یوم النکبه (۱۵می ۱۹۴۸) که امروز درهفتادوششمین سالگرد آن قرار داریم بهعنوان فاجعهبارترین روز در تاریخ فلسطین شناخته میشود، روزی که عامل همه تیرهروزیهای ملت فلسطین تاکنون بوده است.این روز سرآغاز جنایتهای وحشیانه گروهکهای صهیونیستی علیه ملت فلسطین است که درنهایت به اشغال سرزمین آنان و آواره کردن شمار زیادی از فلسطینیان منجر شد.
صدای گوشخراش تشت رسوایی
از آغاز روز نکبت تاکنون، دهها هزار فلسطینی توسط غاصبان صهیونیستی شهید وبه خاک و خون کشیده شدهاند که بیشترین جنایت هماکنون در نوار غزه درحال رخ دادن است که طی شش ماه گذشته بیش از ۳۵هزار فلسطینی اعم از کودکان و زنان بیگناه زیر شدیدترین حملات هوایی ارتش اشغالگر قدس به شهادت رسیدند.اما در این رشته ناگسستنی دوگانگی، دروغگویی و شیطنت، ردپای سیاست انگلیسی ــ آمریکایی بهخوبی دیده میشود و امروزهم که ملل جهان به جنایتکار بودن این رژیم آشنا شدهاند هنوز این دولتها از رژیم اسرائیل دفاع میکنند. سرکوب دانشجویان در آمریکا و کشورهای اروپایی خود گواهی بر این مدعاست که روز نکبت فقط پروژه یهودیان تندرو نیست، بلکه جهان غرب نیز در این روز شریک است.
یوم النکبه ادامه یک جنگ تمدنی
اما روز نکبت را نباید فقط درمیان کشتار فلسطینیان جستوجو کرد، بلکه این پروژه صهیونیستی ابعاد وسیعتری دارد و همواره تلاش کرده تا تمدن و فرهنگ خاورمیانه را تخریب کنند. خبرهایی که این روزها بهصورت مداوم از عزم رژیمصهیونیستی برای نابودی زیرساختهای فرهنگی و هویتی فلسطین منتشر میشود، این سؤال را درذهن تداعی میکند که چرا صهیونیستها در گیرودار یک جنگ نظامی گسترده و درحالیکه هنوز مشکل اسرای خود را حل نکردهاند، بهدنبال از بین بردن اسناد و مدارک درباره گذشته تاریخی فلسطین هستند؟چرا درحالیکه سربازانشان هر روز در کمین نیروهای مقاومت هستند، باید ازمیان۳۲۵ محوطه و اثر تاریخی شناساییشده در غزه، بیش از۲۰۰محوطه باستانی را تخریب کنند یا بهدنبال نابودکردن آثار باستانی بهجایمانده از دوران هخامنشی و رومی در مناطق مختلف غزه از اردوگاه الشاطی باشند؟ هدف اصلی صهیونیستها ازبینبردن همه آثار و مظاهر حضور تاریخی مردم فلسطین در سرزمینی است که آنان به دروغ آن را سرزمین موعود خود میدانند. یک جنگ شناختی گسترده در فلسطین بهراه افتاده و رژیم اشغالگر بهدنبال آن است که همزمان با ازبینبردن نیروهای انسانی و تخریب فضاهای زیست شهری، هویت فلسطینی را در زیر آوارهای شهر غزه مدفون کند.
