به گزارش دیدار امروز،بی اغراق بگویم محل کارش یکی از زیباترین و چشم نوازترین داروخانه های تهران است به سراغش که رفتیم بسیار متین و خوش برخورد پذیرای ما شد. ظاهر آراسته و آرام و روی گشاده اش زبانزد خاص و عام است. مردی که علاوه بر تحصیلات و هنر و دست به خیری اش به حسن خلق در بین همکاران و کارمندانش نیز شهره است. با دکتر عظمتی که ما او را بیشتر در نقش های جراح و پزشک می شناسیم به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید:
لطفا بیوگرافی خود را بگوئید
احمد پور عظمتی هستم متولد ۱۴/۵/۱۳۳۴٫ دارای مدرک تحصیلی در رشته داروسازی و دکترای بهداشت و لیسانس MBA و فوق لیسانس مدیریت M.B.A اجرایی جهانی دوره های رشته تحصیلی بازیگری.
آخرین کار هنری تان کدام کار بوده؟
با احترام به همه کارگردان های خوب از کارهایی که بازی کردم یکی ساخته زنده یاد ایرج قادری بنام نابخشوده و یکی رخصت به کارگردانی آقای صلح میرزائی بوده است. و امیدوارم بتوانم با آقای مسعود کیمیایی و سیروس الوند و سعید سلطانی همکاری داشته باشم.
با این همه سابقه کاری چرا کمتر دیده شده اید؟
خدا را شکر همیشه شامل لطف دوستان و کارگردانان عزیز بوده ام. اما یکی از دلایل کم کاری بنده پیشنهادهایی بود که باید برای بازی به شهرستان می رفتم که به خاطر شرایط کاری و مشغولیات داروخانه این امر میسر نشده.
آقای دکتر داروخانه داری کجا، بازیگری کجا؟
خب صد البته تفاوت زیادی بین داروخانه داری و بازیگری است. بر ما روح هنر در هر شغلی می تواند دمیده شود، مهم نگاه انسان است و علاقه و عشقی که به هنر وجود دارد.
مردم شما را بیشتر با کدام حرفه می شناسند؟
مردم بیشتر بنده را با داروخانه داری می شناسند، چرا که بیشتر در بین مردم هستم.
تا به حال در چه فیلم هایی بازی کرده اید؟
اولین بار در فیلم زنده یاد ایرج قادری در نقش یک «جراح» ظاهر شدم. و بعد در «روزی که خواستگار آمد» سریال خانم بهزاد، «در آخرین لحظه»، «اولین تکیه گاه»، «سریال شب» به کارگردانی آقای امینی، «پنجره» و «رخصت» آقای قدرت ا… میرزایی و «آخرین لحظه» آقای ایرج زمانی .
در حال حاضر در داروخانه ام که در خیابان پیروزی قرار دارد مشغول کار هستم داروخانه ای که به قول اکثرغریب به اتفاق مراجعه کنندگان یکی از زیباترین داروخانه های تهران است. ایده بنده در برخورد با مردم و مشتریان خوشرویی است که بسیار از طرف بزرگان دینی و پیامبر اکرم (ص) سفارش شده است چرا که کار ما با روحیه بیماران و مراجعه کنندگان سرو کار دارد. به خاطر همین روحیه، دارای دوستان زیادی در منصب های مختلف هستم. دوستانی که در شرایط مختلف با توجه به اعتمادی که به بنده دارند از من در کارهایشان مشورت می گیرند در کنارم هستند و یکی از افتخاراتم داشتن دوستان عزیز و همکاران مهربان فراوان است.
تجربه کار با کدام کارگردانها را داشتید؟
زنده یاد ایرج قادری، خانم فریال بهزاد، احمد امینی، احمد بخشی، قدرت ا… صلح میرزایی و …
چطور شد که وارد دنیای هنر شدید؟
توسط زنده یاد ایرج قادری
رویای شما در کودکی بازیگری بوده؟
خیر، رویای من از کودکی داروسازی بوده که به لطف خدا و تلاش های شبانه روزی به آن رسیده ام به همین دلیل عاشق کارم هستم. اما علاقه ام به بازیگری باعث در کنار کارم به آن هم برسم.
سینما را بیشتر دوست دارید یا تلویزیون را؟
هر دو را، دیده شدن در هر دو مدیوم زیباست، مهم نیست کدام باشد مهم نقش و خاطره ای است که در ذهن مردم به جا می گذارد.
اولین نقشی که بازی کرده اید را به یاد دارید؟
بله کاری از کارگردان نامی سینمای ایران زنده یاد ایرج قادری بنام نابخشوده، که همیشه در ذهنم و جانم نقش بسته است.
اولین بار که تصویر خودتان را از قاب تلویزیون دیدید چه احساسی داشتید؟
خیلی لذت بردم. خب اولین کار همیشه دارای استرس است، استرس توام با لذت و هیجان.
