ماه رمضان گذشته، برنامههای مختلفی در تلویزیون تولید شد که توانست طیف گستردهای از مخاطبان را به خود جذب کند. یکی از این برنامهها که در محرم فصل جدید خود را روی آنتن برده، «چهارگاه» است. این برنامه تلاش کرده بود با حضور استادان برجسته، به مسأله فرهنگ بومی حوزههای شعر، موسیقی، مناجات، ادعیه و تعزیه بپردازد تا یک گفتوگوی تخصصی و تحقیقی شکل بگیرد.
کامران سیفا…، تهیهکننده برنامه چهارگاه، درخصوص تولید این برنامه در محرم به جامجم میگوید: چهارگاه محرم، یک لید دارد و آن، روایت حماسه است. دستگاه چهارگاه در موسیقی، حماسه و حماسهسرایی است. به همین خاطر چهارگاه در محرم قرار است روایتگر حماسه عاشورایی باشد. چهارگاه ماه مبارک رمضان، بررسی شعر و موسیقیهای رمضان بود و چهارگاه محرم، بررسی موسیقی و آثاری با محوریت نغمات و آواهای عاشورایی است که در حوزه ملی و استانی شکل گرفته است که در ۱۴ قسمت روی آنتن شبکه چهار میرود.
بررسی آثار عاشورایی
وی ادامه میدهد: وقتی صحبت از ماه رمضان و ماه محرم میشود، مخاطب تشابه و تفاوت این دو ماه را به خاطر میآورد. حالا پرسش اینجاست که این دو فصل از برنامه چهارگاه چه وجه تمایزی با یکدیگر دارد. سیفا… در اینخصوص عنوان میکند: در این سری از برنامه، عوامل را به طور کلی تغییر دادیم و تلاش کردیم افرادی را بیاوریم که کارهایی در حوزه محرم، عاشورا و شعر و ادب انجام داده باشند. امیرحسین مدرس، مجری برنامه است و هوشنگ جاوید، پژوهشگر و جامعهشناس هم در برنامه حضور دارد. در عین حال، از حسین محسنی هم دعوت کردیم که به عنوان کارشناس آواز در کنار دیگر عزیزان حاضر باشد. در برنامه چهارگاه، مهمانان مختلفی داریم که چهرههای سرشناسی در این حوزه هستند؛ آهنگسازان بهنام این حوزه، شاعران مطرح و افرادی که در استانها و در بخش موسیقی اقوام صاحب سبک و جایگاه هستند و به برنامه میآیند تا درباره آیین و نوع نغمات عاشورای قومیت خود صحبت کنند. همه افرادی که به عنوان مهمان در برنامه حاضر میشوند، همگی آنهایی هستند که در این حوزه کار کردهاند. نمیتوان گفت لزوما صاحبنظرند اما دلیل حضورشان در برنامه این است که اثر یا کاری در این حوزه داشتهاند یا عضوی از یک گروه هستند یا خودشان شاعر و خواننده بوده یا ارتباطی با آثاری دارند که در قسمت مربوطه به آن میپردازیم. ما در هر قسمت، دو اثر را مورد بررسی قرار میدهیم: یک اثر ملی و یک اثر استانی. یعنی قرار نیست کلیگویی شود و به صورت خاص درباره آثار مختلف صحبت میکنیم.