غارت بزرگ کتاب
«خداحافظ کتابهای من! بدرود ای عمارت حکمت، معبد فلسفه، مؤسسه علمی، آکادمی ادبیات! من چقدر روغنچراغ به پای شما سوزاندم، خواندم و نوشتم، در سکوت شب، درحالیکه همه خفته بودند… خداحافظ کتابهایم! نمیدانم بعد از اینکه ما رفتیم چه بر سر شما آمد. آیا غارتتان کردند؟ سوزاندند؟ شما را با یک احترام درخور به یک کتابخانه عمومی یا اختصاصی منتقل کردند یا اینکه به مغازه سبزیفروشی راه پیدا کردید تا درون ورقهایتان پیاز بریزند؟»این جملات دردمندانه از خلیل سکاکینی، مبدع آموزش نوین فلسطین، ساکن یکی از محلات بیتالمقدس است که پس ازاشغال این شهر توسط صهیونیستها و بیرون راندن فلسطینیها از خانههایشان، کتابخانه ارزشمندش نیز به غارت رفت. یکی از نقاط مغفول اشغال فلسطین، غارت فرهنگی این ملت است که در طول سالهای اشغال و غارت سرزمین، خانهها، شهرها و…پنهان ماند یا کمتر به آن پرداخته شد. براساس اسناد و شواهد معتبر موجود، صهیونیستها پس از اشغال سرزمین فلسطین، به غارت کتابخانهها و کتابهای مردم آن پرداختند و تا آنجا که در اسناد اسرائیلی هم ثبت شده، ۷۷هزار جلد کتاب به شکل سیستماتیک از خانهها و کتابخانههای مناطق اشغالی به غارت رفت و به کتابخانههای اسرائیلی منتقل شد.
بزرگترین سرقت فرهنگی
این سرقت فرهنگی که طی طرح عظیمی به نام طرح جمعآوری کتاب صورت گرفت، از ژوئن ۱۹۴۸ یعنی یک ماه پس از اعلام موجودیت جعلی اسرائیل در تمامی شهرها و روستاهای مناطق اشغالی به مرحله اجرا درآمد. برای نخستینبار این غارت فرهنگی در فیلمی مستند به نام سرقت بزرگ کتاب (The Great Book Robbery) توسط بنی برونر سال ۲۰۱۲ در بنیاد ۲۹۱۱ و شبکه الجزیره ساخته شد. تحقیقات فیلم توسط یک دانشجوی یهودی دوره دکتری به نام گیش امیت در سطحی وسیع انجام و درواقع بهعنوان رساله دکتری وی مطرح شد. براساس تحقیقات وی، عملیات غارت کتاب توسط گروهی از عناصر موسسه کتابخانه ملی اسرائیل به همراه نظامیان انجام شد که برای جمعآوری کتاب به تکتک خانههای فلسطینیان رفته و بهخصوص خانههایی را که بهدلیل راندهشدن یا دستگیری و کشتهشدن صاحبانش خالی شده بود را به سهولت غارت کردند. علا هلاهل، نویسنده و از فلسطینیان غارتشده در همین فیلم میگوید: ما رمانهای بسیاری داشتیم از کنفانی و حبیبی، ادبیات دهه ۲۰ و ۳۰؛ همه آنها را غارت کردند. ما امروز عمق تاریخ و فرهنگمان را به فراموشی سپردهایم. تاریخ فرهنگ ما را از ۱۹۶۰ نوشتهاند! درحالیکه در ۱۹۲۰ ما تئاتر و ادبیات و سینما داشتیم؛ حتی کتابی درباره عکاسی در فلسطین، اما امروز هیچ نداریم. ایلان پاپی، مورخ یهودی در این فیلم میگوید: «… دو نوع غارت وجود داشت؛ ۱. کتاب و ۲. عکس و تصویر و فیلم. خانههای ۷۰ تا ۷۵ هزار فلسطینی که پر از کتاب بود، به سرقت رفت. اسناد اسرائیل در می۱۹۴۸ و مارس ۱۹۴۹ حکایت از آن دارد که محله طلبیه پر از کتاب بود.»پاپی ادامه میدهد: «… تصرف میراث فرهنگی فلسطینیها با تصرف زمین آنها هیچ تفاوتی نداشت. صهیونیستها با حذف فرهنگ و سابقه تاریخی فلسطینیها قصد داشتند تا هویت و تاریخ فلسطینیها را محو کنند. بنابراین حتی اگر از این کتابها مراقبتی صورت گرفته باشد، از نظر من ارزشی ندارد… »
دزدی کتابها توسط استادان دانشگاههای اسرائیل
