ملودرامی قابل قبول در جغرافیایی متنوع
سریال تلویزیونی «روزهای بیقراری» که اخیرا بار دیگر از شبکه آیفیلم پخش شد در سال ۱۳۹۵ به کارگردانی کاظم معصومی و تهیهکنندگی امیرحسین شریفی درپنج استان تهران، اصفهان، همدان، مازندران و خراسانرضوی تولید شد و توانست در کنار بازیگران تهرانی از بهترین چهرههای بومی و شناخته شده استانی هم استفاده کند و آنها با لهجههای محلی خودشان در این مجموعه صحبت میکنند.
روزهای بیقراری یکی از ملودرامهای موفق تلویزیون با داستانی سرراست از قواعد آثار ملودرام کلاسیک تبعیت میکند و ساختار روایی خود را برمبنای بروز یک بحران در درام خانوادگی تعریف کرده، فراز و فرودهای قصهاش را بر این اساس ترسیم میکند.فرهاد(پژمان بازغی)مهندسی جوانی است که زندگی آرامی باهمسرش رها(الهام حمیدی)دارد و در زندگی خانوادگی و حرفهایاش موفق بهنظر میآید اما یک سانحه رانندگی، زندگیاش را دچار بحران میکند و او باید با به کما رفتن همسرش که باردار بوده و مرگ راننده شرکت کنار بیاید. در کنار نقشهای محوری قصه، کامران تفتی در نقش منصور و حمیدرضا هدایتی در نقش پدر رها، دیگر بازیگران سریال هستند. همچنین ابوالفضل پورعرب نیز در نقش کاویان در سریال حضور دارد. مهدی بهپور، فیلمنامهنویس سریال در همان دو سه قسمت نخست پس از معرفی شخصیتهای اصلی نقطه بحرانی این ملودرام را آغاز میکند و روایتهای فرعی و خردهقصهها را به آرامی وارد قصه کرده تا مخاطب با داستان فرهاد و رها همراه شود. در داستانهای فرعی با نوید و فریبا و سارا و برادرش منصور آشنا میشویم که هریک به شکلی با زندگی رها و همسرش ارتباط پیدا میکنند. ازویژگیهای این سریال همین داستانکهای کوچکی است که بهواسطه شخصیتهای فرعی با هم قصه اصلی را جلو میبرند. در داستان نوید، او که شغل مشخصی ندارد برای ازدواج با دخترعمویش با مشکلات مالی زیادی روبهروست. سارا همدانشگاهی رها و فرهاد در قالب آشنای دوست صمیمی قهرمان داستان، سرپرستی بهار ــ نوزاد به دنیا آمده رها ــ را قبول میکند و هرکدام از این ماجراها بار دراماتیک قصه را بر دوش میکشند. اما در میان شخصیتهای دیگر سریال، هرچند کامران تفتی در نقش منصور یکی از کلیشهایترین کاراکترهای سریال را بهواسطه جنس تکراری بازی خود تفتی به نمایش میگذارد اما حضور متفاوت ابوالفضل پورعرب در نقش کاویان (مهندس کاتبی)، دایی رها نه تنها به بازیهای سریال قوام و اعتبار میبخشد بلکه بخش از هنرآفرینی او را به رخ میکشد.همانطور که پیشتر گفته شد این سریال در زمانی به فراتر از پایتخت فکرکردکه تولیداتی ازایندست انگشتشماربودندوداستان ازحیث وضعیت اجتماعی نیازبه تنوع لوکیشن و تصویربرداری در شهرهای مختلف داشت. تنوع جغرافیا یا معماری و شهری در کنار گویشهای مختلف به بافت بصری قصه ارزش بیشتری داده است و از این حیث ما با موقعیتهای اجتماعی گوناگون روبهرو میشویم. کاظم معصومی که پیشتر در سینما با فیلم «طبل بزرگ، زیر پای چپ» نظر مخاطبان را جلب کرده بود در این سریال تلاش کرده در فرم قاببندی، زوایای دوربین و بهخصوص بازی بازیگران دقت کرده، اثری قابلقبول به نمایش بگذارد.