«مها» ایستاده در سمت درست تاریخ
سریال «رحیل» یک عاشقانه تاریخی است که تلاش کرده کدهای مشخصی را به اواخر دوران قاجار بدهد و درعینحال، یک عاشقانه را در همان دوران روایت کند. رحیل روایتی از پایان دوران قاجار و ابتدای پهلوی به مخاطب ارائه میکند. سریالی که یک قصه زنانه دارد و شخصیت اصلی آن «مها»، تلاش میکند زنانی را از اندرونی برای برپایی یک تعزیه زنانه با خود همراه کند.
تعزیه زنانه بخش مهمی از کارهایی است که مها در سریال رحیل انجام میدهد. خودتان نسبت به این تعزیه چه حالوهوایی داشتید؟ درباره این مدل تعزیه مطالعه کرده بودید یا برای بازی بهتر در این نقش، با نویسنده صحبت کردید تا اطلاعات بیشتری به شما بدهد و بتوانید نقش را بهتر بازی کنید؟
تعزیه زنان بخشی مهم در سریال رحیل است که بهخوبی اتحاد زنان را به نمایش میگذارد و تفاوت مها را با دیگر زنان مشاهده میکنیم. در زمان قاجار برگزاری مراسم تعزیه زنانه قابل اجرا نبوده اما مها شاهزاده قجری برخلاف رسوم و قوانین، در بحرانیترین شرایط زمانی، مسیر خود را ادامه میدهد و تمام زنان را به تعزیه دعوت میکند و زنان متحد میشوند. من بسیار مفتخر هستم که در کاراکتری بهنام مها بهعنوان زنی ایفای نقش داشته باشم که در راستای رسیدن به اهداف والایش شجاعانه عمل میکند تا به نحو احسن تأثیرگذار باشد.
بخش دیگری از سمتوسوی کاراکتر مها، توجه او به شعر و ادبیات است. انگار مها برای رهاشدن از برخی فشارها، به سمت ادبیات میرود و به آن پناه میبرد. خودتان برای بازی در این نقش، اشعار عمان سامانی را مطالعه کرده بودید؟ بهطورکلی فضای شعری حاکم بر این سریال را چطور دیدید؟
نیاز این کاراکتر مطالعه و تمرکز روی اشعار و ادبیات بود. من زمانی را صرف اشعار عمان سامانی کردم و در مشورتی که با نویسنده توانمند و تهیهکننده محترم این مجموعه داشتم، توانستم به ابعادی از کاراکتر دست پیداکنم که بسیار کمکم کرد. در این کاراکتر فردی هنرمند را میبینیم و قطعا هنر در ادبیات و شعر این مرز و بوم خلاصه میشود. در نتیجه مطالعه اشعار عمان سامانی در شکلگیری کاراکتر مها بسیار تأثیرگذار بود. مها شخصیتی دارد که در عین رفاه، دختری است علاقهمند به افزایش دانش و گستردهتر کردن دامنه اطلاعات خویش درباره امور مختلف. او هم با ادبیات خود را سرگرم میکند تا از آن همه توطئههای اطراف فاصله بگیرد و برود به دل شعر و نظم و هم میخواهد غیرمستقیم از دل اینها برای خود چراغ راهی پیدا کند. خوشبختانه عشق هم، در همین مسیر عشق به ادبیات است که از راه میرسد و حتما خیلی خوشحالم که نهفقط خودم که مخاطبان از این مسیر با عمان سامانی آشنا شدهاند. شاعری که ازجمله شاعران آیینی تاریخ ماست و کمتر در سینما و تلویزیون به او پرداخته شده. این میتواند هنر طراحان اصلی داستان باشد که بهجای تکرار مکررات برای تکتک اجزا، از منابع قوی و البته ناگفته استفاده کردهاند.
سریال رحیل اولین تجربه جدی شما در قاب تلویزیون بود. از تجربه بازی در مقابل بازیگرانی مثل حمیدرضا آذرنگ، نسیم ادبی و اندیشه فولادوند و البته کار با آقای آبپرور بگویید.
در کنار هنرمندان عزیزی که در سریال حضور داشتند آموختم و تجربه کسب کردم. برای من چالش جذابی بود.
از ظهور تا پختهشدن نقش مها را چطور دیدید و آیا در فصل دوم شاهد برجستهتر شدن و ریزتر شدن شخصیت مها هستیم؟
اولین تجربه من همراه با فشار کاری بسیار زیادی همراه بود که من با تمام اراده و قدرت خود، سعی کردم مهای کوچکی را خلق کنم، کاراکتری با تمام پستیها و بلندیهایی که در طول زندگیش زیست کرده و قطعا در طول مسیر فیلمنامه شاهد برجستهتر شدن و پختهتر شدن این کاراکتر خواهیم بود. از یک مرحلهای به بعد این مها بود که به من آموخت و مرا با خود همسو کرد. سالها پیش که سریالهای «او یک فرشته بود» یا «سقوط یک فرشته» یا «پلیس جوان» و «شمسالعماره» به تهیهکنندگی رامین عباسیزاده را دیدم آنچه بیش از همه برایم جالب بود اینکه تقریبا برای همه کاراکترها، داستان و شناسنامهای وجود داشت و همین خودش مخاطب را کنجکاو میکند که سریال را با دقت بیشتری ببیند تا از مسیر قصه عقب نماند.
گرهگشایی در فصل دوم
راد: در سریال رحیل هم برای مها و هم برای بیتاج و اصلان و زمان و… نوعی اینفوگرافی داشتیم که مختصات نقش در آن آمده بوده و کاملا معلوم بود که مثلا مها بناست از کجا به کجا برسد و همین هم به من کمک کرد تا بتوانم خوب نقش را حلاجی و بارور کنم. داستان سریال رحیل، داستانی خطی وپرتعلیق است که بخشی از گرهها درفصل اول باز شد ولی گرهگشایی نهایی در فصل دوم خواهد بود. اینجاست که اصلان هم جدی وارد کارزار میشود وباید کنار مها، بهنوعی برای گریز از توطئهها مبادرت به طراحی نقشه کند.