در همین ابتدا عارضم که لطفاً با توجه به شرایط کنونی با اصطلاح «مافیا» شوخی نکنیم.
سالهاست در حوزه سینما، از بیرون جریان اصلی تا فعالان بدنه سینما، از دانشگاه تا تولید به هر کسی بر میخوریم، دست به سوی فرد یا افرادی خاص برده و هرگونه عدم موفقیت در حوزه سینما را به عبارت «مافیای سینمای ایران» منتسب میکند.
چرا میگویم سینمای ایران مافیا ندارد؟ دلیل بسیار روشنی دارد. دقت کنید، وقتی کل گردش سینمای کشور با تمام تورمها و دستاوردهای راست و دروغش، به اندازه بودجه سالیانه دو یا سه باشگاه لیگ برتری فوتبال مثل استقلال و پرسپولیس و سپاهان نیست، وقتی چرخه مالی آن کمتر از شرکتهای دست دوم حوزه اقتصاد است، آخر دیگر چه مافیایی؟ سینمایی که هنوز بعد از سالها شعار مدیران و تهیهکنندگانش برای لزوم صنعتی شدن، هنوز نتوانسته حتی در بحش خصوصی به یک کمپانی مستقل دست پیدا کند، منظورم نه در حد ۵ قلوهای هالیوود یعنی پارامونت، براداران وارنر، دیزنی، سونی و یونیورسال که خیر منظورم مجموعهای است که بتواند از پیشتولید تا پستولید و اکران و پخش را خود در ساختار سختافزار و نرم افزاریاش پیش ببرد. ساختار سینمایی که هنوز اسیر هزار گونه مجوز است و صنفش هم به گواه خود اهالی صنوف، ماهیت صنف به معنای واقعی ندارد و عمده کارکردش مدیریت خدمات دولتی مثل بیمه تأمین اجتماعی و تکمیلی و وامهای ناچیزِ قرضالحسنه نهاد صندوق هنرِ وزارت ارشاد است، دیگر چه مافیایی! کجاست آکادمی فنی سینمای ایران؟ کجاست نظام ارزیابی کیفی اکران و نمایش در سالنهای سینما؟
وقتی صحبت از مافیای سینما میکنیم، این اصطلاح مافیا بلافاصله به مافیای سیسیل و ختی شکل سینمایی آن در پدرخوانده را به خاطر میآورد که حتی قادر بود دولت و حکومت عوض کند! اینجاست که عارضم که با کلمات شوخی نکنیم. سالها پیش درگیر یک پروژه پژوهشی در خصوص آسیبشناسی نظام اکران و نمایش در سینمای ایران بودم، یکی از پخشکنندههای مطرح کشور که نامش محفوظ، گفت آقا اسم از فلانی و بهمانی نبرید که مافیای پخش دارد و سینما! آخر این چه مافیایی است که گردش مالیاش مجموعاً به اندازه چند مجتمع آپارتمانی در شمال شهر تهران نمیشود! در پروژه دیگری یکی از فعالان پرکار پستولید میگفت روزی گروهی از اعضای صنف تهیهکنندگان سینما، سراغ یکی از وزاری حوزه صنعت برای رفع مسائل مالی سینما رفتند، وقتی وزیر مربوطه از سقف و گردش اقتصادی کل سینما مطلع میشود موضوع را به معاون خود واگذار میکند. با اعتراض سینماگران، معاون مذکور میگوید: آخر چه توقعی دارید وقتی کل گردش مالی مد نظر شما به اندازه یکی از شرکتهای سطح اول که نه، به قدر شرکتهای تابعه زیرمجموعه او نیست، خودش وارد عمل شود، برای شما در حد معاونت کار راه میافتد…!
به هر حال مراد از این روایتها اشاره به این نکته بود که دوستان بیهوده برای خودمان غول نتراشیم، ماجرا خیلی کوچکتر از این حرفهاست، چند زد و بند برای دو پروژه بیشتر گرفتن در حزوه تولید، و چند پلان و سکانس بیشتر جلوی دوربین رفتن و در نهایت یکی دو هفته اکران مضاعف با چند سالن افزونتر را به مافیا تعمیم ندهیم! بله سینمای ایران دچار آسیبهای متعددی در پس پرده است! اما مافیا لقمه بزرگی است که به هیچ وجه در دهان سینمای ایران با این فشارهای حاکمیتی و صنفی و فردی جای نمیگیرد. به جای این امر پیشنهاد میکنم به مناسبت روز ملی سینما سعی کنیم بیشتر در کنار هم باشیم. سفره را بزرگتر کنیم. وفاقی که شعار رئیس جمهور منتخب است مد نظر قرار داده و در کنار این سوگولی دوسداشتنیمان که با تمام دشواریها با بدن رنجورش از دهههای مختلف گذر کرده باشیم که سینمای ایران ثابت کرده از تمام این من و ماها بزرگتر و ارزشمندتر است.
*پژوهشگر برتر در ارائه طرح های پژوهشی ششمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران، ۱۴۰۲