اگر نقبی به گذشته بزنیم، میبینیم فیلمی که بهطور مستقیم به آیین باستانی نوروز بپردازد، نداریم و اکثر فیلمها در میانه بیان قصه اصلی، گریزی هم به نوروز زدهاند. فیلم «نوروز» که این روزها در حال اکران است، اولین فیلم در تاریخ سینمای ایران است که با فرم و ساختار جادویی درباره نوروز، آیین و رسوم، افسانهها و اساطیر نوروزی صحبت میکند.
در این فیلم بازیگرانی مانند علی نصیریان، شبنم مقدمی، مهدی هاشمی و…بازی میکنند و هریک با نقشهایی که بهعهده گرفتند، میکوشند به نحوی منتقل کننده آیین نوروز و سنتهای باستانی باشند. به همین بهانه با سهیل موفق کارگردان، محمدرضا نادری تهیهکننده، علی نصیریان، سیاوش چراغیپور و طاها شادیفر ازجمله بازیگران فیلم نوروز گفتوگو کردیم تا از ضرورتهای کار در این فیلم صحبت کنند.
سهیل موفق، کارگردان فیلم «نوروز»: کمکاری درباره نوروز تعجبآور است
سهیل موفق، کارگردان و بازیگری است که کار حرفهای خود را از دهه ۷۰ با بازیگری در سریالهای تلویزیونی آغاز کرد و پس از آن هم چندین فیلم سینمایی ازقبیل «شکلاتی»،«پاستاریونی»و«دردسرهای شیرین» ساخته است که در آنها کودکان نقش پررنگی دارند. این کارگردان اخیرا نیز با محور قرار دادن آیین کهن و باستانی نوروزفیلمی دیگر رابرای کودکان وخانوادهها باهمین عنوان ساخته است که آن را در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر دیدیم. از این رو، تقارن جشن نوروز و اکران این فیلم بهانهای برای گفتوگو با سهیل موفق، کارگردان فیلم شد که در ادامه از نظر میگذرانید.
چه ضرورتی را احساس کردید تا فیلمی با مضمون «نوروز» بسازید؟
این فیلم اولین فیلم مناسبتی در مورد نوروز است. به نظرم همین موضوع به اندازه کافی کنجکاویبرانگیز است و برای تمام خانوادهها یک وظیفه ایجاد میکند تا تمام افرادی که نگران آیینهای باستانی ایران هستند و مدام در مورد کمرنگ شدنش اظهار نگرانی میکنند، بتوانند در سالنهای سینما با خانواده به همراه بچهها به تماشایش بنشینند. فیلم نوروز به رغم اینکه این وظیفه ملی -تماشای فیلم- را ایجاد میکند، کاملا سرگرمکننده است و برای یک ساعتونیم میتواند مخاطبش را درگیر کند و به آنها لذت تماشای یک فیلم را که محتوا و ساختار متفاوتی دارد، بدهد.خلاصه داستانی که میتواند مخاطبان کودک و نوجوان را به دیدن فیلم ترغیب کند، میتواند این باشد: نوروز در راه است، اما اهریمن در کمین است تا نوروز و بهار را از بین ببرد. عمو نوروز در مسیر کلبه ننهسرما و جستوجوی حاجیفیروز دچار سانحه میشود و توفانی بزرگ آغاز میشود.
چه شد که با علی نصیریان برای همکاری به توافق رسیدید؟
استاد نصیریان بهدلیل دغدغهای که همواره در مورد موضوعات ملی و فرهنگی، بهخصوص موضوع فیلم؛ یعنی نوروز دارند، بعد از خواندن فیلمنامه قبول کردند که در این پروژه حضور داشته باشند و پس از جلسات متعدد و تبادلنظر، نقش را پذیرفتند.
چه دغدغهای از ساخت این فیلم داشتید و چه تازگی برای شما داشت که سراغ ساخت چنین مضمونی رفتید؟
زمانی که دخترم جانا، یک سالونیمه بود و من در تدارک ساخت فیلم «پاستاریونی» بودم، متوجه شدم که او به جشن کریسمس، بابانوئل و موضوعات پیرامون محصولات فرهنگی که در راستای آن تولید میشود، توجه میکند و علاقهمند به پیگیری آنهاست و سؤالات زیادی در ذهنش ایجاد شده بود. با خودم فکر کردم که پس شناخت عید نوروز و ارتباطش با نسلهای مختلف چه میشود؟…بعد ازجستوجو و پرسوجو ازافراد درسنین مختلف متوجه شدم چقدردرباره نوروز کمکاری شده وبه این جشن باستانی، قصهها و افسانههای ارزشمند که ۱۲کشور دنیا آن راجشن میگیرند،بیتوجهی شده است؛ بنابراین تصمیم گرفتم موضوع فیلم جدیدم نوروز باشد.
