همراهان واحد دوبلاژ سیما از شگفتی های این حرفه جذاب می گویند
صدا پیشگی و زبان گردانی با قدمتی نزدیک به یک قرن سابقه ای طولانی و درخشان در ایران دارد و گویندگان برجسته ای در گذر سال ها با تیپ گویی هایشان فیلم ها . پویانمایی ها را برای تماشاگران خردسال و بزرگسال جذاب تر کرده اندو در طی این سال ها سعی داشته اند حرکتی رو به جلو داشته باشند. جادوی زبان گردانی کاری می کند که ساعت ها می توان نشست و با شوق و لذتی وصف ناشدنی از تکیه کلام ها و دیالوگ های فیلم ها و سریال هل گفت که با هنرنمایی بی بدیل گویندگان و مدیران دوبلاژ در ذهن ها ماندگار می شوند و استدیو های زبان گردانی مکانی جادویی است که آثار برجسته و به یاد ماندنی دنیا را برای مخاطبان سیما دیدنی می کنند .
در جذابیت های زبان گردانی برای مخاطب همان بس که بسیاری از جوانان به دلیل شباهت صدایشان به یکی از صدا پیشگان آرزوی صدا پیشگی را در سر میپرورانند و به نظر آنها صرف تقلید صدا و یا داشتن صدای خوب می تواند فرد را وارد این حرفه کند، اما با ورود به پشت صحنه دوبلاژ می توان دریافت که این هنر چه سختیها و ویژگیهایی دارد و صدا پیشگی نیاز به چه دانش گسترده و هنر و سختگوشی دارد. حضور در استودیو دوبلاژ و گفت و گو با دوبلورها ما را با این فضا بیشتر آشنا میکند.
همراه با اکبر منانی، صداپیشه و گوینده پیشکسوت
مرد طلایی دوبله، آکتور صدا
اکبر منانی از مدیران دوبلاژ و گویندگان پیشکسوت کشورمان، این روزها تمایلی به مدیریت دوبله و گفتن نقشهای سینمایی ندارد و ترجیح میدهد وقتش را با حل کردن جدول، مطالعه و گویندگی برای مستند سپری کند. میگوید ۶۴ سال گویندگی کردهام و سه بار بازنشست شدهام. چون مدیریت دوبلاژ کار دشواری است و در حوصله و توانش نمیبیند که نقشها را برای یک اثر سینمایی یا سریال پیدا کند برای همین کار را به جوانها سپرده و هر از گاهی با آنها همکاری میکند.
اگر صدای اکبر منانی را با نقش هرکولپوآرو بشناسیم، نقشی که لقب آکتور صدا را به او داد، اما نمیتوان روح و صدایی که او به شخصیتهای کارتونی زبلخان، گلام در ماجراهای گالیور، صدای ویژه جان دالتون در مجموعه لوک خوش شانس، تیتراژ مجموعه آن شرلی و شخصیت لورل در مجموعه لورل وهاردی داد، فراموش کرد. با این مدیر دوبلاژ پیشکسوت در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ در حالی که برای گفتن یکی از نقشهای فیلم سینمایی به مدیریت افشین زینوری آماده میشد، گفتوگو کردیم.
این پیشکسوت عرصه صداپیشگی با اشاره به علاقهمندیاش به زبانگردانی مستندهای حیات وحش میگوید: برخی از این مستندها که در استانها ساخته میشوند و بیشتر موضوع حیاتوحش و تاریخی دارند را قبول میکنم، اما در میان کارهای مستند، زبانگردانی مستندهای حیات وحش دیوید اتنبرو مانند داستان تولد و شروع زندگی حیوانات در حیات وحش را خیلی دوست دارم.
او در واکنش به از دست دادن صداپیشگان پیشکسوت در چند سال اخیر بیان میکند: هیچ کس ماندگار نیست. رفتن این دوستان برای ما خیلی غمناک و دردآور است. من یک عمر با آنها زندگی کردهام و با همه این دوستان خاطره داشتهام و سالها با هم کار کردهایم. با اینکه میدانم من هم روزی میروم و نمیشود کاری کرد، اما واقعاً نبود بسیاری از این صداها ضایعه بزرگی برای جامعه دوبله است. آنها که در چشم بودند، رفتند؛ افراد معروف و باسابقهای که هیچ وقت تکرار نمیشوند.
منانی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره ماندگاری صداهای توانمند در ایران میگوید: اینکه میگویم دیگر توان دوبله بلندمدت را ندارم به خاطر این است که صدایم پیر شدهاست. من ساعتها در استودیو میماندم و گاهی صبح وارد استودیو میشدم آنقدر میماندم تا کار تمام شود و نیمه شب به خانه میرفتم. من تا چند سال قبل بهتر کار میکردم، اما اکنون فقط از سر علاقه اگر مستند یا پویانماییای باشد،آن را میپذیرم. آخرین کار پویانماییام «سفرهای سعدی» و «قند پارسی» بود.
