بقول زنان و مردان و همسایگان محله دو خواهران، محله یتیم شد. چون همیشه رافع مشکلات مردم بودند البته بگویم این صفت شدیدتر در مادر پدرم بود که پدر و مادرم شاگردان او بودند. زنی بود که وقتی در باغ عمویم – پدر همسرم- را بدنیا می آورد و قنداق می کند گرگ همان ساعتهای تولد قنداق بچه را به دندان گرفته و می برد مادربزرگ تازه زایمان کرده بدنبال گرگ کیلومترها می دود تا یکی از همسایه های باغ بچه را از دهان گرگ می گیرد. یاد آن مردم بخیر با من دوست بود، مشهدی سبزعلی بود همسرم خدایش بیامرزاد. هر چه دارم از دامن پاک مادرم و لقمه پاک پدرم هست و نهایت ایمان و اعتقاد و علاقه ام.
در روزگاری که هرکسی به فکر خودش است ، و تنها به فکر منافع مالی و اضافه کردن و کلاه گذاشتن بر سر دیگران به واسطه طمع و حرص فراوان است شما چطور دل از داشته هایتان می کنید و به فکر کمک به هنرمندان افتاده اید؟
یکی از مشکلات من هم همین است که چون روزگاری است که برادر با برادر برای یک میلیون سالها قهر هستند. کسی به کسی رحم نمی کند. همه چیز با ترازوی مادیات و پول و منفعت سنجیده می شود. چنین حرکتی نمی توانم بگویم غلط است یا درست اما به چند دلیل عمل کردم.
اعتقاد دارم همه در قبال همدیگر مسئول هستیم. خداوند اگر بیشتر از نیازم به من داده حتما وظیفه ای برگردنم گذاشته است. معتقدم اگر خدا چیزی داده و مسئولیتی احساس کرده ام باید شاکر باشم که خداوند این مسئولیت را به من داده، حس نوع دوستی و آدمی بودم که همیشه درد مردم را داشته ام.
سفارشات بزرگان دین، علم و ادب و اخلاق به اینکه گرفتن دست افتاده از سالها عبادت بالاتر است.
بی شک در این زمینه رنج ها و آسیب هایی که به واسطه هجمه های بعضی ها به شما وارد شده در این باره صحبت کنید؟
اما عواقب آن که رسید به حدیثی برخوردم از پیامبر: بدور و برحذر باش از شرکسی که به او خوبی می کنید.
یا روایت بزرگان ادب «خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند» به هرکس به اندازه اش ببخش چون بعد وظیفه شده و بعد آن سوال که چرا دادی؟ چرا این کار را می کنی؟ و …
چطور شد که وارد عرصه هنر شدید؟
هنر همیشه جذاب و دوست داشتنی است و چون هنرمند واقعی خداوند عاشق و عارف است و همه ما بدلکار و مقلد هستیم. زیبائی واقعی یک منظره که نقاش پرتره آنرا می کشد یا صورت زیبائی یک انسان که خالق آن منظره یا صورت زیبای خداوند است و ما مقلد و تقلید می کنیم. هنر نمایش بالاخص تئاتر چون زنده است، مادر بقیه هنرهای نمایشی است. طبعاً امروزه ساعتهایی از وقت گرانبهای ما صرف دیدن سینما و تلویزیون و خلاصه نمایش می شود و طبعاً آموزشهائی در آنها نهفته است که آموزنده خواهد بود و امروزه بیش از ۷۰% دنیا در تسخیر شبکه هاست. بنده به علت عشق و علاقه ای که به چند موضوع داشته و دارم و بهترین راه آن تبلیغ و مطرح کردن آن موضوعات از طریق سینما و نمایش است. در ابتدای ورود ۳ داستان واقعی داشتم که هدفم مطرح کردن و ساختن آن قصه های واقعی بود که دوستانی چون حاج محسن علی اکبری و فرهاد تجویدی و …. بهترین را مطرح کردن آنها ساختن فیلم آن قصه هاست این عامل ورود من به عرصه سینما شد بهمین خاطر به پیشنهاد دوستان چند تله ساختم و چند مستند و اسپانسر چند تئاتر شدم و یک کنسرت موسیقی تا سابقه ای کسب کرده و بعد بتوانم بعنوان تهیه کننده قصه های واقعی را بسازم.