ما فیلمهای کمی درباره نوروز داریم و ساخت این فیلم که قرار است برای کودکان از قصههای قدیمی فرهنگ ایرانی صحبت کند، در جای خود بسیار قابل احترام است. به نظر شما چرا در حالی که هزاران قصه با حالوهوای کریسمس ساخته شده، به نوروز کمتر توجه شده است؟
بگذارید صریح به شما پاسخ دهم؛ ما هیچ فیلمی درباره نوروز نداریم؛ یعنی ممکن است آثاری وجود داشته باشند که در آنها گریزی به آیین نوروز زده شده باشد اما هیچ فیلمی بر اساس فلسفه نوروز ساخته نشده و اگر باشد، حداقل به خاطر ندارم. نکته دوم اینکه فیلم را تنها مربوط به مخاطبان کودک ندانید، نوروز یک فیلم صددرصد خانوادگی است؛ تکرار میکنم هر انسانی که دغدغه زنده نگهداشتن آیینهای باستانی ما را دارد، موظف است از نوروز حمایت کند.در مورد تعدد آثار با محوریت کریسمس در جهان نیز باید خاطرنشان کنم که سازندگان این فیلمها به وظیفه خود عمل میکنند و درک بسیار درستی از تأمین خوراک فرهنگی نسلهای آینده سرزمینهای خودشان دارند. اینکه ما به همراه متولیان فرهنگی در مورد نوروز و البته دیگر آیینهای باستانی تا این اندازه کمتوجه و کملطف هستیم، جای تعجب دارد.
ساخت «نوروز» چقدر زمان برد و چه چالشها و سختیهایی برای ساخت فیلم داشتید؟
من و حمزه صالحی از پنج سال پیش، پس از طراحی قصه نوروز، بهدنبال شخص یا سازمانی بودیم که با درک اهمیت این داستان حاضر به سرمایهگذاری در فیلم نوروز شود. در تمام این پنج سال قصه را رها نکردیم و جلسات متعددی را برگزار کردیم. اینکه چنین قصهای با چنین اهمیتی در سطح ملی و بینالمللی پنج سال معطل جذب سرمایهگذار باشد، بیش از چالش، یک درد عمیق را برای ما به وجود آورد. بهطور طبیعی در بخش تولید نیز دچار چالشهایی بودیم که دلیل اصلیاش به سرمایهگذاری صددرصدی بخش خصوصی و فقدان حمایت نهادهای متولی فرهنگ در جامعه برمیگردد.
فکر میکنید فیلمتان چقدر در گیشه موفق باشد؟ و آیا اصلا به گیشه فکر میکنید؟
جدا از گیشه؛ تماشا کردن فیلم نوروز به معنای حمایت از یکی از مهمترین آیینهای باستانی این مرز و بوم و یک مسئولیت اجتماعی است. هر سرپرست خانواده وظیفه دارد در جهت حمایت از زنده نگه داشتن آیین نوروز، اعضای خانواده را همراه خود برای تماشای این فیلم خاص به سینما بیاورد . نوروز تنها یک فیلم نیست؛ آغاز مسیری است که نسلهای آینده برای زنده نگه داشتن آئینهای باستانی میتوانند قدردان نسل پیشین خود باشند. اگرچه؛ جذابیتهای فراوان قصه و روایت بصری آن و حضور هنرمندان بینظیر در جلو و پشت دوربین نوید دیدن یک فیلم بسیار با کیفیت را به مخاطبان میدهد. یادمان باشد تماشای فیلم نوروز یک وظیفه ملی است.
شما در آثارتان توجه خاصی به کودکان دارید.علت علاقه شما به این ژانر چیست واین روزهافیلمسازی در این ژانر چه مشکلاتی دارد؟…
باز هم تکرار میکنم که چیزی بهعنوان سینمای کودک نداریم بلکه سینمایی بهعنوان سینمای کودک و خانواده وجود دارد. در این سینما مسائلی مطرح میشود که با رویکرد کودک یا خانواده داستانهایی با تمرکز بر انسجام این نهاد اجتماعی مهم تعریف میشود. هدف این گونه از سینما علاوه بر تولید و سرگرمی، قرار گرفتن در کنار والدین برای تربیت نسل آینده است. این تربیت زمانی اتفاق میافتد که در هر اثر نکاتی برای تک تک اعضای یک خانواده وجود داشته باشد. فیلم با کیفیت در این ژانر باید بتواند از لحظه ابتدایی تا پایان فیلم کل خانواده را با خود همراه کند. در مورد مشکلات فیلمسازی در ژانر کودک و خانواده میتوان صحبتهای بسیاری کرد؛ از ساده انگاری نسبت به این ژانر، فقدان اقبال متولیان فرهنگی، دلسوز نبودن متولیان اکران این آثار و اختصاص سئانسهای مرده به آنها گرفته تا سخت بودن جذب بخش سرمایهگذاری خصوصی و جلب اعتماد آنها. من سه فیلم در این ژانر با سرمایهگذار بخش خصوصی ساختهام و در تمام این سالها توان و موقعیت این را داشتم که در ژانرهای دیگر با آسودگی بیشتر کار کنم، اما هر بار که به چشمان دخترم نگاه میکنم، دلم برای تک تک کودکان این سرزمین میتپد. تلاش کردم به رغم همه سختیهای معیشتی، نادیده گرفته شدنها و مشکلات دیگر این مسیر را ادامه دهم. وعدههای فراوانی شنیدم. هر بار هر کدام از فیلمهایم را ساختم و از آن تقدیر شد؛ آغوشهایی برای حمایت از فیلمهای بعدیام به رویم گشوده شد، اما چه حیف که این آغوشها پس از چندی شاید بر اساس روابط به سمت دیگری چرخید و موی من در این مسیر سپید شد. امروز خوشحالم که بهعنوان یک نفر از بیش از ۸۵ میلیون هموطنم وظیفه و رسالت خود را در قبال نسل آینده در حد امکان انجام دادم. من باز هم در این مسیر میمانم و چشم انتظار دلسوزانی هستم که با هم ادامه این راه را بپیماییم. هر چند؛ بر اساس اتفاقات این سالها امید چندانی ندارم.(دستها میسایم که دری بگشایم/ به عبث میپایم که به در کس آید)