پرداختن به نواهای استانی
تهیهکننده چهارگاه با بیان یک مثال، کلیت برنامه را اینطور بیان میکند: مثلا شعر «امشبی را شه دین در حرمش مهمان است» را کنکاش کرده و آن را در گذر تاریخ بررسی میکنیم و به این میرسیم که چه کسانی آن را خواندهاند، به چه صورت بوده و در چه سبکهای آوازی به آن پرداختهاند. در بخش استانی هم به آیینهای سنتی میپردازیم و با حضور یک نفر از استان مربوطه، به حوزه کاری آن فرد در استانی که ذکر کردیم، میپردازیم. ما در این برنامه درباره آثار صحبت میکنیم و به اینکه از کجا و چطور بهوجود آمده است. به دلیل پخش این برنامه از شبکه چهار، تلاش کردیم برنامه، پژوهشمحور و تخصصی باشد. در واقع خیلی دنبال این نیستیم که نواها و تصاویر آیینی را به نمایش بگذاریم، بلکه میخواهیم درباره این آیینها صحبت کنیم. اما یکی از نکات برنامه چهارگاه در فصل ماه رمضان، پرداختن به مناجات بود. از سیفا…این نکته را میپرسیم که آیا در محرم هم به بحث مناجات پرداخته میشود؟ او اینطور پاسخ میدهد: یک بخش از نغمات ما، مناجاتها هستند که در دستههای باکلام و بیکلام به آن پرداختهایم. در عین حال، در مواردی هم بوده که آوا و نوایی که میشنویم خودش مناجات است. مثلا آلبوم نینوای آقای علیزاده، یک مناجات زیبای عاشورایی است، یعنی بهطور کلی مناجات برایمان به صورت خاصی اهمیت دارد.
پرداختن ریشهای به موسیقی سوگ
وی در توضیح بخشهای مختلف برنامه هم عنوان میکند: ۸۰ ــ ۷۰درصد برنامه چهارگاه در محرم، در فضای گفتوگوست. چند آیتم هم داریم که معرفی قطعات را بهصورت گرافیکی نمایش میدهد. علاوه بر صحبتها، شناسنامهای از آثار ارائه میدهیم تا مخاطب با آن آشناتر شود. مثلا به این میپردازیم که نوای «ای اهل حرم…» از کجا شروع شد و چه قصهای دارد یا جامعهشناسی و فلسفه آن چه بوده است. در واقع همه آن چیزهایی را بیان میکنیم که باعث شده این قطعه بماند و امروز برای خیلیها آشنا باشد، حتی به اینکه چه شد این قطعه به شب تاسوعا رسید. به نوعی تاریخچه موسیقی سوگ در حوزه بومی و ملی را بررسی میکنیم. تهیهکننده برنامه چهارگاه درخصوص اهمیت تولید برنامههای اینچنینی که با خلاقیت و محتوای غنی همراه است، اینطور بیان میکند: ما بازخوردهایی که از فصل قبل گرفتیم، از استادان فن و حتی مخاطبان عامی بوده که شاید خیلی وقتها انتظار نداریم درباره شبکه چهار نظر بدهند. بسیاری از استادان دانشگاهی در این رابطه نظرهای دلگرمکنندهای دادند و همزمان میدیدیم که مخاطب عام هم درباره این برنامه نظر میدهد. همین باعث میشد احساس کنیم که کارمان را درست انجام دادهایم. شاید در فصل ماه رمضان بیشتر از منظر سادگی و فضا مورد نقد بودیم که این مسأله را برای فصل محرم به کلی تغییر دادیم. یعنی از آن فضای بنای تاریخی بیرون آمدیم و در یک دکور خاص و مینیمال، برنامه را کلید زدیم. از طرفی امیرحسین مدرس به برنامه آمده که خودش متخصص این حوزه است و چندین قطعه بازخوانی شده عاشورایی دارد. به نظرم برای این فصل و این مقطع از چهارگاه، گزینه مناسبی است. در عین حال حضور آقای جاوید که یکی از استادان و کارشناسان معروف این حوزه هستند هم از دیگر نقاط قوت کار است. قصد داریم در این فصل، به صورت ریشهای سراغ برخی مسائل برویم و درباره آن صحبت کنیم.