صداپیشه نقش«اوپنهایمر» و«هری پاتر» درباره ورودش به دنیای صداپیشگی میگوید: من اتفاقی وارد رادیو شدم. سال ۱۳۳۹ که در اصفهان دیپلمم را گرفتم به عشق رادیو به تهران آمدم. در آزمون گویندگی شفاهی و کتبی شرکت کردم و از بین چند هزار نفر قبول شدم. همزمان با قبول شدن در رادیو، کلاسهای مختلف هم میرفتم تا برای گویندگی تمرین بیشتری کنم. در آن زمان برای گرفتن گوینده رادیو خیلی سختگیری میکردند و بعد از گذشت یک تا دو سال از قبول شدنم در رادیو همچنان روی هوا بودم. تا اینکه بعد از دو سال، گویندگی برنامه«راه شب» به من سپرده شد. در طی دو دهه در رادیو در تمام برنامههای رادیویی صحبت کردم. از برنامههای جدی گرفته تا طنز، مذهبی، سیاسی و حتی گویندگی خبر. مدتی سردبیری هم انجام دادم.
وی ادامه میدهد: شرط گوینده شدن صبر و حوصله، تمرین کردن و درست گفتن سی و دو حرف الفبای فارسی است. اغلب افراد حروف الفبا را درست بیان نمیکنند. این در حالی است که الفبای فارسی پایه گویندگی است. در آن مقطع من در عرصه صداپیشگی هم کار میکردم. یعنی صبحها میرفتم استودیو دوبله و شبها در رادیو کار میکردم. ورودم هم به دوبله کار راحتی نبود. این کار نیاز به صبر و حوصله زیادی داشت. من مرتب در استودیوهای زبانگردانی در وقتهای آزاد هم تمرین میکردم.
منانی درباره زبانگردانی پوآرو میگوید: آقای عطاءالله کاملی دوبله کار«پوآرو» را به من پیشنهاد داد. من روی نقش و شخصیت پوآرو و دیوید سوشِی مطالعه کردم. کتابهای آگاتا کریستی را هم خواندم. خودِ سوشِی شش ماه در مرز فرانسه و بلژیک روی زبانش کار کردهبود و سه ماه روی راه رفتن و حرکات بدنش متمرکز شدهبود، پس من نیز باید این لحن و صدا را بهدرستی به مردم میرساندم. خیلی روی این نقش زحمت کشیدم. خیلی کارها مثلاً«سین»های پوآرو را طور خاصی تلفظ میکردم و به آن اکو میدادم.
وی درباره دیدارش با سوشِی بازیگر مجموعههای پوآرو یادآوری میکند: دیوید سوشِی یک شکسپیری است. او را در جایی در تالار نمایش دیدم و خبرنگاری من را به او معرفی کرد. اوایل پخش این مجموعه در ایران بود. در دیداری که با او داشتم، از صدای من خوشش آمد و گفت تو من را معرفی کردی، وگرنه من کسی نیستم. او میگفت من بهتر از او حرف زدهام.
این صداپیشه پیشکسوت درباره اضافه کردن تکیهکلام به نقشهایی که گفته، میگوید: در همه کارهایم این طور بودهاست؛ مثلاً در «گالیور» آن تکیهکلام «من میدونم… کارمون تمومه، من میدونم!» به هیچ وجه این طور نبوده یا«زبلخان» که دیالوگ«زبلخان اینجا، زبلخان اونجا، زبلخان همهجا» داشت، تکیهکلامیبود که من برای این شخصیت ساخته بودم. میدیدم بچهها از این تکیهکلام خوششان میآید، به همین دلیل تکرارش میکردم. در مجموعه«پوآرو» نیز تکرار «مونامی» از پیشنهادهای خودم بود. عکسالعمل مردم خیلی خوب بود و من هم چون دیدم مردم خوششان میآید، آن را تکیهکلام کردم و هزاران مورد دیگر که در متن سریال آنقدر پررنگ نیست، اما از آنها استفاده کردهام.
وی درباره زبانگردانی اثر پویانمایی میگوید: من بچهها را دوست دارم و در پویانماییهای زیادی حرف زدهام. در پویانمایی«گربههای اشرافی» به جای پنج شخصیت حرف زدم. همه را هم متفاوت گفتم. شاید صدا را تشخیص ندهید؛ مثلاً من در فیلمی هفت نقش را بر عهده داشتم و هر هفتتای آنها را خودم میگفتم. کسی نمیداند، اینها جزو شاهکارهای من است.
