دیپلماسی فرهنگی در تولیدات مشترک
اکثر تولیداتی که با محور مقاومت در طول این سالها ساخته شدهاند؛ انسجام خاصی نداشتند و ماحصل آن تولیدات پراکندهای بوده که نتوانستند میان کشورهای حوزه مقاومت جریانی پایدار در جهت تولید این آثار فرهنگی بیافرینند. ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم دفاع مقدسی «اشنوگل» در رابطه با علل ضعف ساخت آثار سینمایی در جبهه مقاومت به جامجم گفت: مدیریت در سینما یک مدیریت متمرکز و ثابت نیست و نهادی هم وجود ندارد تا کارگردانان و تهیهکنندگان جبهه مقاومت برای ساختن فیلم به آن مراجعه کنند.باید نهادی در این باره تعریف شود تا سینماگران از آن مطالبهگری کنند و به تبع این مطالبهگری نیز سینماگران مطمئن شوند از ساخت آثاری درباره جبهه مقاومت و حتی دفاعمقدس حمایت میشود، چون چنین مجموعهای وجود ندارد خود به خود این وظیفه روی دوش اهالی سینما افتاده است. به عبارت دیگر هیچ مدیریتی در حال حاضر پیگیر و نگران ساخت آثاری با موضوع مقاومت نیست و همه دنبال سلایق خود هستند. در این میان معدود سینماگرانی هم که دغدغه تهیه و ساخت چنین آثار و پروژههایی دارند باید سراغ سازمانها و نهادهای مختلف و مدیرانی بروند که متاسفانه دغدغهمند نیستند تا این مدیران برای تهیه فیلمهای مورد نیاز جامعه امروز، توجیه شوند.
فیلمسازی مشترک در کشورهای حوزه مقاومت
آنچه اصغری میگوید با توجه به اینکه به نظر میرسد سازمان سینمایی هم برنامه منسجمی در رابطه با تهیه فیلمهای حوزه مقاومت با کشورهای مسلمان همسایه ندارد، بیشتر به واقعیت نزدیک است؛ چون سازمان سینمایی صرفا شاید از این نوع تولیدات حمایت کند، اما نیاز به سازوکاری پایداریادبیرخانهای دائمی،جریانساز،هدفمند ومنسجم همراه با برنامهریزی و سیاستگذاری برای گفتوگو بین کشورهای حوزه مقاومت ازراه سینما احساس میشود.اصغری درباره نقش سازمان سینمایی درایجاد همکاریهای مشترک میان کشورهای مقاومت گفت: قطعا سازمان سینمایی میتواند به لحاظ کمیت و کیفیت اثرگذار باشد. سازمان سینمایی به عنوان اصلیترین متولی سینمای کشور هم دسترسیهای لازم برای رسیدن به تولیدات مشترک دارد و هم بودجه و امکاناتی در اختیار دارد که میتواند این نوع آثار را تولید کند و از سینماگران نیز مطالبهگری کند تا به تولید این گونه آثار روی بیاورند. اگر سازمان سینمایی در مسیر تحقق چنین هدفی حرکت کند و پیشقدم تولید مستمر این گونه آثار البته با کیفیت لازم و به دور از نگاههای سلیقهای باشد، چنین هدفی حتما در دسترس است. البته نهادهای موظفی مثل حوزه هنری که در تولید آثار سینمایی فعال هستند باید بیش از پیش آثاری با موضوع مقاومت تولید کنند.
لزوم تشکیل نظام سرمایهگذاری صحیح
او همچنین درباره این موضوع که چرا کشورهای حوزه مقاومت در جبهه فرهنگی هماهنگی لازم را با یکدیگر ندارند و آیا ایجاد یک اتحادیه سینمایی میتواند به این هماهنگی کمک کند، عنوان کرد:تشکیل اتحادیههایی از این دست که در نتیجه مراودات سینمایی شکل میگیرد، میتواند مفید باشد و به تولید آثار مشترک منجر شود به شرط اینکه مجموعههایی در این اتحادیه وارد شوند که توان سرمایهگذاری در تولید آثار مشترک را داشته باشند. معتقدم در عرصه نظامی در جبهه مقاومت به هماهنگی بالایی رسیدهایم و دستگاههای دخیل میتوانند اشتراکات فرهنگی را در تولید آثار سینمایی مشترک دنبال کنند.درکنار این دستگاهها وزارت امورخارجه و رایزنهای فرهنگی ما باید به طور جدی وارد این حوزه شوند؛ قطعا آثار مشترکی که تولید میشود، میتواند از جغرافیای حوزه مقاومت عبور کرده و در اقصی نقاط جهان به خصوص در کشورهایی که با ایران اشتراکات فرهنگی دارند، اکران شوند.
