«تانکخورها» یکی از مجموعههایی است که اخیرا روی آنتن رفته و بهخاطر ساختار، محتوا و مضمونی که دارد و همچنین کارگردانی خوب پرویز شیخطادی توانست از همان ابتدا مورد توجه قرار بگیرد و مخاطب با شخصیتها و قصههایشان ارتباط برقرار کرده و آنها را در ماجراهای پیشرو همراهی کند.
تکنیک غرقشدن در قصه
از آنجا که تدوین بخش مهمی از یک اثر نمایشی محسوب میشود، صانعی در گفتوگو با جامجم در پاسخ به این سؤال که تانکخورها یک سریال در ژانر درام کمدی است، آیا این موضوع روی تدوین کار هم تاثیرگذار است یا نه و اینکه چه چالشهایی در این کار داشته بیان میکند: درواقع باید بگویم سریال تانکخورها یک سریال درام است. درام از منظر جامعهشناسی به معنا و مفهوم زندگی است.شما در درام(زندگی) لحظات شاد،غمگین، نگرانکننده، خشمگین و…دارید. پس درواقع باید کار را یک سریال درام دانست که این موضوع کار را برای تدوینگر بهمراتب سختتر میکند. من در تدوین این سریال باید از لحظات ملودرام و عاشقانه تا صحنههای اکشن را تدوین میکردم و این نیاز به تبحر و تجربه بالا در تدوین انواع ژانرها داشت. چالش اصلی و مهم ما در این سریال ایجاد روایت منظم و رسیدن به ریتم مناسب و بدون لکنت در روند تدوین بود تا بیننده در هیچکدام از سکانسهای این سریال احساس نکند دارد فیلم میبیند و در درام و قصه غرق شود. این درواقع مهمترین ماموریت و وظیفه من بهعنوان تدوینگر در این سریال بود.
در تدوین باید خلاق بود
از آنجا که مهمترین ابزار تدوینگر نماهایی است که در فیلمبرداری ضبط شده، وی در ادامه درباره نماهایی که شیخطادی از این سریال گرفته و در اختیار تدوینگر قرار داده میافزاید: قبل از پاسخ به این سؤال باید از آقای شیخطادی، کارگردان و آقای محمدی، تهیهکننده این سریال تشکر کنم که به بنده اعتماد کردند و تدوین سریال به این مهمی را به من سپردند. اما در پاسخ به سؤالتان باید عرض کنم آقای شیخطادی در هر سکانس با دکوپاژهای منحصربهفردشان در اصل موقعیت را برای تدوین هرچهبهتر سکانس فراهم میکردند. این درصورتیبود که شما در روند کلی سریال اصلا متوجه تفاوت دکوپاژها در هر لوکیشن نمیشوید و این قطعا از یک تبحر و تجربه فراوان سرچشمه میگیرد. اما این کار را برای تدوین بهمراتب مشکلتر میکرد، چون شما بهعنوان تدوینگر باید با ارائه خلاقیتهای متنوع در تدوین هرسکانس پابهپای کارگردان پیش میرفتید. نکته دیگر اینکه اینجا بحث پلان زیبا و نمای متفاوت نبود، بحث پیداکردن مسیر درست هر سکانس و ایجاد درام و ریتم درست هر سکانس با انتخاب نماهای درست و رسیدن به یک نظم و ریتم صحیح، برای القای درام به بیننده بود. از آنجا که این کار در دو فاز شهری و جبهه ساخته شده است، صانعی در پاسخ به این سؤال که تدوین کدام بخش سختتر بود هم بیان میکند: همانطور که اشاره کردید این سریال در دو فاز شهری و جنگی ساخته شده. در هر فاز ما سکانسهای ملودرام تا اکشن داریم. خوب، قطعا در بخش جنگی اکشن بیشتر و در بخش شهری ملودرام و درام بیشتری وجود داشت. اما هیچکدام سختتر نبودند و هر دو به یک اندازه اهمیت داشتند و پیچیدگیهای منحصربهفرد خودشان را دارند. در کل شما زمانی که با آقایان محمدی و شیخطادی کار میکنید، نباید انتظار کار ساده داشته باشید. وی در ادامه درباره همکاریاش با پرویز شیخطادی میگوید: تانکخورها اولین همکاری من با ایشان بود که باعث افتخار من است ایشان اجازه دادند بنده راشهای سریالشان را برای تدوین دست بگیرم. به جرأت باید عرض کنم بهترین تجربه تدوینم در مواجهه با کارگردان بود، آنهم کارگردانی کاربلد، بلندطبع، خلاق، با اثرانگشتی منحصربهفرد که به شما اجازه هر کار خلاقهای در راستای پیشبرد اهداف خودش در سریال را میدهد. درواقع ما تقریبا از ماههای دوم یا سوم فیلمبرداری به لطف آقای محمدی که جا دارد بازهم از ایشان به خاطر حضور مستمرشان در تدوین تشکر کنم، طی کمترین زمان ممکن به یک زبان مشترک رسیدیم و من توانستم ترجمان مناسب و مد نظر آقای شیخطادی را برای ارائه سریال به مخاطب پیدا کنم.