منانی تصریح میکند: دوبله این نیست که شما با تغییر صدا یک متنی را بخوانید. من یک بار برای گفتن یک نقش بخشی از لپم را گرفتم و نقش را گفتم وقتی پرسیدند این چه کاری است میکنی گفتم این صدا فقط به چهره این شخصیت میآید و دیگران هم تأیید کردند.
این مدیر دوبلاژ و گوینده پیشکسوت درباره نگارش کتابی درباره تاریخچه دوبله میگوید: من اولینگویندهایام که کتاب برای دوبله نوشتهام. نگارش کتاب«سرگذشت دوبله ایران وصداهای ماندگارش»، که بیشتر تجربیات خودم و گفتههای دیگران بود ۱۷ سال زمان برد و بیشتر حول محور چگونگی، چرایی و زمان ورود دوبله به ایران است. «فنبیان وگویندگی درصداوسیما» و«الفبای فن بیان (گویندگی، دوبله وگزارشگری) » را هم نوشتهام.
وی در پایان صحبتش یادآور میشود: بیش از ۷۰ هزار ساعت در دوبله حرف زدهام که شاید کسی آنقدر صحبت نکردهباشد. هیچ نقشی نیست که نگفتهباشم و همه کارهایم را دوست دارم و دلم برای گفتن هیچ نقشی تنگ نمیشود، چون سالها هر جور نقشی را گفتهام و کارم را به نحو احسن انجام دادهام.
مدیر واحد دوبلاژ سیما
نگاه تحولی در دوبلاژ تلویزیون
فرشید شکیبا که از سال گذشته مدیریت دوبلاژ سیما را برعهده گرفته با بیان اینکه در مجموعه دوبلاژ ۲۵۰ نفر گوینده فعال داریم که در کنار بیش از ۴۰ مدیر دوبلاژ با جان و دل کار میکنند گفت: این خانواده صمیمانه در کنار هم هستند تا بتوانند آثاری جذاب و دیدنی را برای مخاطبان تلویزیون آماده کنند.
وی افزود: فرآیند زبانگردانی یک کار گروهی است و همه اعضا در توفیق یک اثر دخیل هستند.
وی با بیان اینکه مسیر زبانگردانی یک فیلم، برای بسیاری از علاقهمندان جذاب است، زیرا فیلمیکه بیننده، آن را پس از گذر از مسیر پرپیچ و خم ترجمه، ویراستاری، زبانگردانی و صداگذاری در تلویزیون میبینند، حاصل زحمت و تلاش عده زیادی از هنرمندان و متخصصان این رشته است گفت: این فرآیند از مرحله ترجمه تا انتخاب مدیر دوبلاژ، انتخاب گوینده گفتار فیلم و سینک و زبان گردانی همه در جهت خلق یک اثر هنری جدید است که با هنرمندی بخشی از همکاران این واحد انجام میگیرد.
مدیر واحد دوبلاژ سیما اضافه کرد: حجم کار در این هنر، سنگین و بسیار سخت است. به طور مستمر زبانگردانی آثار مختلف در ساختارهای مختلف نمایشی، مستند و حتی برنامههای کوتاه در حال انجام است. ضمن اینکه در واحد دوبلاژ صرفاً فیلم، سریال یا مستند را زبانگردانی نمیکنیم و با رصد همکارانمان در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بینالملل سیما آثاری را برای مناسبتهای مختلف نیز آماده میکنیم که آثار مرتبط با حج، محرم، بهینهسازی مصرف انرژی، انرژی هستهای و… از این جمله است.
شکیبا با اشاره به اینکه یکی از مهمترین موضوعات، توجه به مناسبتهای ملی و بینالمللی است عنوان کرد: لازم بود آثار مختلفی که در شبکههای دنیا پخش میشود، شناسایی شود این مهم بهخوبی در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بینالملل سیما، رصد و پس از شناسایی آثار برای ترجمه و زبانگردانی به واحد دوبلاژ تلویزیون ارسال میشود.
مدیر واحد دوبلاژ سیما افزود: گویندگان و مدیران دوبلاژ هم با تسلطی که بر رویدادهای روز دارند سبب افزایش کیفی اینگونه آثار شدهاند. در همین زمینه فرایند آمادهسازی و زبانگردانی سه عنوان از تولیدات پرس تی وی برای پخش هفتگی در شبکه یک سیما در سال گذشته از مهمترین اقدامات در دوره جدید بودهاست.
وی در خصوص حضور جوانترها در واحد دوبلاژ نیز گفت: آزمون جذب و آموزش گوینده با هدف جذب استعدادهای جدید هم در حال اجراست تا بتوانیم از ظرفیت گویندههای جدید استفاده کنیم.
مدیر واحد دوبلاژ سیما از راهاندازی سامانه برخط برای مکانیزه شدن فرآیندهای دوبلاژ خبر داد و گفت: در سال جدید این سامانه راهاندازی خواهدشد.