نبود سیاستهای ثابت در زمینه ساخت آثار مقاومتی
یکی دیگر از تهیهکنندگانی که در کارنامه کاریاش تهیهکنندگی آثاری مانند «۳۳ روز» و «اتوبوس شب» دیده میشود، مهدی همایونفر است. او درباره علت تولید نشدن آثار مقاومتی در ایران به جامجم گفت: سینما اساسا یک صنعت گران به حساب میآید. بهعنوان مثال، یک اثر معمولی بودجهای بالغ بر ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان لازم دارد؛ به همین دلیل ساخت اثری در حوزه مقاومت به یک سرمایهگذار پای کار و دغدغهمند نیاز دارد؛ اما نکتهای که قبل از ورود به بحث تولید اثر باید به آن پرداخت این است که باید در حوزه متن و نوشتار فعال باشیم، چون ما در این حوزه که حوزه گرانی هم به حساب نمیآید، کاری نکردیم.
بیاطلاعی سینماگران از رگ و ریشه فرهنگ مقاومت
ما بسیاری از مفاهیم جنگ و ضدجنگ و مقاومت را گاهی خلط و اشتباه میکنیم و امروزه هم یکی از دلایل اصلی تولید نشدن آثار در حوزه مقاومت این است که یک فیلمساز اطلاعات کامل درباره جغرافیا و فرهنگ مقاومت که به کار سینماگر بیاید ندارد و این همان موضوعی است که همایونفر به آن اشاره و عنوان کرد: کلید حل این مشکل در دست نویسندگانی است که با این حوزه محشور هستند؛ بنابراین گام اول این است که ما نویسندگان مطلع را که خود فلسطینیان یا لبنانیها هستند، پای کار بیاوریم. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که وقتی به آثار سینمایی حوزه مقاومت مانند بازمانده رجوع میکنیم، فیلمنامه آن بر اساس کتابی از یک فلسطینی است، همچنان که در حوزه لبنان و خاصه حزبا… که از نظر مذهب هم با ما اشتراک دارند باز هم در این حوزه منبعی در دست نداریم و حتی رمانی درباره حزبا… نیز نوشته نشده است.این تهیهکننده سینما یادآوری کرد: اگر قرار باشد اثر در سینما تولید شود، اول باید کمبود متن در عرصه ادبیات را حل کنیم و با یک سرمایهگذاری مناسب معنوی و مادی در افراد رغبتی برای تولید آثار ایجاد کنیم که در حوزه مقاومت شروع به نوشتن داستان و رمان کنند، ما اگر متن مناسب داشته باشیم، میتوانیم به تولید یک اثر سینمایی فکر کنیم. نکته دیگر اینکه ایران بهعنوان حامی اصلی جبهه مقاومت باید با یک سرمایهگذاری مناسب به تولید آثار مرتبطه با مقاومت روی بیاورد و در قدم بعدی به سمت تولید آثار مشترک حرکت کنیم.
نقش مهم رایزنان فرهنگی برای تولید و تبادل آثار محور مقاومت
تهیهکننده فیلم ۳۳ روز درباره نقش رایزنهای فرهنگی در ایجاد همکاریهای مشترک برای ساخت آثار مقاومت محور نیز گفت: ما در بخش رایزنهای فرهنگی متاسفانه اصلاا موفق عمل نکردهایم و کافی است تا به فعالیتهای رایزنهای فرهنگی نهفقط در حوزه مقاومت که در همه کشورها از ابتدا تا امروز از جمله در کشور لبنان که مدت زیادی است در آن رایزن فرهنگی داریم نگاهی داشته باشیم تا متوجه شویم که ثمره این فعالیتها محدود به برگزاری اجلاسها و کمیسیونهای مشترک شده است. اما در واقع رایزنهای فرهنگی هنوز نتوانستهاند هنرمندی را ترغیب کنند تا اثری برای مقاومت تولید کند.