نگاهی متفاوت به نوحه و مرثیهسرایی محرمی
مجموعه برنامه ترکیبی چهارگاه تلاش میکند تا به زبان ساده به موسیقی آیینی ماه محرم و حادثه عاشورا بپردازد. این برنامه با استفاده از هنرمندان کمترشناختهشده در این حوزه، نمونههایی از مرثیهها و نوحههای مناطق مختلف را به تصویر میکشد تا سهم کوچکی در فرهنگسازی ستایشگری درست برای عامه مخاطبان داشته باشد.هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی و کارشناس برنامه چهارگاه پیرامون تاریخچه مرثیه و نوحهسرایی که موضوع اصلی این برنامه است، به جامجم میگوید: از قرن دوم به بعد، زمانی که واقعه رخ میدهد و خبرها از واقعه عاشورا به ایران میرسد، مقتل عاشورا نوشته میشود و این مقتلها به ایران نیز میرسند تا جایی که همهگیر میشوند. خیلی از ایرانیان نیز مقتلهایی به زبان عربی میسرایند که تا امروز کمتر به آنها توجه شده است. اما از قرن سوم و چهارم به بعد مرثیهسرایی شاعران ایرانی آغاز میشود که شاخصترین آنها مرثیه کسایی مروزی درباره شهدای کربلاست. او که ابتدا ترانهسرای دربار است و اشعار عاشقانه برای درباریان میگوید، بعدها به جایی میرسد که با بهرهگیری از مقتلهایی که در آن زمان خوانده میشده، شروع به سرودن اشعار مرثیه میکند. تا عبدالرزاق اصفهانی و قوامی رازی که اشعار و مرثیههای بسیار محکمی در خصوص واقعه کربلا هستند، اما متن این مرثیهها بیشتر خبرگونه است. یعنی شعر منظومی که خبررسانی میکند و صرفا روایتکننده واقعه کربلا هستند. از قرن هفتم به بعد اتفاقاتی رخ میدهد؛ مغول به ایران حمله میکند، آخرین خلیفه مسلمین کشته میشود و شاعران اهلسنت از قرن هفتم به بیان واقعه کربلا نزدیک میشوند و شاعری همچون سیففرغانی یک نوحه مردمی را به زبان فارسی در این قرن میسراید. شعری که هنوز هم خوانده میشود: «ای قوم بر این عذاب بگریید، بر کشته کربلا بگریید…» که آقای فخری هم آن را به زیبایی اجرا کردهاند و به دلیل سادهفهمی و زبانگیری، شاخص خوبی در زمانه ما است.
نوحه، زبان عامیانه مرثیه است
جاوید بیان میکند: پس از آن در قرن هشتم اتفاقات متعددی رخ میدهد ازجمله آنها نوشتن روضهالشهدا به دست ملاحسین واعظ کاشفی است. پس از پایان دوره تیموریان، وقتی شاهاسماعیل صفوی، بنیانگذار سلسله صفویان، روی کار میآید از آنجا که سربازان او ترکزبان بودند و ارادتمند اهلبیت، اما با واقعه عاشورا چندان آشنایی نداشتند، دستور میدهد از روضهالشهدا که به زبان فارسی بود، نسخه ترکی تهیه شود که میشود حدیقهالسعدا به قلم فضولی بغدادی. از دوران صفوی به بعد شاعران بیشتری به سمت مرثیهسرایی روی میآورند؛ شاعران کردزبان، ترکزبان و شاعران هند، با ادبیات سند و پنجاب و اردو شروع میکنند به مرثیهسرایی و موجب فراگیری آن میشوند که تا حدود قرن دهم و یازدهم ادامه مییابد.از دوران قاجار برجستهترین و کهنترین الحان در مرثیه باقی مانده است. کهنترین شیوه مرثیهسرایی در ایران بحر طویل است که هنوز هم خوانده میشوند. بعد از این دوران کمکم مرثیه از زبان فاخر خود دور میشود و سرایندگان زبان عامیانه را ملاک قرار میدهند مثل صباحی بیدگلی، یغما جندقی و بسیاری دیگر که اینها از زبان عامیانه و محاوره استفاده و مراثی را تبدیل به شکل جدیدی به نام نوحه میکنند. شاخص سراینده این نوحهها مثلا در زمان ناصرالدینشاه، شخصی به نام حسین بابامشکین است که خود نوازنده تار بود و نغمهها را خوب میشناخت. نوحههای جدید توسط چنین افرادی ساخته میشوند که معروفترین آنها همان «بی برادرازینب، زینب زینبا زینب» است.درنوحهگری یک دوره قدغن داریم که توسط پهلوی اول پدیدمیآید. وقتی جریان عزاداریها وسوگواریها به راه میافتد نوحهگریها هم آغاز میشود و شاعران بزرگی همچون رهیمعیری برای امامحسین(ع) شعر میسرایند. تا اینکه این جریان به انقلاب میرسد و تا به امروز ادامه مییابد که تغییرات فراوانی در نوحهها و نغمههای آنها صورت گرفته است.
