کتایون جهانگیری از مستندسازان نامآشنای کشور است که کارهای گوناگونی را تهیهکنندگی و کارگردانی کرده است. البته علاقه او به ساخت مستندهای محیطزیستی باعث شده تا آثار زیادی در این موضوع بسازد.
شما یکی از کارگردانهای مجموعه چونان سروهستید که تا امروز پرتره بسیاری از مفاخر ایرانی در حوزه فرهنگی و علمی را به تصویر کشیده است. در این مجموعه دو مستند دارید که یکی از آنها نغمههای لرزاده است. این مستند بیشتر در راستای شناساندن شخصیت زندهیاد لرزاده است یا سرنوشت آثار ایشان؟
هردوفیلم من،درژانرمستندپرتره(چهرهنگاری)است وبه زندگیوفعالیتهای دوچهره نامآورایرانی دردوحوزه متفاوت میپردازد. مستند نغمههای لرزاده درباره آخرین معمار سنتی ایران است. او یکی از مشهورترین معمارهای ایرانی است، چراکه بالغ بر ۸۰۰ مسجد ساخته و طراحی کرده است. او ویژگیهای منحصربهفرد دیگری نیز دارد؛ برای مثال، با اینکه جزو نسل آخر از معماران سنتی بهشمار میرود، اما وجوهی در کارش بوده که او را از یک معمار سنتی متفاوت میکند. همین ویژگیها باعث شد تا برای من جذابیت پیدا کند، اما زمانی که با سوژه بیشتر آشنا شدم فهمیدم بسیاری از بناهای ساختهشده توسط وی تخریب یا تغییر و نوسازی شدهاند. برای مثال مسجد سنگی که یکی از مساجد معروف شهر تهران و از آثار برجسته آقای لرزاده بوده بهدلیل عبور یک بزرگراه تخریب میشود!دوست داشتم مستندم، فتحبابی باشد بر چگونگی تخریب این آثار معماری، اما رسالت فیلم شناساندن شخصیت لرزاده به مردم بود. زمان زیادی از فوت آقای لرزاده نگذشته اما متاسفانه افراد کمی با او و هنرش آشنا هستند؛ چراکه لرزاده خانهنشین شد. بهنظرم معرفی کارهای برجسته و نامآشنای وی، راز جذب مخاطب بهشمار میآمد پس مسیر فیلم را از نامآشناترین آثار این معمار آغاز کردم همانند گنبد زیبای کاخمرمر. رسالت فیلم مستند همین است، اینکه مردم ترغیب شوند تا به تماشایش بنشینند و این وظیفه کارگردان و تهیهکننده است که بهترین کار را برای ارتقای کیفیت فیلم انجام دهند.
درمستند دیگری ازاین مجموعه با نام «قانون نانوشته»،سراغ یک شخصیت ادبی رفتید. با چه هدفی وارد این فضای جدید شدید؟
مستند «قانون نانوشته» نیز پرترهای از محمدجعفر جعفریلنگرودی استاد برجسته حقوق و ادبیات فارسی است. این فیلم نیز روایت متفاوتی دارد و به دلیل سوژه خاصش باید دقت بیشتری به شیوه روایت میکردم. دقت داشته باشید که در این مستند با شخصیت خاصی سروکار داریم، اطلاعات بسیار کمی از وی وجود دارد و به همین دلیل مخاطب، ارتباط کمی با او میگیرد. همچنین به دلیل اینکه کارهای او کاملا تخصصی بوده، افراد کمی وی را میشناسند.زمانی که این مستند رامیساختم ازخود میپرسیدم،چرا مخاطب باید درباره این شخصیت کنجکاو باشد که او کیست و چه کرده؟ من معتقدم نامآوران تاثیرگذار هر کشور دارای نقاط اشتراکی با مردم آن کشور هستند. این وظیفه من است تا آنها را بیابم. مستند قانون نانوشته هم به این روش شکل گرفت. فیلم فقط به دنیای یک فرد نمیپردازد، بلکه شکلگیری شخصیت او را از میان وقایع اجتماعی و سیاسی تاریخساز دنبال میکند. نوع نگاه من در هر دو مستند همین بود. فقط میتوانم بگویم که سعی کردم این دو مستند جذاب و بامفهوم باشند تا همه علاقهمند به تماشای آنها شوند.
موضوعات محیطزیستی همواره یکی از دغدغههای شما در فیلمسازی بوده است؛ در این دو مستند هم رگههایی از این موضوع به چشم میخورد؟
البته هردو مستند در حوزه متفاوتی ساخته شدهاند. در قانون نانوشته فقط در حد یک نوکزدن به موضوع حفظ محیطزیست پرداختم؛ جایی که شخصیت اصلی به مسألهای مرتبط به محیطزیست اشاره میکند و در نغمههای لرزاده وقتی کسی مستند را تماشا میکند، در جایی بیان تصویری ظریفی داشتهام برای مخاطبی که با حوصله فیلم را میبیند.