کمکاری سیاستگذاری فرهنگی در فیلمهای مقاومتی
مهدی همایونفر باتوجه به اینکه تهیهکننده فیلم ۳۳ روز است و این فیلم با همکاری حزبا… ساخته شده درباره ادامهدار نبودن این همکاری گفت: سیاستگذاران ایرانی در گام اول عامل ادامهدار نبودن این همکاری هستند وگرنه حزبا… و بچههای لبنان تابعی از سیاستهای ایران هستند. زمانی که سیاستگذاران ایران از خود رغبت نشان میدهند، چنانکه در تولید فیلم ۳۳ روز این رغبت وجود داشت و طرف لبنانی هم شاهد فعالیت مسئولان ایرانی بودند، برای تولید یک اثر مشترک واقعبینانه آماده شدند. بعد از این فیلم تلاش جدی برای ساخت تولید یک اثر مشترک شکل نگرفت. علت این امر نیز وابسته به فقدان سیاستگذاریهای فرهنگی کشور درزمینه ساخت فیلمهای مقاومتی است، چون این سیاستها با عوضشدن دولتها تغییر میکنند و ثابت نیستند.
نیاز به روشنگری در حوزه مقاومت
سید مسعود اطیابی، کارگردان و تهیهکننده آثاری همچون «ریسمانی نزدیکتر از رگ» که در محور مقاومت تعریف میشود با اشاره به اهمیت ارائه تاریخ جبهه مقاومت برای نسل امروز گفت: ما در حوزه مقاومت یک بحث تبیینی داریم که باید ماهیت مقاومت برای مخاطبان تبیین شود و درباره این جبهه روشنگریهای بیشتر اتفاق بیفتد که این جبهه در مقابل چه دشمنی ایستاده است. یک بحث هم بحث تفصیلی است و اینکه تاکنون چه اتفاقاتی افتاده و همچنین بیان تاریخ جبهه مقاومت اهمیت دارد. این دو مبحث، هرکدام راهبرد خاص خود را میطلبد، اما اینروزها با نوعی از فعالیتهای رسانهای جبهه صهیونیستی روبهرو هستیم که واقعیت را بهگونهای روایت میکنند که منجر به جابهجایی حق و باطل شود و خود را در این کارزار محق نشان دهند.
توجه به شیوههای جدید فیلمسازی
اطیابی با بیان اینکه بهتصویرکشیدن تاریخ مقاومت و باورهای آن نیاز به تحقیقی چندساله دارد و نمیتوان به شیوههای قدیمی این محتوا را به مخاطبان نسل امروز ارائه کرد، افزود: باید به شیوههای جدید مانند فیلمسازی این نسل را با جبهه مقاومت آشنا کرد. البته باید اشاره کرد اینطور هم نیست که فعالیتی تا به حال انجام نشده و هنرمندان سینما و تلویزیون دراین رابطه فعالیت داشتند و شاهد اتفاقات زیادی در این رابطه بودیم، اما لازم است که این فعالیت بیش از پیش صورت بگیرد.
پاس گل به دشمن ندهیم
اطیابی همچنین درباره قدرت رسانهای رژیم صهیونیستی و اتحاد فرهنگی جبهه مقاومت گفت: بهنظرم رژیم صهیونیستی هنوز نتوانسته از طریق سینما روی افکارعمومی جهان و حتی خودش تاثیرگذارباشد، اما درباره قدرت رسانهای دشمن باید گفت که دراین زمینه موفقتر عمل کردهاند، ولی موضوع مهمتر ضعف رسانهای ما در داخل است که واژهها و کلماتی در رسانههای ما استفاده میشود که میتوان از آن بهنوعی پاس گل به دستگاه رسانهای دشمن تعبیر کرد.
نیاز به راهبرد و برنامهریزی برای تولید آثار مشترک مقاومتی
راهبرد تعامل فرهنگی باکشورهاازراه سینما، یکی ازابزارهای تاثیرگذاری بر افکارعمومی است.سرآغاز این موضوع، توجه به کشورهای همسایه درحوزههای تمدنی مشترک است،چون دستاوردهای قابلتوجهی ازجنبههای تاثیرگذاری روی اقتصاد و سیاست بههمراه دارد. هرچند که سازمان سینمایی در سالهای اخیر متوجه اهمیت انتقال دیپلماسی فرهنگی و گفتوگو با زبان سینما شده و تفاهمنامههای مختلفی را با کشورهای آسیایی و حوزه خاورمیانه مثل کشورهای عراق، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، عمان و روسیه امضا کرده است، اما بیشتر این تفاهمنامهها درجهت تولید آثار سینمایی با محور مقاومت نبوده است. سازمان سینمایی صرفا شاید از این نوع تولیدات حمایت کند، اما نیاز به سازوکاری پایدار یا دبیرخانهای دائمی، جریانساز، هدفمند و منسجم همراه با برنامهریزی و سیاستگذاری برای گفتوگو بین کشورهای حوزه مقاومت از راه سینما احساس میشود.