شــلومو شلامی، یکی از فرماندهان هاگانا که برای جمعآوری کتاب در آن سالها ماموریت داشته به گزارشگر فیلم میگوید: «یک شبکه اطلاعاتی برای جمعآوری کتاب توسط نظامیان بهوجود آمده بود و خانههایی را که در آنها کتاب وجود داشت، شناسایی میکرد تا برای سرقت برنامهریزی شود. در سال ۱۹۴۸ همزمان با به اسارت گرفتن فلسطینیان، روستای اشدود، یک تیم ۳۶ نفره برای جمعآوری کتابهای آنها تشکیل شد.» غارت کتابها به دو طریق شخصی و سازمانیافته انجام میشد؛ مثلا در شیوه شخصی، استادان دانشگاههای عبرانی، خود به خانههای فلسطینیها رفته و آنجا را برای یافتن کتاب زیر و رو میکردند! برای این عملیات، دانشگاه عبری و ارتش، یکسری عملیات مشترک انجام دادند. کتابهای غارت شده را ابتدا در انبارها و سپس طی سالهای بعد در کتابخانههای مختلف اسرائیل جای دادند. برخی از این کتابها با علامت AP نشانهگذاری شدند، یعنی کتابهایی که امانت بوده و باید برگردانده شود! ناصر نشاشیبی (برادرزاده اسعاف نشیباشی، ادیب معروف عرب) روزنامهنگار و نویسنده و از فلسطینیان غارت شــده، میگوید: «کتابهای خطی باارزشی به سرقت رفت که بعد از ۶۰ سال هنوز برنگشته است. مهم این است که کتابها را بردند تا هویت فلسطین را نابود کنند…» یکی از اعضای دانشگاه عبری به ناصر نشاشیبی گفته بود کتابها را به کتابخانه خود آوردیم تا ظرفیت تحقیقاتیمان را افزایش دهیم. نشیباشی میگوید: «وقتی به دانشگاه عبری اورشلیم رفته بودم، یک استاد دانشگاه به من درباره غارت کتابخانهمان گفت و خبر داد که صدها جلد از کتابهایم در این کتابخانه نگهداری میشود…» کتابخانه رژیم صهیونیستی در می۲۰۲۰ مجموعه نفیسی از ۲۵۰۰ دستنوشته و کتاب کمنظیر از همان کتابهای غارت شده فلسطینیان را که بعضا از نسخههای خطی و دارای ارزش تاریخی دوران تمدن اسلامی بودند به نمایش گذاشت. به گزارش نشریه گاردین، این مجموعه دستنوشتهها و کتاب از قرن ۹ تا ۲۰ میلادی به زبانهای عربی، فارسی و ترکی را دربرمیگرفت.
گذشته، تاریخ و هویت فلسطین را به یغما بردند
قادا کریمی تا هشت سالگی در خانه پدریاش بوده و در آن زمان مجبورشان کردند که خانه را ترک کنند. خودش میگوید: «اینک یک اسرائیلی مالک خانهمان است اما فقط این نیست. پدرم یک کتابخانه اختصاصی داشت و علاقهمند به زبانشناسی بود. او در حال تدوین یک فرهنگ انگلیسی ــ عربی بود، مردی بود با یک کتابخانه در پشت سر و سالها برایش زحمت کشید. انواع و اقسام فرهنگنامهها و دایرهالمعارفهای کمنظیر را در این کتابخانه داشت که همه را به یغما بردند…» محمود یازیک، یک مورخ اجتماعی بهوجود تئاتر در یافا، بیتالمقدس و حیفا اشاره میکند که پیش از اشغال توسط صهیونیستها در فلسطین رواج داشت. او میگوید: «شهر حیفا کتابفروشیها و باشگاههای فرهنگ، ادبیات و تئاتر داشت. شخصیتهای فرهنگی، دانشمندان و هنرمندان همه در ۱۹۴۸ فلسطین را ترک کردند و ما یتیم شدیم… آنهایی که ماندند هرگز به رسمیت شناحته نشدند…» رونا سلا (موزهدار یهودی) نیز با چشمانی اشکبار بر این باور است که دزدیدن حتی آلبومهای خانوادگیشان که حاوی عکسهای دوران آشنایی پدر و مادرشان بوده، باعث شده هیچ گذشته و تاریخی برایشان باقی نماند و به نوعی این تهی شدن در سطح ملی اشاعه یابد. او میگوید: «در جنگ سال ۱۹۴۸، بسیاری از گنجینههای فلسطینیها را غارت کردند. هماکنون آرشیوهای اسرائیلی پر از گنجینههای فلسطینیهاست…» عکسهای ماندگار و از تاریخ فلسطین هم به غارت رفت. رونا سلا از مجموعه تصاویر و عکسهای بهغارت رفته، یک کتاب منتشر کرد. او عکسهای خلیل رصاص که زندگیاش را وقف عکاسی از مقاومت فلسطین کرده بود را در آرشیو هاگانا و ارتش اسرائیل پیدا کرد و در کتابش به چاپ رساند.
