«غزه» ازبخشهای نوظهور جشنواره بینالمللی فجر است که با توجه به اهمیت موضوع مقاومت فلسطین و رویدادهای اخیر در این منطقه، برای اولین بار فراخوان داد.خوشبختانه هنرمندان علاقهمند به این حوزه باوجود فرصت اندکی که برای آمادهسازی داشتند، استقبال خوبی از آن کردند و در این دوره مخاطبان شاهد چهار نمایش صحنهای خون، روزگار سگیسگی، عروس فلسطین و تمام؛ سه نمایش خیابانی مرز، انفال و یک آبادی عشق و دو نمایش رادیویی بیاز بی راه و رنا در بخش نهایی غزه بودند؛ نمایشهایی که هریک تلاش داشتند از زاویهای راوی حماسهسازان قدس شریف باشند.
در جشنواره فجر، بخش غزه را برای رقابت انتخاب کردید. مایلم بدانم دغدغه شما بهعنوان یک کارگردان از حضور در این بخش چه بود و چرا سراغ اتفاقات و وقایع فلسطین رفتید؟
هنرمندان براساس رسالتی که دارند نمیتوانند نسبت به وقایع پیرامون خود بیتفاوت باشند. بهخصوص ما بهعنوان هنرمندی که در یک شرایط خاص جغرافیایی و ژئوپلیتیک زندگی میکنیم و هر روز در اخبار پیرامونی شاهد اتفاقات غمانگیز و تلخ در منطقه بهویژه در فلسطین هستیم. اتفاقاتی که دل هر انسان آزادیخواه را بهدرد میآورد. همین مسأله نیز باعث شد تا تصمیم به اجرای نمایشنامه عروس فلسطین بگیریم. این نمایش براساس یک داستان واقعی توسط زندهیاد عبدالرضا حیاتی که از نویسندگان شاخص هنر انقلاب است، نوشته شده بود اما با گذشت ۱۵سال از زمان نگارش آن هیچوقت روی صحنه نرفته بود. من این نمایش را از مدتها قبل، بدون هیچ سفارشی از ارگان، نهاد و مدیر فرهنگی و بهرغم تمام مشکلات و کمکاریها و کملطفیهایی که وجود دارد براساس عقیده و خودجوش شروع کردم. تصمیم داشتیم کار را برای اجرای عموم آماده کنیم که با توجه به فراخوان غزه، آن را به جشنواره آوردیم.
عروس فلسطین داستانی جذاب و بکری از انتقاضه زنان روایت میکند، قرار است مخاطب را به چه مفاهیمی برساند؟
این نمایش روایتگر ایستادگی مردم فلسطین در مبارزه با صهیونیسم براساس مستندی از زنان جبهه انتفاضه است. قصه درباره یک دختر مبارز فلسطینی است که بنا دارد با استفاده از دینامیت با لباس عروس به دل اسرائیل برود و یک حرکت استشهادی را رقم بزند. تلاش ما این بود که لحظات آخر زندگی او را قبل از حرکت استشهادی به نمایش گذاریم؛ اینکه چه در ذهنش گذشت، چه کسانی با او صحبت میکنند، چه اتفاقاتی در آن لحظات افتاد و اینکه چگونه از پدر و مادر رضایت گرفت تا او را در این اقدام عاشقانه همراهی کنند. نکته مهم آنکه قصه کاملا مستند نوشته شده است. در اجرا نیز ما تلاش داشتیم که در کنار پرداخت این موضوع، شیوه زندگی فلسطینیها را نیز برای مخاطب روایت کنیم. اینکه کودکان و جوانانشان چه میکنند، چه عشقی به سرزمینشان دارند، زندگی و گفتمان آنها، شیوههای مبارزاتشان، نگاهشان به جریانات سرزمینهای اشغالی، نگاهشان به موضوع ترس و اضطراب و دلهرهای که هر دم با آنهاست، ایمان راسخشان در مبارزه با صهیونیسم و… . در نمایش عروس فلسطین در حقیقت ما میخواهیم نشان دهیم که مردم فلسطین با وجود تمام سختیها همچنان برای دفاع از آرمانشان ایستادهاند.
همانطور که میدانید برای انتقال یک مفهوم تاریخی و مستند و دریافت بازخورد درست ازمخاطب، اثر نمایشی باید به واقعیت نزدیک و باورپذیر باشد؛ چقدر احساس میکنید در این زمینه موفق بودید؟
این نمایش یک اثر کاملا مستند است. ما حتی در بروشور آن نیز تاکید کردهایم که این اتفاق واقعی است. تمام تلاش ما این بود که مخاطب پس از پایان اجرا، بدون دغدغه ذهنی به خانه نرود و درباره این شهیده فلسطینی کنکاش کند. ما نمایش آرمانی و شعاری روی صحنه نبردیم. به زبان سلیس و روان سعی کردیم این واقعه را به تصویر بکشیم و حس میکنم مخاطب چون یک کار دلی میبیند، از آن استقبال میکند. ما در شیوه اجرا فارغ از عناصر پر طمطراقی که در برخی فرمهای اجرایی تئاتر کشور وجود دارد و چون خالی از محتواست یک آسیب جدی برای تئاتر به حساب میآید. سعی کردیم به یک شیوه مناسب دست پیدا کنیم تا بتوانیم با تماشاگر لحظاتی را به اشتراک بگذاریم و سیمای سخت و غمانگیز مردم فلسطین را به تصویر کشیم.