کمی در مورد فعالیت های هولدینگتان صحبت کنید
این هولدینگ به تدریج تجمیع شدند ابتدا شرکت نونام اندیش – بازرگانی، خدماتی- چند سال بعد شرکت نونام اندیش مهر -علمی، فرهنگی هنری- و بعد شرکت نونام اندیشان عدل -حقوقی قضائی با داوری داخلی و بین المللی- و نونام اندیش طب و نونام اندیش علم یکسال و نیم است که اضافه شده و هدفم تحقیق در طب ایرانی اسلامی و چاپ تألیفات خودم در این زمینه بالاخص طب بوعلی سینا است. متاسفانه مردم و گاهی عطاری ها و بعضی از آموزش دیده های طب سنتی هم مقصر هستند و مردم را آگاهی نمی دهند که طب سنتی یا گاهی این نیست که هر چه خوب است همه می توانند میل کنند نه دقت و تشخیص افتراقی در طب بوعلی سینا چند برابر دقیق تر از طب امروز است بوعلی سینا انسانها را بعد از تشخیص مزاج و طبع آنها که ۴ دسته است و هر مزاجی خود به ۴ زیرگروه تقسیم می شود و تا مزاج اصلی بیمار تشخیص داده نشد نمی توان هر گیاه و یا داروی گیاهی داد یا تجویز کرد. طب نوین در درمان امروزه غالبا عاجز است و خیلی از بیماریها و مشکلات جسمی و روحی روانی را اگر درست تشخیص داده شود از طریق طب بوعلی یا طب ایرانی اسلامی یا طب سنتی و ماههای مختلف دیگر بهتر می توان درمان کرد.
چون سر منشأ تمام بیماریها معده است و عامل اصلی تغذیه و روش های غلط تغذیه در امروز است آب آشامیدنی یکی از بزرگترین معضلات شده و روش و نوع مصرف و زمان مصرف آب خود عامل حدود بیش از ۴۰ بیماری مطرح جامعه ماست همین آب ساده مایع حیات و نوع غذاهایی که امروزه می خوریم عامل بیماری های شدید و خطرناکی هستند باید باور آن را به مردم با دلیل و مدرک و مستند ثابت کرد چون در طب ایرانی- اسلامی اگر اشتباه عمل بشود عوارض بدی خواهد داشت و قصد دارم همانند پروژه وکیل همراه در حقوق، مجله ای چاپ کنم که واقعا طب ایرانی- اسلامی یا سنتی را کاربردی به مردم آموزش دهم تا مردم قدر بزرگانی چون بوعلی سینا را بدانند در حال حاضر غالب دانشکده های پزشکی این دو دوره ۵/۲ سال اول (دوره علوم پایه) پزشکی که کتاب قانون بوعلی سینا را آموزش میدهند در حالی که رفرنسهای ما هاریسون، سیسیل و گِرمی شده در دانشگاه های ایران.
در مورد موضوع دوم که علمی، دانش بنیان، هوش مصنوعی و علوم نوین را در غالب یک شرکت که زیرمجموعه هولدینگ است؛ اولاً از مخترعین و صاحبان ایده در هر رشته ای بالاخص علوم نوین حمایت مالی کرده تا بتوانند ایده های خود را به نتیجه برسانند در ضمن در تدارک مجله ای دیگر برای نشر و چاپ هستیم در زمینه علمی، فرهنگی و هنری. در این مجله می خواهیم واقعا تبلیغاتی و زرد عمل نکنیم و هدفمان آموزش واقعی فرهنگ و هنر است جوان ایرانی مستعدترین جوان دنیاست اما قدر نمی دانیم متاسفانه هنر و هنرمند ایرانی بهترین در دنیا هستند چرا باید این مغزها در آنجا بروند و نتیجه شکوفایی های علمی و هنری خود را ارئه دهند مگر اینها جوانان ما نیستند. جوان ایرانی غیرتمند است از دوران کهن تحقیق کنید از دوره قبل از تاریخ تا کورش و داریوش تا تمامی تمدن های این سرزمین تا ظهور اسلام و دانشمندانی چون بوعلی، جرجانی، رازی و … تا بزرگانی هامی و استعدادهای درخشان امروزه که دشمن بدنبال جذب یا شکار آنهاست چون برایشان تمام شرایط را فراهم می کنند تا با راحتی فقط آنها فکر کنند و ایده ارائه بدهند.