به سفالهای روی دیوارهم رحم نکردند
محمد بطراوی، نویسنده و ویراستار کتاب که بهعنوان زندانی مجبورش کردند برای اسرائیلیها بیگاری و خانه فلسطینیها را تخلیه کند، میگوید حتی سفالهای روی دیوار خانهها را هم دزدیدند که درجه یک و مرغوب بود و به موزههای خود بردند! برای هرچه بیشتر مستند شدن فیلم «سرقت بزرگ کتاب»، با نامهنگاریها و درخواستهای متعدد از مدیران کتابخانه ملی اسرائیل، سعی شد از انبارهای متروکه آن فیلمبرداری شود اما «تالیا سولومون» که از طرف پروژه فیلم ســرقت بزرگ کتاب، مسئول ارتباط با مدیرکل کتابخانه مذکور شده بود، پس از کوشــش فراوان موفق به کسب مجوز فیلمبرداری نشد اما در مقابل، برخی فلسطینیهای بازمانده سعی کردند به طریقی، آن گنجینههای فرهنگی را به ملت فلسطین برگردانند. از سال۱۹۵۰ به رئیس اداره اموال بدون صاحب، نامه زدند و مکالمه داشتند. برخی فلسطینیان مانند هانا ابوهانا، تعدادی از کتابهایی را که به کتابخانهها منتقل نکرده بودند با همان نشانهایAP (اموال متروکه) خریدند و به کتابخانههای خود انتقال دادند اما موفقیتی دیگر برای برگرداندن آن گنجینه عظیم به صاحبان اصلیاش یعنی ملت فلسطین به دست نیامد و کتابهای غارتشده فلسطینیان، همچنان مانند سرزمینشان در اشغال صهیونیستها باقی ماند.
جنگ تمدنی به درازای تاریخ
آنچنان که گفتیم، نفوذ بخش افراطی، نژادپرست و قومگرای یهودی که با یهودیان کلیمی و مؤمن به دین موسی(ع) تفاوتی بنیادین دارند، در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی ملتهای با سابقه تمدنی، ریشههای دیرینه دارد و محدود به جهان معاصر نیست. آنان هرگاه زمینهای هرچند اندک برای نفوذ پیدا کردهاند از همه ابزارها برای این کار بهره برده و ضمن به دست گرفتن اداره جوامع، سعی کردهاند تاریخ و تمدن ملتهای مختلف را باخوانش منحرف خود، دگرگون کنند. هرچه از آثار باستانی و تمدنی، اسناد مکتوب، کتابخانههای بزرگ و بناهای ارزشمند ممکن بود، نابود کردند اما این جنگ تمدنی، به این دوران نیز محدود نمانده است. قبل از آنها هم هرجا زمینه برای ورود و نفوذ یهودیان قومیتگرا که پدران صهیونیستهای امروزی بودهاند، فراهم بوده؛ آنها سعی در تخریب و محو کردن آثار و نشانههای تمدنی و جا انداختن روایتهای برساخته خود از تاریخ کردهاند به گونهای که ردپای این نفوذ مخرب را در دوران خلافت خلفای راشدین در صدر اسلام و حتی دوران پس از حمله اسکندر میتوان دید. به عبارت دیگر این گروه، هم با آثار تمدن و فرهنگ اسلامی دشمنی داشتند و هم فرهنگ و تمدن ایرانی.
