صحبت های رویا میرعلمی در برنامه دو شات
رویا میرعلمی بازیگری که مخاطبان تلویزیون او را با نقش زیبا در سریال شمعدونی به کارگردانی سروش صحت می شناسند، در جدیدترین مصاحبه اش درباره راز تلخ زندگیش صحبت کرد، در ادامه این بخش صحبت های رویا میرعلمی را می خوانید.
فلج شدن رویا میرعلمی؛ صحبت های تلخ رویا میرعلمی در مورد بیماریش
رویا میر علمی بانوی هنرمند سینمای ایران که در سریال شمعدونی با پای شکسته مقابل دوربین قرار گرفت و توانست یکی از بهترین هایش را در قالب نقش کمدی زیبا ارائه دهد، در مصاحبه با میرمیرانی درباره فلج شدنش صحبت کرد و گفت:
پای من چون اعصابش کلاً قطع شد، به خاطر شکستگی استخوان‌ها زدن اعصاب پام رو بریدن و ۶ ماه کامل فلج شد.
رویا میرعلمی از روزهای بعد از فلج شدنش چنین گفت:
دیگه امیدی نداشتیم که اصلاً این پا دوباره برگرده و سلامت بشه، خیلی درمان کردم، خیلی زیاد، رفتم و اومدم و ناامید شدم بارها و بارها و بارها و جالبه که من همون تایم، سر کار آقای صحت بودم شمعدونی یعنی احساس کردم که دیگه همه چی تموم شد، دنیا برام تیره و تار شد یعنی می‌گفتم دیگه نمی‌تونم و این پا دیگه درست نمی‌شه تا آخر عمر، قراره شل بزنی و پاتو بکشی روی زمین و راه بری.
دیگه من هیچ نقشی نمی‌تونم بازی کنم و شروع کردم گریه کردن و همین طوری اشک‌های من داشت میومد و می‌گفتم میشه باز هم بتونم راه برم، من آقای میرمیرانی توی خیابون نمی‌تونستم راه برم و اصولاً می‌خواستیم بریم دکتر تو ماشین من رو می‌بردن و می‌آوردن، من اون موقع به تمام پاها نگاه می‌کردم و می‌گفتم یعنی من می‌تونم دوباره مثل این‌ها پاهام رو بزارم زمین و راه برم؟
ماجرای فلج شدن رویا میرعلمی
خوشبختی از نظر رویا میرعلمی
رویا میرعلمی، در ادامه مصاحبه اش عنوان نمود انسانی که سلامت باشه، خوشبخت ترین انسان روی زمینه، او گفت:
می‌دونید من عاشق کفش بودم، تمام زندگی من همین الانشم کفشه، من دیگه نمی‌تونستم حتی کفش بخرم، فکر کنید یه چیز ساده، چیزی که اصلاً تو زندگی آدم فکرشم نمی‌کنه و خیلی جالب بود من دکترهای مختلف و فیزیوتراپ‌های مختلف می رفتم و می آمدم و من آدم‌ها رو می‌دیدم که با چه دردهایی مواجهند، ما نمی‌بینیم این ماجراها رو، وقتی که توی زندگی هستیم و متوجه نیستیم که ما چقدر خوشبختیم، هر کسی که سلامت باشه به نظر من خوشبخت‌ترین انسان روی زمینه و بالاتر از این خوشبختی وجود نداره، وقتی به این درک می‌رسی که خودت دچار مشکل میشی، سلامتیت دچار مشکل میشه، تو حسرت اون روزهایی رو داری که سلامتی و قدرش رو ندونستی مثل این نفس کشیدن که داریم راحت نفس می‌کشیم، روزی اگر بخواهیم به سختی نفس بکشیم، قدرش رو می دونیم.چیزهایی رو نمی‌بینیم واقعاً نمی‌بینیم،برام خیلی عجیبه که بعضی از آدم‌ها به خاطر خیلی چیزهای خیلی کوچیک انقدر عصبی و پرخاشگر میشن، به خاطرچیزهای کوچولو، دم دستی و پیش پا افتاده، سر هر اتفاقی، سر ماجراهای مالی، سر ماجراهای عاطفی.