بدون تعارف این ۴ دهه مدیران دلسوز و لایق خیلی کم داشتیم که مدیریت در دست داشته باشند چون مدیران واقعی همیشه در کنار هستند و از تمام مدیران حال حاضر کشور بپرسید مشکل چیست؟ می گویند مدیریت نادرست اما کسی از آنها نمی گوید خودم به ناحق مدیر شدم و جای خود را به مدیر لایق بدهند پس این مدیران نالایق کجا هستند که همه اعتراف می کنند اما کسی از صف خارج نمی شود و به نالایقی خود اعتراف کند و کنار بکشد.
کمی از جشنواره بین المللی فردوسی صحبت کنید و اهداف شما در جریان این جشنواره چیست؟
این جشنواره در ۷ رشته هنر عالم و زیرمجموعه هایش برگزار می شود، هنرمندان ۷۰ کشور دنیا دعوت می شوند.
دو تا ۷ روز در کیش و یک روز اختتامیه
دعوت از سفرای ۷۰ کشور با خانواده ۳ روز در کیش
افتتاح دبیرخانه مرکزی و ۷ دبیرخانه ۷ هنر
بررسی ۴ ماهه و تحقیق گروه تحقیق در مورد تمام جشنواره های مطرح دنیا در ۷ هنر مثال (اسکار، کن، ونیز) در سینما
جایزه مجسمه فردوسی با شاهنامه در دست بلندتر و سنگین تر از مجسمه اسکار از همان جنس با ۲ برابر وزن طلای ۲۴ خالص در آنها و شاهنامه دست فردوسی طلا مزین به فیروزه نیشابور ایران به جای حدود ۱۰ تا ۱۲ مجسمه ۷ هنر داریم هر هنر ۷ مجسمه طلا با ۲ برابر طلای اسکار، جمعاً ۴۹ مجسمه ۵/۴ کیلوئی (اسکار ۶۰۰/۵۷۳) و قد (۴۰ سانتی متری) اسکار (۳۶ سانتی متر) به برگزیدگان ۷ هنر که می توانند به منزل برده و حتی بفروشند برعکس مجسمه اسکار که اگر هنرمند برنده بخواهد بفروشد باید به قیمت ۱ دلار به خود آکادمی اسکار بفروشد.
شما علاقه ای به دیده شدن ندارید؟
هر انسانی علاقه به دیده شدن دارد اما دیده شدن درست که اثر مثبتی در جامعه داشته باشد یا باعث ترویج یک کار عالی و مفید گردد تا دیگران را ترغیب به آن کار نیک کنند. مثل آثار ماتقدم و ماتأخر، یعنی اگر کسی اثر خوب یا بدی بجای بگذارد نتایج آن در آینده برای آن انسان تاثیرگذار است چه ترویج امر خوب یا کار بدی باشد.
هدف شما از این کار چیست؟
من هدفم تامین مسکن کل هنرمندان کشور بود و می شد و الان هم می شود اگر همه آنها همت کنند میتوان این شهرک را بلوکی و بلندمرتبه سازی محکم و زیبائی کرده و چون در ۵۰ کیلومتری تهران و خوش آب و هواترین است اما ویلائی تقسیم شد و مقصر مشاوران اطرافم از هنرمندان بودند. حداقل ده ها شبکه و برنامه تلویزیونی و خبری دعوت شدم اما همیشه اجتناب کردم چون ایمان قلبی دارم که هنرمندان واقعی (نه هنرمند نماها) لیقاتشان ده ها و صدها برابر هدیه زمین من هست و من برای آنها کاری نکرده ام که لایق مطرح شدن باشد ولی برای آن هنرمند نماهایی که بعضی آنها هم هدیه مرا گرفتند لیاقتشان یک درصد این هدیه هم نبوده و نیست.
