بزرگداشت رکنالدین خسروی، هنرمند فقید تئاتر با رونمایی از کتاب «خردمندی دردمندی است»، اجرای قطعاتی توسط صدیق تعریف و خاطرهبازی ، حسرتها و آرزوهای دوستان و همکاران او برگزار شد.
این برنامه شامگاه سهشنبه ۲۰ شهریور ماه با اجرای فریبا کامران، بازیگر تئاتر و از شادگردان خسروی که در گردآوری کتاب او نیز مشارکت داشته، در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران با پخش شعر «آی آدمها»ی نیما یوشیج و تصاویری از خسروی آغاز شد.
ایرج راد که تجربه همکاری با خسروی را داشته، نخستین سخنران برنامه بود که با ابراز خرسندی از برپایی این بزرگداشت گفت: برای رسیدن به این برنامه ترس داشتم که به دلیل ترافیک سنگین تهران دیر برسم چراکه همواره نظم و انضباط یکی از اصول کار استاد خسروی بود و همه شاگردانش واقف به این موضوع بودند. تمرینهای استاد سخت بود چراکه به تئاتر به سادگی نمینگریست و این هنر برایش اهمیت والایی داشت و با بهترین ارزشهای انسانی همراه بود.
او با یادآوری شیوه تمرین نمایشهای خسروی افزود: در کار با او هرگز احساس خستگی نمیکردیم چون هر لحظه برایمان سازنده بود. او میخواست فراتر از خودمان در کار ظاهر شویم و ما چنین میکردیم. او از ما می خواست مانند بومی سفید بشویم تا نقش را به خوبی بتوانیم خلق کنیم.
راد اضافه کرد: از او بسیار آموختیم ولی اشکال کار این بود که بعد از همکاری با خسروی، کار کردن با دیگر کارگردانان سخت میشد. هرچند خیلی اوقات کارهایی که تمرین میکردیم، به اجرا نمیرسید ولی این روند، سرشار از زندگی بود چراکه خود او همواره در پی معنا و مفهوم بود.
این بازیگر ادامه داد: گرچه کسان دیگری بودند که همچون خسروی به تئاتر اهمیت میدادند ولی او به دلیل تحصیلات و تجربههایش، جایگاهی ویژه داشت. او رفیق و دوست بود و ما فقط ساعتهای تمرین کنار هم نبودیم، بلکه با یکدیگر زندگی میکردیم. متاسفم که حالا دیگر آن عشق و انضباط کمرنگ و حتی بیرنگ شده است.
راد با تاکید بر خدمات خسروی به تئاتر ایران افزود: خسروی در کنار مهدی فروغ با راهاندازی دانشکده هنرهای دراماتیک خدمات بسیاری به تئاتر و سینما ارائه کردند. ما از همکاری با او لذت میبردیم و حس میکردیم همواره در حال آموختن هستیم. از او نوشتهها و کتابهای زیادی بر جای ماند که همه را به خانه تئاتر سپرد و امیدوارم بتوانیم از این آثار استفاده در خوری داشته باشیم و آرزو می کنم بتوانیم مانند او با احساس مسئولیت به کار تئاتر بپردازیم.
در ادامه، تصاویری از آثار خسروی همراه با موسیقی و تصنیفی از عارف قزوینی پخش شد.
سپس اکبر زنجانپور، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر طی سخنانی با یادآوری خاطراتی از جوانی خود در برخورد با خسروی گفت: دست به عصا به سمتش میرفتم چون آدم کم حرفی بود. چند همکاری با یکدیگر داشتیم در نمایشهای «ابراهیم توپچی» و … کم کم در همکاری با هم متوجه شدم چه نگاه مهربان و عمیقی دارد که عاشق آن بودم. الان هم نگاه رمزآلودی که او داشت، نزد برخی از ما وجود دارد که خیلی ارزشمند است.
در ادامه، کمالالدین شفیعی، دیگر هنرمند تئاتر و از دوستان نزدیک خسروی که به دلیل آلرژی به سختی صحبت میکرد، گفت: سخن گفتن برایم سخت است ولی حرف زدن درباره خسروی سازنده است. متاسفانه ایشان تبعیدی خودخواسته داشت و نتوانست تجربیات خود را به خوبی به نسل بعدی منتقل کند.
این مدرس و پژوهشگر تئاتر به خطاب جوانان توصیه کرد که پند خسروی را از یاد نبرند؛ «با مردم بودن یعنی ما نمایش را برای مردم میسازیم.»