تاثیر مثبت مویههای محلی و تأثیر منفی موسیقی ترانهها بر نوحهها
وی به تاثیر مویههای محلی و موسیقیهای نواحی بر نوحهها پرداخته و میافزاید: وقتی که نوحه و مرثیه از زبان فارسی به سمت زبانهای بومی و گویشهای محلی وارد میشوند و در فرهنگهای محلی مورد استفاده قرار میگیرند، قطعا نغمههای خاص منطقه بر آنها تأثیر میگذارند. مثلا در موسیقی آذربایجان که از مقام در آواز استفاده میکنند و همانها وارد لحنهای آوازی ستایشگران هم شدهاند. این مسأله در میان کردها، لرها و سایر اقوام نیز همینگونه است. یعنی بهنوعی همه از نغمههای بومی خود، به نسبت استفاده، در ادا و اجرای نوحهها بهره بردهاند.کارشناس موسیقی نواحی و آیینی به استفاده از نغمههای ستایشگران در موسیقی ترانهها پرداخته و میگوید: از سال ۱۳۱۵ به بعد که آهنگسازان رسانهای سمت ملودیها یا نغمههای نوحهگران میروند ما جریانی را میبینیم که در سال ۱۳۵۰ این مسأله به اوج خود رسیده و بسیاری از آهنگسازان به سمت نغمههای ستایشگران رفته و آنها را تبدیل به ترانههای روز میکنند. این اتفاق در آن دوران یک آسیب بزرگ به جریان ستایشگری ایران وارد میکند. اما پس از انقلاب، جریان نوحهگری با حماسههای جنگ پیوند میخورد و نوعی هیجان و حماسه وارد نغمهها میشود. دوباره از حدود سال ۱۳۷۰ به بعد، برخی از ستایشگران به اشتباه با استفاده از ملودیهای رسانههای گذشته، نوحهگری میکنند و یکبار دیگر صدمه شدیدی به جریان اصیل و درست نوحهگری وارد میشود که با همه نقدهایی که در این زمینه مطرح شده است، شوربختانه تا امروز ادامه یافته است. هدف از برنامههایی چون چهارگاه، صحبت در این زمینه و ارائه پیشنهادهایی است که انشاءا… متولیان برای آن چارهای بیندیشند.وی با تأکید بر این که ستایشگری ریشه هنرهای آوازی ما است و باید به آن و ارتباط آن با موسیقی مذهبی بیشتر توجه کنیم، ادامه داد: مسألهای که در کشور ما وجود دارد، بیبرنامگی دستگاههای فرهنگی برای ارتقای علمی هنرهای اینچنینی است. یعنی هنر موسیقی مذهبی ما مظلوم مانده، آنگونه که کلیت موسیقی مظلوم مانده است. وقتی ما به هنری مثل هنر ستایشگری میپردازیم، اولین چیزی که درباره این هنر به وجود میآید، ترانه است که متن ترانه از تخیل شاعر یا ترانهسرا با موضوعیت خاصی بیرون میآید. ولی در بحث نوحهسرایی یا مرثیهسرایی، شاعر صرفا نمیتواند تخیل را بهکارگیرد و باید به عوامل بسیاری توجه کند؛ یکی از آن عوامل، تاریخ و بیان تاریخی است که اصطلاحا زبان حال نیز گفته میشود. این زبان حال، حداقل در ۲۵ سال اخیر دچار معضلات و مشکلاتی شده که همین هنر موسیقی مذهبی ما را زیر سؤال برده است.روایتها و شکل و سویههایی که امروزه توسط قشر جوان، مطرح میشود، حتی از جانب جامعه نیز پذیرفته نیست. چرا که همه اینها با اصل قضیه و اصالت خاص فرهنگ ایرانی در بیان احترامی، نسبت به شخصیتهای واقعه کربلا، در تناقض است و از آن حقیقت اصلی فاصله دارد که البته سعی در اصلاح آن، به یک یا چند مجموعه برنامه خلاصه نمیشود.وی در رابطه با محتوای کلی برنامه عنوان میکند: ما در برنامه چهارگاه از نظرات موافق و مخالف فعالان عرصه موسیقی بهره بردهایم؛ مثلا مهمان کاملا مخالف را که در زمینه برخی مسائل موسیقایی است دعوت کردهایم که به اعتقاد وی، ارکسترال نمیتواند پاسخگوی جنس ستایشگری مذهبی باشد و ما باید از جنس خود ستایشگری، برای ارتقای آن استفاده کنیم.