از دیگر برنامه هایتان برای ما بگوئید
ساخت و اهداء ۵۰۰ هزار متر زمین باغ هنر در لب دریاچه منطقه ۲۲ که بزرگترین باغ هنر دنیا می شود
ساخت آکادمی هنر ۷ گانه، و انشاءا… ساخت و تحویل همین شهرک هنرمندان، حمایت از جشنواره های بین المللی هنری و علمی ایران از جمله جشنواره بین المللی ۷ هنر در کشور برای اولین بار با شکوه تر از اسکار و کن و … با ۳۰۰۰ میهمان و بالاترین هدایائی که تا بحال دنیا اهدا کرده، بنام شاعر نام آور ایران زمین «فردوسی»، تمامی هنرمندان که مشکل یا پرونده حقوقی قضائی دارند وکلای هولدینگ نونام اندیش بدون حق الوکاله پرونده های آنها را وکالت می کنند. منابع طبیعی که ثمن بخس (ارزش ریالی چندانی ندارند مثلا متری ۵۰۰۰ تومان) داده برای مکانی برای آینده هنرمندان وتمام کمیسیون فرهنگی هنر مجلس هم بودند میزگرد مطبوعاتی با ده ها عکاس و خبرنگار راه انداخته اند و صدها بار از مدیران استانی و شهری تشکر کردند در حالی که آن زمین ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون اگر جواز ساخت بدهند می ارزد در حالی که در همان جلسه قول ساخت آن مجموعه فرهنگی تفریحی که چندین میلیارد می شود از من می گیرند اما از اینکه شهردار تبریز داده تشکر و هزاران سپاس در حالی که بعد از ۴۰ سال از انقلاب هنر نکرده اند از بیابانهای اطراف تبریز زمینی داده اند اما شخصی در آن جلسه ۳۰۰ هزار متری از زمین خود در دماوند به ارزش متری ۸۰۰ هزار تومان به ارزش بالای ۲۰۰ میلیارد داده به هنرمندان حرفی نمی زنند و غالب هنرمندان آن جمع هم از قضیه زمین های اهدایی مطلع هستند و شاید در آن جمع ۷۰ نفری هم سند تا آن روز گرفته بودند ولی کسی حتی کلمه ای نگفت. این یعنی هنرمند تربیت کردن که مجیزگوی حاکمان باشد تازه باید جواب دهی چرا می دهی. اینها فقر فرهنگی هست که همیشه هنرمند را گرسنه نگه می دارند تا هر زمان برای انتخابات یا تبلیغات لازم داشتند استفاده کنند. من اینها را هنرمند نمی دانم. هنرمند باید درد مردم داشته باشد تا بتواند حامی و بیان کننده مشکلات مردم و اجتماع و جامعه باشند.
چون تقسیم این اراضی را به مدیران وزارت و سازمان های دولتی ندادم در مقابل من صف کشیدند و سنگ اندازی کردند من وظیفه ام را در قبال وجدانم انجام می دهم اما واقعا خانواده ام عذاب کشیدند تازه تبلیغاتی نداشته ام.
مطمئن باشید خداوند به کسی که مالی می دهد عقل هم می دهد بنده اگر قصد تبلیغات داشتم نمی آمدم چند صد میلیارد تومان را در ۲ یا ۳ سال هدیه بدهم سالی ۳۰ قطعه به ۳۰ هنرمند چهره و شاخص می دادم می شد سالی ۶ میلیارد تومان یعنی ده ها درصد اضافه تر از کل بودجه جشنواره سالانه فجر و ۳۰ سال هم طول می کشید و سالانه مثلا بقیه با دادن ۶ میلیارد هدیه زمین ۶۵ میلیارد تومان بهره برداری تبلیغاتی می کردم.
بازخورد کارتان از طرف هنرمندان چطور بوده؟
اخلاق و رفتار افرادی مثل من به قول هنرمند بزرگوار زیرخاکی و عتیقه است امروز باورپذیر و غیرمنطقی است مثل خانم هنرمندی که در دفترخانه گفته بود این دکتر حالش خوبه نیاز به دکتر رفتن نداره چون گفته بود من اگر داشتم به خانواده ام هم نمی دادم این آقا چرا این کار را می کند ویا خودش مشکل دارد یا هدیه اش. البته خانم هنرمند دیگری رفتاری بدتر از این هم در دفترخانه کرده بودند.