شکیبا به لزوم توجه به هوش مصنوعی برای بهرهمندی از فناوریهای بهروز نیز تأکید کرد و گفت: در حوزه هوش مصنوعی و بهرهمندی از فناوریهای روز هم برای دوبله طراحیهایی کردهایم که بتوانیم از این ظرفیت برای ارتقای این صنعت استفاده کنیم. با این حال باید دید این فناوری تا چه اندازه به ایجاد خلق یک اثر هنری کمک میکند.
وی ادامه داد: در این واحد آثار از ۱۲ زبان رایج دنیا ترجمه میشود و همه این عزیزان در تلاشند تا بهترین اثر را برای بینندگان آماده کنند.
مهدی پاینده، صدابردار دوبله
هنر صدابرداری برای ماندگارتر شدن صداها
مهدی پاینده، صدابردار دوبله شاگرد اول رشته الکترونیک گرایش صدابرداری در دانشگاه صداوسیما پس از صدابرداری در شبکه یک سیما از سال ۱۳۹۶ وارد عرصه دوبله شدهاست.
وی صدابرداری دوبله را حرفهای بسیار تخصصی میداند و میگوید: صدابرداری دوبله از دورهای که آپارات وجود داشته تا به امروز که همه دستگاهها دیجیتالی و رایانهای شده، تخصصیتر شدهاست و صدابردار دوبله باید خودش را با دستگاههای روز منطبق کند. با اینحال این صدابرداری اگر ۵۰ درصد فنی باشد بقیه آن به سلیقه هنری صدابردار مربوط میشود و اینکه چه افکت یا موسیقیای را انتخاب کند، چقدر فیلمبین باشد و با شخصیتهای فیلمها و سریالهای خارجی آشنا باشد.
پاینده درباره مراحل کار دوبله توضیح میدهد: وقتی یک کار زبانگردانی میشود عوامل زیادی در آن موثرند. ابتدا مدیر دوبلاژ کار را به اصطلاح سینک میزند و گویندگانی متناسب با شخصیتهای داستان انتخاب میکند. صدابردار نیز باندسازی را شروع میکند. وقتی کار گویندگان روی ضبط دیالوگها تمام میشود، من به عنوان صدابردار کار را گوش میدهم تا هر جا ایرادی در صدا باشد برطرفش کنم و بعد از یکدست کردن کار، با انجام دادن میکس و باند و تراز کردن صدا و انتخاب و اضافه کردن موسیقی، کار را نهایی میکنم.
به گفته این صدابردار پس از کرونا تغییراتی در دوبله رخ داد. پیش از کرونا همه صداپیشهها دور هم جمع میشدند و به تناوب نقشهایشان را میگفتند، اما اکنون دوبلهها تکنفره شدهاست. یک مدیر دوبلاژ به همراه صدابردار در استودیو است و صداپیشه هر نقش جداگانه میآید و نقشش را میگوید، بدوناینکه بداند صداپیشه نقش مقابلش چه کسی است و با چه لحنی پاسخ آن نقش را دادهاست.
وی میافزاید: در این نوع دوبله تکنفره تعامل صدایی شکل نمیگیرد و حسی هم وجود ندارد. ضمن اینکه در این سبک، حجم کار صدابردار سه برابر بیشتر از قبل شدهاست. هر چند برخی از پیشکسوتان براین باورند که دوبله دستهجمعی روح کار را حفظ میکرد، اما اکثر صداپیشهها به این وضع عادت کردهاند و آن را صرفهجویی در وقتشان میدانند.
پاینده در ادامه بیان میکند: کار صدابرداری دوبله با تلفیق صدا یا صدابرداری سر صحنه کاملاً فرق دارد. شاید به لحاظ فنی برای صدابردار نباید فرق داشتهباشد که گوینده فقط یک جمله میگوید یا یک صفحه دیالوگ دارد، اما در دوبله باید همه صداها درست ضبط شود و نوسان نداشتهباشد. در مرحله باندسازی، باند و افکت باید با دیالوگ ترکیب شود و چون بخشی از کار به صدای خوب بستگی دارد،این هنر صدابردار را نشان میدهد که کارش را درست انجام بدهد.
این صدابردار دوبله درباره علاقهمندیاش به این کار میگوید: صدابردار دوبله به صدای دوبلورها جان میبخشد و با انتخاب درست افکت و موسیقی، فضای غمگین یا شاد یک فیلم یا سریال را به بیننده منتقل میکند. در واقع ریزهکاریهای فنی صدابردار زمانی مشخص میشود که شما یک فیلم را با دوبلههای متفاوت (نمایش خانگی یا زیرزمینی و…) ببینید و آن زمان به نقش مهم مدیر دوبلاژ، صداپیشهها و صدابردار پی میبرید.