مراجعه کنندگان به داروخانه از شما در مورد کارهایتان هم صحبت می کنند؟
بله حتی عکسهای یادگاری هم با آنها می گیرم. مردم همیشه به هنر و هنرمندان محبت دارند من هم همیشه از لطف مردم برخوردار بوده ام.
به هنر به چشم یک تفریح نگاه می کنید یا نه؟چرا؟
البته هنر یک تخصص است که بنده دوست داشتم خیلی به شکل تخصصی در این کار باشم که نشد. بازیگری حتی سخت تر از کارخودم هم هست برعکس مردم فکر می کنند تفریح و راحت است.
روی درآمد بازیگری هم حساب باز کرده اید؟چرا؟
خیر، متاسفانه زیاد نمی شود روی درآمد بازیگری حساب باز کرد، چون دارای یک سیستم نبوده و همیشه ملاک های بازیگران و کارگردانان برای پرداخت ها متفاوت بوده، من هیچ گاه روی درآمد هنر حساب باز نکرده ام.
بین کارخود و بازیگری بخواهید یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب می کنید؟
قطعا کارم چون برای رسیدن به این مرحله بسیار تلاش کرده ام.
با همسرتان به تماشای فیلم هایی که بازی کرده اید می نشینید؟
بله، اغلب با خانواده ام فیلم هایم را می بینم.
همسرتان اهل سینما رفتن و فیلم دیدن هست؟
بله زیاد
از ایشان در انتخاب نقشهایتان هم مشاوره می گیرید؟
خیر، تا به حال پیش نیامده است.
آقای دکتر هنر چه تاثیری در زندگی و کار شما داشته؟
بسیار تاثیر مثبتی گذاشته مخصوصا خوش اخلاقی. با ورود به دنیای هنر، مردم داری یکی از ملاکهایی است که هر هنرمند باید به آن پایبند باشد.
از این که وارد این حرفه شدید پشیمان نیستید؟
خیر بسیار هم خوشحالم. چون با عشق آن را پذیرفته و وارد این حیطه شده ام.
دیده شدن چه احساسی دارد؟
برای همه جهانیان دیده شدن افتخاریست در هر حرفه ای. دروغ است که کسی بگوید دوست ندارد دیده شود.
بزرگترین دستاورد شما از ورود به عرصه ی هنر چیست؟
دوست داشتن و عشق ورزیدن و راستگوئی
آدم انتقادپذیری هستید یا نه؟چرا؟
زیاد، انتقادی که سازنده باشد همیشه مفید است.
شما تا به حال چقدر در کارتان موفق بوده اید؟
باید از دیگران سوال شود در مورد بنده مخصوصا از همکاران در هر دو رشته هنر و داروخانه داری.
تا به حال حسرت نقشی را که پیشنهاد شده و رد کرده اید را خورده اید؟
خیر این اتفاق نیفتاده.
یک داروساز چه کارهایی در داروخانه انجام می دهد؟
داروساز به نوعی، مسئول فنی داروخانه است. اوست که باید نسخه ها را کنترل کند و توضیحاتی که درباره داروها مورد نیاز است به بیمار ارائه دهد. گاهی پیش می آید که پزشک داروهایی را تجویز کرده که تداخل دارویی دارند و نباید با هم مصرف شوند. بررسی آنها و اطلاع به پزشک نیز از وظایف یک داروساز است. به طور کلی می شود گفت که آخرین فیلتری که داروی سالم و صحیح را به دست بیمار می رساند، دکتر داروساز است.
ساخت داروهای ساختنی هم در حیطه وظایف شماست. درست است؟
بله، دقیقا. همان طور که از اسم شغل ما نیز مشخص است، ساخت داروهای ساختنی نیز از وظایف ما به شمار می رود. ما در یک فضای خاص در داروخانه و با استفاده از ترازوهای دقیق، کرم یا پماد ساختنی که پزشک تجویز کرده است را می سازیم و در اختیار بیمار قرار می دهیم.
از شغلتان راضی هستید؟
من عاشق شغلم هستم و اگر ۱۰ بار دیگر هم به دنیا بیایم، باز هم داروساز خواهم شد.