یکی از نکات قابل تامل در نمایش شما، استفاده از دیالوگهای عربی و نیز توجه به فضای بومی اعراب بود؟
با توجه به اینکه فرهنگ عرب خوزستانی اشتراکاتی با سایر کشورهای عربی دارد، سعی کردیم این آداب و رسوم را به خوبی برای مخاطب ملموس کنیم. در دکور، موسیقی، فضاسازی اثر و حتی برخی دیالوگها که به زبان عربی بود، سعی کردیم فضای یک خانواده فلسطینی و آیینهای آنها را به همان شکلی که هست، برای مخاطب مجسم کنیم. خیلی جالب بود که بعد از اجرا، ما چند مخاطب فلسطینی داشتیم که بسیار از کار و توجهی که به رسوم فلسطین داشتیم، استقبال کردند.
چرا احساس میکنید نیاز است پیام فلسطین در صحنه تئاتر به مخاطب امروز منتقل شود؟
هنرهای نمایشی میتواند قالبی تاثیرگذار در جهت تبیین مقاومت اسلامی و بازآفرینی حماسه مردم مظلوم فلسطین و غزه باشد اما متاسفانه با وجود اهمیت توجه به موضوع مقاومت و ایستادگی در منطقه، شاهد سهم کمی در تولیدات نمایشی در این خصوص هستیم. همین امر باعث شده تا ما در جریانهایی مثل مقاومت فلسطین گاه دچار یک شعارزدگی شدهایم، چون جامعه ما با جریان صهیونیسم و اشغالگری هنوز بیگانه است. ما در مورد اینکه چه اتفاقی در فلسطین افتاد، قصهاش چه بود، چه اتفاقاتی در حال رخدادن است و … ابهام داریم، چرا؟ چون یا به آن خیلی کم پرداختیم یا شعاری کار کردیم. اهمیت شناخت این مفاهیم به این دلیل است که جامعه ایرانی به یک درک و فهم صحیحی از وقایع پیرامونی خودش در حوزه خاورمیانه دست پیدا کند و یک تحلیل درست داشته باشد و دچار انحراف نشود. وقتی جوان ما نمیداند موضوع فلسطین، جریانهای حاکم بر آن، خط مرزی، نوار غزه، شهرکها، اردوگاههای فلسطینی و … چه داستانی دارد و در چه وضعیتی هستند گاه دچار اشتباهات استراتژیک میشوند. مثلا میگوید به ما ربطی ندارد، یا آنها خودشان سرزمینشان را فروختهاند، یا چه لزومی دارد به آنها توجه کنیم و در نهایت بیتفاهمی ایجاد میشود.
وضعیت تئاتر استانها را در رقابت با تهران چطور ارزیابی کردید؟
حضور گروههای حرفهای و پرتلاش با گرایشهای مختلف وقصههای متنوع، یکی ازویژگیهای مهم جشنواره تئاتر فجر است. تئاتر شهرستان امروز همپای تئاتر تهران پیش میرود وهنرمندان خوبی در مناطق مختلف کشور مشغول به کار هستند. پس باید به سمتی برویم که چرخه تعامل شکل بگیرد و گروههای تئاتر شهرستانها به تهران بیایند و بالعکس، تا تعامل درستی میان هنرمندان و مخاطبان برقرار شود.
گفتمان انقلاب اسلامی در بخش غزه جشنواره تئاتر فجر
درلابهلای سؤالات از مصطفی بوعذار درباره اضافهشدن بخش غزه به جشنواره بینالمللی فجر پرسیدم وگفتم فکر میکنید اختصاص این بخش جشنواره در آشنایی با شرایط غزه میتواند تاثیرگذار باشد؟ که او درپاسخ گفت: ابتکار هوشمندانهای که مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد و دبیر جشنواره تئاتر فجر داشتند افزودن بخش غزه و همچنین بخش هویت ملی بود. فرصتی پیشآمد تا نمایشهایی با موضوعات مقاومت اسلامی و فلسطین نیز در بخشی از ویترین هنرهای نمایشی قرار گیرد و پاسخگوی نیاز جامعه و تماشاگران باشد. این نشان میدهد که رویکرد جشنواره چهلودوم، رویکرد فراگیری است و جشنواره به یک بلوغ و ثباتی رسیده است که هنرمندان با گرایشهای مختلف در آن حضور دارند. نباید فراموش کنیم که سیاستگذاری این جشنواره و ریلش در قالب جشنهای انقلاب تعریف شده و یکی از گفتمانهای انقلاب اسلامی آرمانهای آزادیبخش جهان اسلام است. برای همین غزه در این چارچوب قرار میگیرد و بیش از این باید دربارهاش برنامهریزی میشد. به نظر من در این ۴۲ سال تئاتر فجر قائم به افراد بوده و تاکنون با آزمون و خطا جلو رفتیم و این باعث میشود که چشمانداز روشنی از جشنواره تئاتر فجر نداشته باشیم؛ اما اگر ریلگذاری جدید و نگاهی که امسال حکمفرما شده است درست تداوم پیدا کند و تقویت شود جشنواره تئاتر فجر پاسخگوی تمام نیازهای اقشار مختلف جامعه خواهد بود. نباید فراموش کنیم که هنر انقلابی باید درطول سال برای مردم عرضه شود تا خلأهای موجود درزمینه ارائه آثار نمایشی مبتنی برارزشهای انسانی،صلح جهانی،مبارزه با خشونت و تروریسم برطرف شوند.