تجدید دیدار با داستانهای ارباب-رعیتی
بیننده ایرانی شیفته قصهگویی است. اصلا داستانپردازی و دلدادن به افسانهها و روایتها در خونش است.شاید بسیار بیشتر از تمام ملتهای دنیا. به همین دلیل است که دراینجا فیلمها و سریالهایی که دارای داستانهای منسجم و پرفرازونشیب هستند و شخصیتهایی شبیه به مردم همین دیار دارند، بیشتر مورد توجه قرارمیگیرند.
عجیب هم نیست در سرزمینی که در افسانههایش برای امثال «شهرزاد»، قصهگفتن بهانهای برای زندهماندن بوده و ادبیاتش غنی از قصه و مثل است، مردم اینطور گوش جان به داستان بدهند. اگر پیرنگشان هم به قدیم و فضاهای گذشته پیوند بخورد که دیگر فبها! درست مثل سریال نورسیده «سوجان» که پخش آن از اول هفته جاری در شبکه یک سیما شروع شده. با روایتی از اوایل قرن چهاردهم شمسی که گویا قرار است بهواسطه جغرافیای محل وقوع داستان یعنی شمال کشور، تأثیر و پیامدهای وقایع حماسه نهضت جنگل را بر سرنوشت کاراکترهایش به تصویر بکشد و تا حوادث سال ۱۳۵۷ ادامه یابد. جایی که پیشبینی شده فصل اول قصه به پایان برسد و بستر برای ادامه حکایت در نیمه دوم قرن گذشته آماده شود.سوجان، ساخته حسین تبریزی است که در اغلب کارهایش برای روایتپردازی اولویت بیشتری قائل بوده. چه وقتی کمدی ساخته مثل سریال«موچین»، چه درامهای خانوادگیاش همچون سریالهای «کیفر» یا «رخنه» وچه در درامی پلیسی مانند«تا رهایی».تم مرکزی سوجان به تهیهکنندگی مهدی کریمی ومیثم آهنگری، بر مبنای مختصات نظام مطرود ارباب ــ رعیتی و رویارویی فئودالها با اقشار کارگر و کشاورز شکل گرفته. در همین افتتاحیه کار هم مشخص است که در مراتب بعدی، خطوط روایی و شخصیتهایی خلق شدهاند که با مقتضیات این دوره تاریخی درگیر و مواجه بودهاند، با فیلمنامهای ازفریدون حسنپور که شناخت مشروحی از خطه گیلان وظرفیتهای بومی و بنمایههای اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن برای بهرهوری دراماتیک دارد.سناریویی که مراحل تحقیق ونگارش آن بیش از پنج سال زمان برد.
سریال در شیوه دیالوگنویسی هم محافظهکار نیست و کنایهآمیز است؛ درجایی از قسمت اول مادربزرگ در انتقاد از شرایط طعنه میزند: «رسم روزگاره، اونروزا خانها تفنگ و تفنگچی داشتن، امروز روز آدم و کاسهلیس!»
به نظر میرسد درقسمتهای آتی با پررنگشدن قصه «سهراب» و مواجههاش با آدمهای خان وکاراکتری که«قدرت» معرفی شده، قضیه مسابقات کشتی، فلشبکهایی که انتظار میرود خلأهای احتمالی را پر کنند و…سوجان، مخاطبان خود را پیدا کند.
حضور چهرههای شناختهشده چون ثریا قاسمی، بهزاد فراهانی، سیما تیرانداز، بهنام تشکر، رضا توکلی،رامین راستادو جوانترهایی مثل علی مرادی در ترکیب بازیگران، نوید سریالی دیدنی را میدهد. بهویژه که لوکیشنهای این سریال ۶۰ قسمتی در مناظر بهشتی روستاهای گیلان، از حیث بصری سوجان را آراسته است.
سریال در شیوه دیالوگنویسی هم محافظهکار نیست و کنایهآمیز است؛ درجایی از قسمت اول مادربزرگ در انتقاد از شرایط طعنه میزند: «رسم روزگاره، اونروزا خانها تفنگ و تفنگچی داشتن، امروز روز آدم و کاسهلیس!»
به نظر میرسد درقسمتهای آتی با پررنگشدن قصه «سهراب» و مواجههاش با آدمهای خان وکاراکتری که«قدرت» معرفی شده، قضیه مسابقات کشتی، فلشبکهایی که انتظار میرود خلأهای احتمالی را پر کنند و…سوجان، مخاطبان خود را پیدا کند.
حضور چهرههای شناختهشده چون ثریا قاسمی، بهزاد فراهانی، سیما تیرانداز، بهنام تشکر، رضا توکلی،رامین راستادو جوانترهایی مثل علی مرادی در ترکیب بازیگران، نوید سریالی دیدنی را میدهد. بهویژه که لوکیشنهای این سریال ۶۰ قسمتی در مناظر بهشتی روستاهای گیلان، از حیث بصری سوجان را آراسته است.