به عنوان کسی که سالها در این حوزه بهعنوان مستندساز، داور جشنواره و… فعالیت داشتید، وضعیت پرداختن سینمای مستند به موضوعات محیطزیستی را چگونه میبینید؟ نقاط ضعف و قوت یا کمکاریها کجاست؟
مستندساز ایرانی با یکسری مسائلی مواجه است که مختص به ژانر خاصی نمیشود. هرچند در دنیا مستندهای محیطزیستی جزو مستندهای هزینهبر و زمانبر بهشمار میروند و تولید آنها سختتر است اما در ایران، متاسفانه تفاوت زیادی بین اینگونه مستندها با مستندهای ژانرهای دیگر نمیگذارند یعنی بودجه و امکانات در یک سطح دیده میشوند. این مسأله کار فیلمسازی این ژانر را دشوارتر میکند. بخش غمانگیز آن زمانی است که مجبور شویم از بعضی کارها چشمپوشی کنیم. با اینحال، خوشحالم مستندسازان فعال در این عرصه سعی میکنند با فداکاری خود، این کمبودها را پوشش دهند. مهمترین مسأله در حوزه مستندسازی بهویژه مستندهایی با سوژههای محیطزیستی، اهمیت تحقیق و پژوهش قوی است. متاسفانه میبینیم برخی از مراکز و سازمانهای فعال در این عرصه، بخش پژوهش را حذف کردهاند و بودجه تحقیق بسیارکم لحاظ میشود. این اتفاق در حالی است که در مستندهای محیطزیستی خارجی، پشتوانه پژوهش بسیار قوی است.پژوهش در فیلمهای مستند باید جدی گرفته شود، در غیر این صورت مستندهای محیطزیستی ما درگیر یک چرخه باطل از تکرار میشوند و موفقیت داخلی و جهانی چشمگیری نخواهند داشت.
به نظر میرسد شبکه مستند سالهاست دراین زمینه وارد شده و آثاری با سوژههای محیطزیستی را روی آنتن برده است. وضعیت مستندهایی با موضوعات محیطزیستی در تلویزیون چگونه است؟ آیا استقبالی از سوی مدیران تلویزیون به ویژه بخشهای مستندساز برای تولید و نمایش این آثار وجود دارد؟
طی سالهای اخیر که با شبکه مستند کار کردهام، احساس میکنم علاقه و شوق زیادی برای همراهی با مستندسازان این رشته دارند اما اینکه چهقدر میتوانند حمایت کنند، موضوع متفاوتی است و شاید بهتر باشد از خود مدیران این بخش پرسیده شود.
تلویزیون مخاطبان زیادی دارد و از اثرگذاری اجتماعی نیز برخوردار است، پس میتواند بهعنوان تسهیلگر برای حل معضلات محیطزیستی قدم بردارد؟
صداوسیما حتما میتواند کارهای زیادی در این زمینه انجام بدهد و بسیار اثرگذار باشد اما اقدامات صورت گرفته چشمگیر نیستند. باید دقت داشته باشیم ساخت مستند با سوژههای محیطزیستی بهتنهایی نمیتواند در بالابردن فرهنگ محیطزیستی مردم تاثیر زیادی داشته باشد. تمام شبکهها در شکلهای مختلف باید ورود کنند و برنامهسازی صورت گیرد.به کشورهای اطراف نگاه کنید؛ متوجه میشوید چگونه با کمک رسانه و از طریق انواع برنامهها به مردم آموزش میدهند ودر این زمینه فرهنگسازی میکنند. فیلم مستند بیشتر از آگاهیبخشی، اطلاعات را بالا میبرد یا مباحث جدیدی مطرح میکند، ضمن اینکه سرگرمی و جذابیت هم در مستندسازی باید جدی گرفته شود اما اگر قصد فرهنگسازی و تغییر در عادات روزمره داریم باید بخشهای مختلف سیما از سریال و برنامههای تاکشو تا بخش اخبار فعالیت کنند و منظومه کاملی از اتفاقات را در کنار یکدیگر رقم بزنند.
دیدهشدن مستندسازان از قاب تلویزیون
برای شکوفایی هر چه بیشتر قالب مستند، دیدهشدن آثار مستندسازان و معرفی استعدادهای جدید، جشنواره تلویزیونی مستند هفت دوره فعالیت داشته و امسال به دور هشتم رسیده است. از جهانگیری میپرسیم در این مسیر رسانهملی چه ظرفیتهای دیگری دارد؟ وی به جامجم پاسخ میدهد: سال گذشته فرصت بسیار خوبی برایم فراهم شد که در جشنواره تلویزیونی مستند بهعنوان داور حضور داشته باشم. سطح جشنواره بسیار بالا و بهنظرم فرصت بسیار ارزشمندی برای دیدهشدن آثار مستند فراهم شده بود. درست است که امکانات زیادی درفضایمجازی برای دیده شدن یک فیلم مستندوجوددارد امابهنظرم بازهم مخاطبان عادت کردهاندکه از مدیوم تلویزیون، مستند تماشا کنند.درهمه جای دنیا همچنان بهترین مدیا برای نمایش مستند، تلویزیون است. باتوجه به این موضوع، جشنواره تلویزیونی مستند اقدام بسیار خوبی است، اگرچه شاید دوره برگزاری آن کوتاه باشد، اما بازهم فرصت بسیار خوبی خواهد بود. خوشحالم که این جشنواره برگزار میشود و فیلمهای مستند این فرصت را پیدا میکنند که هم دیده شوند و هم نظر مردم را بگیرند و با رای مردمی به جایزه برسند.