وعدهای که محقق شد؛ یوم النکبه متفاوت
ملت فلسطین که ازیوم النکبه برآزادسازی سرزمینشان پافشاری و ایستادگی کردند،امسال شاهدروز متفاوت دیگری هستند. ایستادگی ملت فلسطین ومقاومت آنها توسط جوانان این کشورکه شهادت را برتحمل بر اسارت ترجیح دادند و طوفانالاقصی را رقم زدند نتیجه داده وامروزمیبینیم که حتی دردل کشورهای حامی صهیونیست هم جوانان،دانشجویان،اساتید دانشگاهی،فیلمسازان و هنرمندان در سراسر دنیا یکصدا نام فلسطین را میبرند و از رژیمصهیونیستی برائت میجویند و تلاش میکنند به هرگونه که شده چهره جنایتکار اسرائیلیان را برای مردم دنیا بازنمایی کنند.
یوروویژن زیر سایه نام فلسطین
یوروویژن بهعنوان مهمترین رقابت موسیقی درچند روز گذشته صحنهای برای فریاد نام فلسطین بود؛ درحالی که حضور نماینده رژیمصهیونیستی دراین مسابقات موجب شدتااین رقابت موسیقایی تا روزآخربا جنجال واعتراض همراه باشد. مسابقه آواز یوروویژن که درشهر مالموی سوئد برگزارشد زیر سایه مخالفتها و اعتراضهای جدی به حضور نماینده رژیمصهیونیستی بهدلیل کشتار مردم غزه بود. تظاهراتی که از اوایل هفته پیش آغازشده بود تاعصر روز فینال درمالمو ادامه یافت وهزاران نفر خارج از محل برگزاری جمع شدند تا به شرکت رژیمصهیونیستی در این مسابقه بهدلیل اقدامات جنایتآمیز اسرائیل در غزه اعتراض کنند. این اعتراضها در پاسخ به فراخوان نهادهای جامعه مدنی سوئد انجام شد که خواستار حذف نماینده رژیمصهیونیستی از یوروویژن بودند. تظاهرکنندگان با بنرهایی با شعارهای «کودکان در غزه کشته میشوند»، «نسلکشی را متوقف کنید» و «فلسطین برای همیشه» در این تظاهرات شرکت کردند.رژیمصهیونیستی که ورود آن موضوع مناقشات مداوم امسال بود، بازهم در این مسابقات پنجم شد اما خواننده اسرائیلی هنگام اجرای ترانه خود روی صحنه ازسوی تماشاگران هو شد. از سوی دیگر لولاندا، خواننده پرتغالی نیز با ترانه «صلح حاکم خواهد شد» خود را با طرح چفیه فلسطینی تزئین کرده تا با ملت فلسطین همدردی کند. این در حالی بود که لندن از نمایش مسابقه رقابت نهایی یوروویژن برای باقی ماندن رژیمصهیونیستی در رقابتها خودداری کرد. همچنین یکی از برندگان مسابقات یوروویژن اعلام کرد که جایزه را به شرکتکننده اسرائیلی نمیدهد تا اعتراض خود به نسلکشی رژیمصهیونیستی در فلسطین را نشان دهد.