اصلا چطور شد که سر از این رشته درآوردید؟
ماجرا به سال ها قبل باز می گردد. زمانی که من محصل بودم و در کلاس ۱۱ آن دوره درس می خواندم، در یک داروخانه کار می کردم. به ما اجازه نمی دادند که نسخه ای را ببینیم. کار ما فقط تمیز کردن قفسه ها و داروها بود. یک روز وقتی داشتم از بین قفسه ها رد می شدم و داروها را تمیز می کردم، متوجه شدم که دکتر داروساز روی یک نسخه گیر کرده و ظاهرا نمی تواند خط پزشک را بخواند و دارو را تشخیص بدهد. همان طورکه رد می شدم خیلی گذرا نگاه به نسخه افتاد و توانستم نام دارو را بخوانم. خودم هم نمی دانم چطور این کار را انجام دادم شاید به خاطر این بود که از روی علاقه و کنجکاوی وقتی می خواستم داروها را تمیز کنم، نگاهی به اسم آنها هم می انداختم و آنها را به خاطر می سپردم. از همان روز و به دنبال تشویق دکتر داروساز آن داروخانه رشته داروسازی را دنبال کردم و داروساز شدم.
تا به حال پیش آمده که داروی اشتباهی به بیمار بدهید؟
به هیچ وجه
حتی در دوران دانشجویی؟
حتی در دوران دانشجویی. حقیقت امر این است که کار ما مستقیما با جان افراد سر و کار دارد و به هیچ وجه اشتباه بردار نیست. دادن یک داروی اشتباه به بیمار ممکن است حتی به مرگ او ختم شود. بنابراین باید تمام حواسمان را جمع کنیم تا داروی اشتباه به کسی ندهیم. یک داروساز اگر همه قوانین و مقررات را رعایت کرده و سهل انگاری نکند، هیچ مشکلی برایش پیش نخواهد آمد.
اینکه شما باید تک تک نسخه ها را بررسی کنید سخت نیست؟
به مرور زمان عادت می کنیم، ضمن اینکه معمولا داروسازها دست تنها نیستند. به عنوان مثال در همین داروخانه خودمان ۲ دکتر دیگر هم داریم که سال آخر داروسازی هستند زمان هایی که من نباشم یا کاری داشته باشم، آنها این کار را انجام می دهند.
در روز داروسازی هدیه هم می گیرید؟
بله. معمولا شرکت های داروسازی، خانواده و دوستان لطف دارند و هر سال برای روز داروسازی شرمنده ام می کنند. به شخصه معتقدم هیچ آدمی نیست که از کادو گرفتن خوشش نیاید. من هم همین طور هستم و از گرفتن هدیه خیلی خوشحال می شوم حتی اگر یک شاخه گل با یک خودکار باشد. به همین خاطر است که در دفتر کارم تمام گل هایی که دوستان و اقوام به مناسبت های مختلف آورده اند را خشک کرده ام و آنها را نگه داشته ام.
یک داروساز بجز اینکه در یک داروخانه کار کند. در چه جاهای دیگر می تواند مشغول به کار شود؟
در کارخانه های داروسازی هم می تواند کار کند حتی در شرکت های بهداشتی که کارشان تولید مواد شوینده و … است هم می تواند به عنوان مسئول فنی مشغول به کار شود.
برای ورود به عرصه داروسازی حتما باید در رشته داروسازی تحصیل کرد یا راه های دیگری هم دارد؟
بهترین و اصولی ترین راه همین است که علاقه مندان در رشته داروسازی درس خوانده و به صورت آکادمیک با این شغل آشنا شوند. اما کلاس های آزاد نیز در این خصوص برگزار می شود و کسانی که علاقمند هستند با گذراندن دوره های کوتاه مدت و گرفتن گواهینامه می توانند در کنار دکتر داروساز به کار پیچیدن نسخه ها مشغول شوند.
حرف خاصی با هم محله ای ها ندارید؟
بیشترین مشکلی که کارمندان داروخانه ها دارند، تقاضای گرفتن داروی بدون نسخه است. خیلی ها فکر می کنند که ما قصد اذیت کردنشان را داریم یا دلمان نمی خواهد کارشان راه بیفتد که داروی بدون نسخه نمی دهیم. اما واقعیت این است که دادن داروی بدون نسخه بزرگترین ظلمی است که می شود در حق مردم انجام داد. اگر شهروندان هم مثل ما بدانند که مصرف خودسرانه دارو حتی می تواند منجر به مرگ شود، به ما حق می دهند که نخواهیم بدون تجویز پزشک دارو دست مردم بدهیم.
حرف آخر؟
بنده همیشه یکی از افتخاراتم این بوده که ایرانی هستم و همه جا این را به زبان آورده ام. که من به پرچم سه رنگ کشورم افتخار می کنم و قلبم برای کشورم می تپد. در هر کنگره و سمیناری که شرکت می کنم با تمام وجودم به ایرانی بودن خودم می بالم و همیشه گفته ام بزرگترین هدیه ای که می شود به یک نفر داد زمان است. وقتی برای یک نفر وقت می گذارید قسمتی از زندگیتان را به او هدیه می دهید. پس بهترین روزهایت را به کسی هدیه کن که در بدترین روزها در کنارت بوده و تشکر ویژه از شما که وقت گرانقدرتان را در اختیار بنده قرار دادید.