بهترین تفریح شما چیست؟
بهترین سرگرمی من مطالعه و بیشتر نوشتن است شاید الان بیش از ۷۰۰۰ جلد اثر در حدود ۱۰ یا ۱۲ موضوع نوشته ام که فقط ویراستاری می خواهد و ۹۵% آثارم تألیف است و شاید زیر ۵% آنها گردآوری در موضوعات (دینی و مذهبی- طب ایرانی، اسلامی بالاخص بوعلی- آموزش در صدها موضوع- حقوقی قضائی- مدیریت در ۳۰ موضوع- کنکور روشهای تست زنی- مطالعه و یادگیری- روانشناسی زنان، کو دکان- اشتغال زایی نوین با بیش از یکصد طرح نو و بدیع- داستان نویسی بیشتر واقعیات جنگ و اسارت)
بطور مثال نام وکیل همراه نامی بود که برای حدود ۳۷۰ جلد اثر حقوقی خودم انتخاب کردم یعنی غالب موضوع های حقوقی، کیفری را در غالب کتاب جیبی و کاربردی تالیف کردم به شرطی که اگر کسی سواد خواندن و نوشتن داشته باشد دیگر نیازی به وکیل ندارد و خودش کاملا کاربردی می تواند به دادگاه و مراجع انتظامی مراجعه و حق خود را بگیرد.
و یا ایده های نو و بدیع در آموزش و مطالعه و یادگیری دارم که نظام آموزش کشور را دگرگون می سازد و در طول این سالها حدود دو دهه بیشتر است که نوشته و کنار گذاشته ام که بزرگترین آرزویم فراق چند ساله است که بتوانم آثارم را چاپ کنم .
چقدر وقتتان را برای خانواده قرار می دهید؟
من قبل از ورود به قصه هنر واقعا ساعت خاصی منزل بودم در منزل تلفن همراه خاموش کامل همه دیگر می دانستند تعطیلات و پنج شنبه بعدازظهر و ساعت ۶ به بعد من مال خانواده ام و هرکسی کاری داشت به منشی یا راننده ام خبر می دادند و آنها ۹ تا ۵/۹ شب اگر مطلب مهمی بود به من حق تماس داشتند.
ورود به عرصه هنر باعث خلل در این رابطه نشده است؟
اما با ورود به عرصه هنر تمام نظم خانواده به هم ریخت و حاشیه های هنر مخل آسایش من و خانواده ام شد چون هرکس که کار داشت فکر می کرد فقط خودش تنهاست فکر نمی کرد که ۵ خط من و دفتر و راننده و منشی دائم جوابگوی هنرمندان شده بود و توقع اعتراض هم نداشتند آقا جمعه است آقا ۱۰ شبه اصلا رعایت نمی کردند به طوری که همسرم که عاشق نمایش تئاتر بود از تئاتر و سینما و تلویزیون زده شدند جدی عرض می کنم دیگه با شروع شدن تهدیدات جانی و مالی کلاً متنفر شدند بطوری که من الان در این ۴ ماهه ۷ بار تلگرام خود را ریست کرده دوباره راه اندازی کردم و ۴ بار هم هک شدم.
مشوق شما در این زمینه کیست؟
مشوق ایمان به ارزش و کارائی هنر در ساخت ایران و معرفی ایران و اسلام واقعی به دنیا و اعتقاد به اینکه هنرمند باید تامین باشد تا بتواند ارائه هنر نماید چون ما مسئول هستیم.
چشم انداز شما برای آینده طرح هایی که در دست دارید چیست؟
اگر مدیران سنگ اندازی نکنند البته اشکال رفتار خودم هست من اگر در دفترم بنشینم و مدیر کل یا معاون چندین بار با وقت قبلی و بی وقت بیاید درخواست کتبی و یا شفاهی بدهد و درخواست کند پروژه ای هنری را حمایت کنم آنوقت می گویند چه آدم خوبی با ارائه ده ها شرط و ناز و غمزه یک قدم بر دارم. مشکلی پیش نمی آید اما وقتی خودم می روم و درخواست می دهم آقایان بیائید من ده ها میلیارد هزینه بزرگترین جشنواره بین الملل را می دهم تا اسکار و کن خجالت بکشند حالا سر نام جشنواره و شرایط آن ناز و غمزه در می آورند.
