طرح چشمان بانو بر بوم سرنوشت
درباره ارتباط سریال«بوم و بانو»به کارگردانی سعید سلطانی ورمان چشمهایش نوشته بزرگ علوی حرف و حدیث بسیار است.برخی این قصه تلویزیونی رابرگرفته از رمان میدانند و عدهای هم باور دارند با وجود شباهتها، نمیتوان این مورد را اقتباس تلقی کرد.
برگ اول
ماجرای عشق و سیاست
بوم و بانو نوشته شعله شریعتی محصول سال ۱۳۹۹ است که به تهیهکنندگی آرمان زرینکوب شهریور همان سال روی آنتن شبکه دوی سیما رفت.این سریال تاریخی، ضمن نمایش محدودیتهای موجود در زمان پهلوی، قصهای عاشقانه را نیز به تصویر میکشید. همانطور که اشاره شد ماجرای سریال در دوره پهلوی اول روایت میشود و بزنگاهی از تلاقی عشق، سیاست و مذهب است. در ایامی که عشق رهروان محرم به مسلخ برده میشود و شورشان به یغما میرود، عشقی بیآلایش سر بر میآورد که در دل توفان بلایای زمانه به ابتلا کشیده میشود و در سایه تزویر و فریب بدخواهان تا مرز نابودی میرود اما در واپسین لحظات چون ققنوسی از میان خاکستر برمیخیزد. در این سریال بازیگرانی مثل دیبا زاهدی، مسعود رایگان، ساغر قناعت، مهدی احمدی، بهنام تشکر، زندهیاد آتیلا پسیانی و… بازی کردند.
برگ دوم
روایت چشمهایش
در بخشی از رمان چشمهایش میخوانیم: «برای بالا رفتن از نردبان بلند هنر، سر نترس و پشتکار لازم بود که من در خود سراغ نداشتم. نمیتوانستم ساعتها، ماهها، سالها بنشینم و سر چیزی که مایل بودم با رنگ و خط به صورت انسانفهم درآورم، کار کنم. این حوصله به من داده نشده بود. من همیشه راه سهلتر را انتخاب میکردم. دیگران باثبات بودند و من این را میفهمیدم. به خودم صدمه میرساندم، کار هم میکردم اما بالاخره ناتمام میماند. تفریح و سرگرمی بر من غلبه داشت و مرا به عالم دمدمی میانداخت.» و در بخش دیگر آن آمدهاست: «بعضی چیزها را احساس میکنید، رگ و پی شما را میتراشد، دل شما را آب میکند اما وقتی میخواهید بیان کنید، میبینید که بیرنگ و جلاست. مانند تابلویی است که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست اما آن روح، آن چیزی که دل شما رامیفشارد در آن نیست.» این رمان نخستین بار سال ۱۳۳۱ منتشر شد. داستان کتاب چشمهایش در دوره رضاشاه اتفاق میافتد وزندگی یک استاد بزرگ نقاشی را روایت میکندکه مبارز سیاسی هم است. یکی از دوستداران این نقاش معروف بهدنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. آقای ناظم همان دوستدار استاد است و حدس میزند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان است که خود استاد نام آن تابلو را چشمهایش گذاشته است… .
برگ سوم
شباهت دو قصه
گفتیم که درباره اقتباس سریال ذکر شده ازرمان بزرگ علوی اختلافنظر وجود دارد اما پیرنگ و برخی قصهها در این دو روایت مشابه هستند که بعضی از آنها را مرور میکنیم.یکی ازاین شباهتها دوره زمانی است که قصه درآن رخ میدهد. شباهت بعدی مخالفت استادان نقاش در هر دو قصه با نظام سیاسی حاکم در آن زمان کشور است. شخصیت دختر درهر دو روایت از خانوادهای متمول است و نزد یک استاد نقاشی میرود. ازاین منظر شاید بتوان گفت خاستگاه فیلمنامه بوم وبانو در ذهن نویسنده برگرفته از چشمهایش است اما این دواثر ازچشمانداز شخصیتپردازی بهویژه درمورد شخصیتهای اصلی دردو ساحت متفاوت سیر میکنند. شخصیت ماهور و استاد حافی کاملا با فرنگیس و ماکان متفاوت هستند.ماهوردختری ساده به نظرمیرسدکه به ظاهر اهمیت نمیدهد امافرنگیس رمان چشمهایش دختری ظاهربین وخوشگذران است.درپایانبندی نیز تفاوتهایی میان دواثرمذکوردیده میشود.