در مقابل مهمان موافق که آهنگسازی با تحصیلات دانشگاهی موسیقی است، دعوت کردهایم که معتقد است،میشود از ظرفیت موسیقی ارکسترال استفاده کرد، منتها با شرایط خاص خود و مواردی که تاکنون عنوان نشده را مورد بررسی قرار میدهیم.هوشنگ جاوید در ادامه به استقبال مخاطبان از برنامه پرداخته و میگوید: از جمله دلایلی که موجب شده چهارگاه، طی چند برنامه گذشته مورد توجه قرار گیرد،همین است که بینندگان برنامه،حرفهای تازه ومباحث جدید، میشنوند.چراکه مادر چهارگاه از نگاه دیگری به مسائل روز موسیقی مذهبی میپردازیم. مواردی چون فرهنگ خود مردم، فرهنگ نهفته درسوگواریهای مناطق و نواحی را مورد ارزیابی قرار میدهیم. همچنین دراین برنامه آهنگهای مختلف ازنواحی را در سینهزنی، زنجیرزنی ودرنوحهگری نشان میدهیم که البته نمونههای کوچکی هستند. هدف ما از بیان آنها این است که چنین نمونههایی وجود دارند و ما چقدر از این نمونهها شناخت داریم و چگونه به سمت نوعی از ستایشگری رفتهایم که اصولا زیبنده دستگاه آلا… و این بارگاه نیست .
آموزش عالی آیین ستایشگری
وی در ارائه راه حل برای معضلات موسیقی آیینی و ستایشگری، توضیح میدهد: اگر قضیه بخواهد به شکل ریشهای اتفاق بیفتد، حتما باید جامعه دانشگاهی و آموزش عالی سراغ این قضیه برود و ستایشگری را به فضای آموزش عالی بکشاند. برایش رشته ایجاد کند و نسلهای آینده را موظف کند این هنررابه صورت جدی و علمی یادبگیرد، سپس مراتب ارادتی خود را به صورت بداهه یا گونه دیگر انجام دهد.اصل،آگاهی دادن به نسل جوان است،کاری که امروزه به آن توجه نمیشود.خیلی از افراد به شکل ارادتی جلو میروند و چون تمایل به جذب مخاطب دارند، گاه برخی اتفاقات در برخی جاها رقم میخورد و کارهایی انجام میشود که شایسته نیست و صدمات آن وارد جامعه میشود. مثلا اگر فردی از ضرباهنگ یا ریتمهای به کار رفته غربی استفاده میکند و جوانی با این ضرب آهنگ عزاداری میکند،دیگربه ضرب آهنگهایی که اندیشمندانه و متفکرانه توسط نیاکان ما ایجاد شده است، متعهد نخواهد ماند. در این جوان شوق کاذب و گذرایی ایجاد میشود که اصولا متن ماجرابه فراموشی سپرده خواهد شد. این مسأله خیلی از مدیران و مسئولان فرهنگی را نگران کرده که ماهم به ضرورت به آن در برنامه پرداختهایم. لازم است چنین برنامههایی بیشتر تولید شوند تا در ساخته شدن پایههای اصلی قضیه موثر باشند و تلاش ما نیز زدن تلنگر به متولیان امر است.