ارائه محصول شکیل توسط تدوینگر
شاید تدوین را باید به نوعی کارگردانی دانست که صانعی دراینباره توضیح میدهد: تدوین درواقع ابزاری است در دستان کارگردان برای برقراری ارتباط هرچهبهتر و بیشتر با بیننده. تدوینگر موظف است به نگاه کارگردان چیزی بیفزاید و محصول بهدستآمده را به شکل شکیل و زیبایی در اختیار مخاطب قرار دهد. تدوینگر مانند کارگردان باید به تمام مراحل فیلمسازی از فیلمنامهنویسی تا صداگذاری و موسیقی اشرافی حتی بیشتر از خود کارگردان داشته باشد. این تسلط به تدوینگر کمک میکند تا تاثیر بسزایی در خلق یک اثر نمایشی بگذارد.
عبور ریتم از فیلمنامه و اجرا
صانعی در این گفتوگو در پاسخ به این سؤال که آیا ریتم کارهایی که ساخته و پخش میشوند در تدوین است که گاهی کند و خستهکننده میشود و یا برعکس برخی کارها ریتم خوبی دارند و اینکه اصلا تدوین روی ریتم کار بهصورت مستقیم تاثیر میگذارد یا نه هم میگوید: مهمترین عامل ریتم در هر اثر نمایشی فیلمنامه است.اگر شما در آثاری که از تلویزیون پخش میشود دچار احساس کندی و خستگی میشوید، باید در وهله اول به فیلمنامه اثر توجه کنید. درمرحله بعدی انتخاب فرم و نوع و ریتم اجرا توسط کارگردان اثر در ریتم یک اثر نمایشی بسیار تاثیرگذار است.تدوینگر موظف است در راستای ریتم فیلمنامه و اجرای کارگردان پیش برود. متاسفانه در برخی آثار ما شاهد عدم تطابق ریتم تدوین با فیلمنامه و اجرای کارگردان هستیم. بعد متوجه میشویم کارگردان یا تهیهکننده از تدوینگر خواسته لختی و کندی کار را که در فیلمنامه و اجرا بوده با برشهای بیشتر و تندتر جبران کند که این تاثیر عکس خواهد داشت و مخاطب را بیشتر از اثر دور میکند. درواقع باعث عدم شکلگیری درام میشود. ریتم یک اثر نمایشی به مجموعه فیلمنامه، کارگردانی و تدوین برمیگردد. قطعا تدوین یکی از اصلیترین و شاید مهمترین ابزار فیلمساز در مبحث ریتم اثر باشد. اما اگر این موضوع،درفیلمنامه واجرای کارگردان رعایت نشده باشدتدوینگر نمیتواند بهتنهایی ریتم یک اثر را متناسب با مخاطب، ژانر، مدیا و مدیوم مورد نظر به سرانجام برساند.