شفیعی با یادآوری خاطرات خود از همکاریهایی که با خسروی داشته است، افزود: باید بخوانید و بخوانید و بخوانید چون هرچه بخوانید کم است. مانند رکنالدین که همواره در حال خواندن بود و هرگز بیکار نمینشست. امیدوارم بعدها در تاریخ کشور ما بزرگانی مانند رکنالدین خسروی به وجود بیایند.
در بخش بعدی برنامه، فیلمی از سخنان زنده یاد محمود کیانوش که سالها پیش برای بزرگداشت خسروی در لندن ساخته شده، پخش شد.
سپس عطاءالله کوپال، دیگر هنرمند و مدرس تئاتر و از شاگردان خسروی طی سخنانی از استاد خود یاد کرد و افزود: از سال ۵۵ که کنارش بودم. در همه کارهایی که تمرین میکرد، حضور داشتم. او کارگردانی نوآور و نواندیش و به معنی واقعی کلمه مدرن بود چون مدرنیسم را به خوبی درک کرده بود و همه کارهایش مدرن بودند و همه نمایشنامهها را از صافی اندیشه خود عبور میداد.
این مدرس تئاتر با ابراز تاسف از اینکه نسل جوان و حتی دانشجویان تئاتر به دلیل کمبود اطلاعات، خسروی را نمیشناسد، خطاب به حاضران تاکید کرد که ما نیازمند گردآوری تاریخ شفاهی تئاتر ایران در فضایی غیررسمی هستیم.
کوپال گفت: نکتهای که درباره خسروی وجود دارد، این است که او شگردی خاص در کارگردانی داشت و در بازی گرفتن از بازیگر نیز روشی را به کار میبرد که بازیگر، نقشش را کشف کند. متاسفانه این شیوهها امروز شناختهشده نیست ولی میتوانیم با برگزاری چند نشست غیررسمی درباره شیوه کار او گفتگو کنیم تا سبک و سیاق او ثبت شود و در آینده به کار نسلهای جوان بیاید.
در ادامه برنامه، فریبا کامران که در گردآوری کتاب «خردمندی دردمندی است» با سیمین داودی، همسر خسروی همکاری داشته، توضیحاتی درباره شکلگیری این کتاب ارائه کرد و افزود: ایدهآل این بود که کتابی دو جلدی و قطور منتشر میشد ولی در مشورت با نشر نیماژ که ناشر کتاب است، بهتر دیدیم به شرایط این روزها و بحران اقتصادی کتاب بیندیشیم و به همین دلیل آثار استاد را چند بار غربالگری کردیم ضمن اینکه کوشیدیم کتاب نظم مشخصی داشته باشد.
وی ادامه داد: این کتاب در بردارنده یادداشتها و نوشتههای خسروی است که البته برای دریافت مجوز آن با ارشاد چالش بزرگی داشتیم ولی همه تلاشمان را به کار گرفتیم که با کمترین محدودیت منتشر شود.
او با قدردانی از نشر نیماژ برای انتشار این کتاب ابراز تاسف کرد: درباره استاد خسروی نسبت به برخی دیگر از هنرمندانمان، کمتر کتاب و مستند وجود دارد و او تاحدودی غریب افتاده است. به همین دلیل هدف ما از گردآوری این کتاب این بود که هم نام آقای خسروی زنده شود و هم جوانان بدانند بر شانههای چه کسانی ایستادهاند.
سپس سیمین داودی، همسر زنده یاد خسروی یادداشت کوتاهی را درباره برگزاری این برنامه خواند و از حاضران قدردانی کرد.
پاینبخش این برنامه که به کوشش سهراب سلیمی، کارگردان تئاتر و یکی از دانشجویان خسروی برپا شد، صدیق تعریف، خواننده سنتی که دانشآموخته تئاتر و از شاگردان خسروی است، به درخواست حاضران، قطعاتی از اشعار خیام و نیز تصنیف عارف قزوینی که در نمایش «ابراهیم توپچی» اثر خسروی استفاده شده بود، اجرا کرد.
پخش پیام صوتی مسعود دلخواه، کارگردان و مدرس تئاتر و از شاگردان خسروی، ارایه یادداشتی از قطبالدین صادقی که هر دو به دلیل مشکلاتی نتوانسته بودند در برنامه سخنرانی کنند، خوانش شعری از محمدرضا طاهریان، یکی از دوستان خسروی، همراه با پخش تصاویری از تمرینها و اجرای برخی از آثار زندهیاد خسروی از دیگر بخشهای این برنامه بود که در آن چهرههایی مانند گلچهره سجادیه، بیوک میرزایی، آتش تقیپور، فرزانه نشاطخواه، جمشید جهانزاده، مریم معترف، عبادالله کریمی، محمد حسین ناصربخت و … حضور داشتند.