بررسی قطعات مشهور و کهن
این پژوهشگر با اشاره به بازخوردهای مثبتی که همکاران دیگر مجموعه از جمله امیرحسین مدرس که بهعنوان مجری از مخاطبان گرفته، در رابطه با ملاک انتخاب مهمانان برنامه، یادآورشد: در زمینه موسیقی مذهبی نواحی ایران افرادی دعوت شدند که لااقل برای اولینبار در تلویزیون حضور داشتهاند مثل قوم گالش که سوگواری این قوم تاکنون از رسانهملی پخش نشده است. یا در منطقه دامغان که یکی از پیرغلامان آیینهای منطقه دامغان را دعوت کردیم وی به تفاوت آیینهای جدید با گذشتگان را به زیبایی بیان کرد. سایر مهمانان دعوت شده از جامعه موسیقی نیز خوب صحبت کردند و اجراهای درخوری ارائه دادند. از جمله قطعه عاشورای استاد جواد معروف که توسط یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه هنر مورد بررسی قرار گرفت. یا دکتر نعیمایی که سابقه ۴۰ ساله در موسیقی و هویت موسیقی کشور دارند و بهگونهای در کنار استاد مطهری تلمذ کردهاند، مباحث جالب و آموزندهای درخصوص هنر ستایشگری در برنامه، بیان کردند که قطعا مورد توجه بینندگان قرار خواهد گرفت یا استاد مجاهدی پیشکسوت شعر آیینی که پیرامون آسیبهای شعر ستایشی زمان حال را به اختصار بیان کرد.
بررسی ریشه تاریخی وتأثیرگذاری زنان ستایگر در رسانهملی
جاوید به نقش زنان در حوزه ستایشگری پرداخته و میافزاید: زنهااز جامعه مسلمانی جدا نیستند. زن ایرانی فرهنگ زیبایی در طول تاریخ ایجاد کرده است، سوگواری و شیونخوانی میکند وچون این مبحث ریشه تاریخی دارد، طرح آن در برنامه چهارگاه ضروری مینمود که حتی نام برخی زنان مرثیهگو در برنامه ذکر شد. ماهمچنین تمایل داشتیم بعضی از این آواها را از برنامه پخش کنیم اما چون برخی از عنوانهای موضوعی در لحظه شکل میگرفت و در آن بازه زمانی دسترسی به فایلهای صوتی آنها موجود نبود، این امکان فراهم نشد که امیدواریم این اتفاق در سریهای دیگر برنامه رخ بدهد. حتی نظر من بر این است که از ستایشگران خانم مناطق مختلف از جمله اقوام کرد، ترکمن یا اعراب خوزستان که بانوان نمونه و تأثیرگذارتر از مردان، در مرثیهخوانی دارند، در برنامه استفاده شود.وی در خاتمه یادآورمیشود: این شعراست که بهواسطه الزامات خود و بهدلیل عبورهای مختلفی که شاعران ایجاد میکنند و اوزان مختلفی که در این اشعار وجود دارد، موسیقی را میکشاند. شعر آیینی ــ مذهبی نیز موجب شده که ستایشگران الحان خود را براساس اوزانی که شاعران ایجاد کردند، نزدیک کنند. ما در این برنامه به بهانه نوحههایی که در سرفصل هر بخش برنامه قرار میگرفت، گفتوگو را پیش بردیم که خوشبختانه تا به اینجا مورد اقبال قرار گرفت. در برنامه تلاش براین بود که تلنگری به ذهن جامعه و مسئولان زده شود. استفاده از زبان ساده در برنامه و ندادن پز روشنفکری یکی از اهداف ما در برنامه بود تا مباحث مطرح شده برای عموم مردم قابل فهم باشد و حوصله مخاطب سر نرود از اینرو علاوه بر شبکه چهار سیما خلاصهای از هر برنامه از شبکه یک نیز بازپخش میشود. ضمن قدردانی از مدیر دانا و فهیم شبکه چهار سیما آقای شاهمرادی که امکانات لازم را برای ساخت این برنامه فراهم کردند، امیدواریم در آینده نزدیک در ادامه همین برنامه طرحی با نام سفرنامه را برای این شبکه رقم بزنیم.