متاسفانه ما کسی را که برویم صد بار التماس کنیم خم و راست شویم تا صد تومان حمایت کند را بیشتر قبول داریم تا کسی که خودش بیاید بجای صدتومان میلیارد ها هزینه کند، تکبر و غرور کاذب هم ندارد بدون چشمداشت آمده باشد می گوئیم چرا این کار را می کند چون خودشان برای عزیزترین خودشان نمی کند وای بحال غریبه این درد مدیریت مدیران ماست بجای اینکه این حامی خود جوش و بی منت و بدون چشمداشت را بر سرگرفته و استقبال کنند سنگ زیر چرخ او می گذارند. این بی هنری بعضی از مدیران و هنرمندان ماست متاسفانه.
علاقه ها و آرزوهایتان برای آینده
ویراستاری و چاپ آثارم، ساخت باغ هنر و آکادمی هنر که وعده داده ام و تا بحال سنگ اندازی و زیاده خواهی مدیران مانع شده، هنر و علم در این کشور جایگاه اصلی خود را پیدا کنند، در زمینه سینما: تمام قصه های فردوسی را بصورت وزین و کاملا حرفه ای با نمایش و گروه کُرال و نقالی نمایشی کاملاً حرفه ای در حد هالیوودی ساخته و پخش گردد. سینمائی یا نمایشی: ساخت تمام قصه های بوستان و گلستان سعدی بصورت فیلم کوتاه، ساخت فیلم سینمائی یا سریالی از زندگی کورش کبیر. تاریخ ایران سرشار از بزرگان بوده و هست، ساخت زندگی بزرگان سرزمینم، ساخت فیلم یا سریالی واقعی از زندگی امام زمان «عج» و بهمراه زندگی پدر و مادر بزرگوارشان و مدینه فاضله ای که ایشان بنیان می نهند و او مصلح جهان است و همه ادیان و اقوام منتظر یک منجی این در مقابل آرماگدون آمریکائی ها البته کاملا تکنیکی ساخته شود. چرا نمی خواهیم درک کنیم و مردم دنیا دیگر از جنگ و فیلم های حادثه ای و خشن و جنگ و فساد و فحشاء حتی اروپا و امریکا خسته شده اند و همه تشنه آثار مفید و زیبای سینمائی هستند و ما موضوع و قصه و داستان زیاد داریم که دین تشنه آنهاست.
ساخت باغ علوم؛ در زمینه های مختلف علوم برای جوانان نخبه ایرانی. تمام امکانات و مکان و ساخت همه را می پذیرم فقط مدیران حرف نزنند عمل کنند.
جشنواره ای بین المللی در ۷ هنر دنیا در ایران با سرمایه شخصی بنام هولدینگ نونام اندیش با بهترین جوایز از اسکار و کن و … بهتر و پرشورتر
حرف آخر
در پایان می خواهم از تمام دوستان و بزرگانی که مرا در این راه حمایت و همراهی فکری کردند و هرکدام قدمی یا قلمی یا نصیحتی کردند تشکر کنم.
این نکته طلائی است هنرمندان ایران قدر فرهاد تجویدی هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون را بدانید چون دلسوزتر از این مرد ندیدم اگر خدا عمر دهد تجلیلی در خور خودم از ایشان در مراسمی خواهم کرد هر چند انتظار دارم مدیران هنری کشور و یا خود هنرمندان قدردان باشند.
استاد بهزاد فراهانی هنرمندی عزیز که همیشه در کنار من و گروهم بودند و هستندو دلسوز و کاردان.
از استاد بزرگوارم هنرمند فرهیخته و بزرگ سینما و تئاتر ایران زمین استاد جمشید مشایخی قدردانم که همیشه نصیحت های ارزشمندی داشتند و همراهی و بزرگی ایشان چراغ راهمان بوده و آرزوی سلامتی برایشان دارم.
استاد علیرضا غفاری (هنرمند، مجری، شاعر، مدیر ارزشمند روابط عمومی خانه هنرمندان ایران مرد بزرگوار)
در کل اگر بخواهم نام ببرم بیشمارند اما دوستان عزیزی همچون دکتر احمد عظمتی (خواهرزاده هنرمندفقید ایرج قادری) استاد احمدی (سردبیر مجله پیشخوان، دوست همراه سیامک اسفندریاری، عارف سپهری و …)