دوسالانه ونیز و ادامه اعتراضها به رژیمصهیونیستی
دوسالانه ونیز بهعنوان بزرگترین رویداد هنری جهان نیز این روزها شاهد اعتراضهای طرفداران فلسطین است و هرروزه بازدیدکنندگان در خارج از غرفههای آمریکا، آلمان، بریتانیا و اسرائیل علیه کارزار نظامی درغزه تظاهرات میکنند.تاکنون نیز در میان این تظاهرکنندگان هنرمندانی برجسته شامل میشل لامی طراح، روزالند نشاشیبی، نیکولاس ایسنمن و سوفی هانتر بازیگر هم حضور داشتند. سازماندهندگان این تظاهرات علیه جنایت در غزه که تاکنون بیانیههای مختلفی را درجهت مبارزه با آپارتاید در غزه منتشر کردهاند،قصددارند بهزودی کتابهایی رابهصورت آنلاین برای روشنگری علیه اسرائیل دردسترس همگان قرار دهند.درحالی این اتفاقات رقم خود که از آغاز این رویداد هنری در آوریل، هنرمندان غرفه اسرائیل در بیینال ونیز هم از باز کردن غرفه این رژیم خودداری و بر بسته ماندن آن تا زمان آتشبس درغزه تاکیدکردند.هرروزه درجلوی این غرفه برخی هنرمندان و بازدیدکنندگان گردهم میآیند و در برابر جنایات این رژیم غاصب در فلسطین شعار میدهند. روز۲۰آوریل هم یک معترض با یک نشانگر محلول در آب روی دیوار غرفه بسته اسرائیل نوشت: «فلسطین آزاد». اویکی ازبنرهایی راکه دراطراف دوسالانه خودنمایی میکرد و به زبان اسپانیایی روی آن نوشته شده بود: «این یک جنگ نیست، یک نسلکشی است. همه جوامع، جنوب فلسطینی هستند.» را پوشیده بود. او سپس با سرودها، شعارهای ضدجنگ و در طرفداری از فلسطین، جمعیت رارهبری کرداما افسرهای امنیتی دوسالانه بعد از محاصره و در حالی که سربازان سعی کردند هرگونه عکاسی و فیلمبرداری را متوقف کنند، او را بازداشت کردند. این دوسالانه شاهد چندین تظاهرات دیگر هم به طرفداری از فلسطین درخارج ازغرفههای اسرائیل و آمریکا بود. ازدیاد این اعتراضها به حدی بوده که مسئولان دوسالانه در بیانیهای تاکید کردهاند: «بیان آزادانه مردم را در دوسالانه ونیز ممنوع نمیکنیم.» درحالی این سخنان مطرح میشود که سربازان ایتالیایی خارج از غرفههای اسرائیل بهدلایل امنیتی توسط مقامات دوسالانه مستقر شدهاند.
البته اعتراض به حضور اسرائیل دراین بیینال هم پیش ازآغازرسمی شصتمین دوسالانه ونیز آغازشده بودوهزاران هنرمند خواستار حذف اسرائیل از دوسالانه ونیز شدند. این هنرمندان طوماری بابیش از۲۰۰۰ امضا جمع کردند که خواستار حذف اسرائیل از این رویداد هستند.این طومارکه توسط گروه«Art Not Genocide Alliance»، پس ازحکم موقت دادگاه بینالمللی دادگستری در ماه ژانویه ــ که شواهد «قابلقبولی» مبنی بر اینکه حمله مداوم اسرائیل به غزه نقض کنوانسیون نسلکشی ۱۹۵۱ است ــ آغاز شد. هنرمندانی چون کارولینا کیسدو، نان گلدین، مایکل راکوویتز،ریحانا زمان وهنرمند بریتانیایی ــ فلسطینی روزالیند و…با امضای این طومار میگویند که «حضور غرفه هنری که نماینده دولتی و درگیر جنایات مداوم علیه فلسطینیان در غزه است، در این رویداد غیرقابل قبول است.»
تنهاتر از همیشه
اما امروز در سالروز ۷۶ سالگی یومالنکبه یهودیان تندرو و منتسبهای آن در دولت غیرقانونی اسرائیل که بیش از یک قرن است رسانههای هنری را در اختیار داشتند، شاید فکر نمیکردند روزی صدای حقگویی و حقخواهی هنرمندان از دل رویدادهای هنری اینچنینی علیه جنایتهای رژیم صهیونیستی بلند شود. رژیم صهیونیستی در این روزها، تنهاتر و منزویتر از همیشه، مایه نفرت هنرمندان در سراسر جهان شده است و مردم مقاوم فلسطین شاهد روزی متفاوت در سالروز یومالنکبه هستند. شاید این درس مهمی برای سردمداران رژیم صهیونیستی باشد، اینکه شاید بتوان هر چیزی را در دنیا با پول خرید ولی نمیتوان روی انسانیت و وجدان، قیمت گذاشت و آن را خرید.