کشتی در خاک سینما
فیلمهای زیادی را از سینمای آمریکا به یاد داریم که با محوریت ورزشهای راگبی، بسکتبال، بیسبال و هاکی روی یخ ساخته شدند. همانطور که در بالیوود هم میتوان به فیلمهای متعددی با نگاه راهبردی در ترویج ورزش هند اشاره کرد اما سینمای ایران به سیاق همه کمکاریها در زمینه پرداختن به ورزش اول و ملی کشور یعنی کشتی، آنطور که باید یک گوشه کار را برای معرفی هنرمندانه این ورزش محبوب، پرافتخار و پرطرفدار نگرفته و بهجز تلاشهایی اندک و انگشتشمار، در مجموع روی تشک سی (سینما) در خاک بیاعتنایی و موانع نشست و مغلوب این بازی و فرهنگسازی شد.سالروز تولد جهان پهلوان غلامرضا تختی، قهرمان و پهلوان بیتکرار کشتی ایران و جهان و روز ملی کشتی، بهانهای است برای مرور خط و ربط کمرنگ و ناچیز سینمای ایران با کشتی و فیلمهایی که با محوریت این ورزش تولید شدهاند. آثاری که بیشتر آنها ــ البته بیشتر از همین بضاعت موجود ــ فارغ از کمیت غیرقابل عرض، در کیفیت و ماندگاری هم حرف چندانی برای گفتن ندارند. گویی ورزش ملی در صنعت سینمای ایران ضربه فنی شده است.
قهرمان شریف
محمدعلی فردین، نایب قهرمان کشتی جهان در وزن ۷۳کیلوگرم دو سال پس از آغاز فعالیت در سینما در سال۱۳۴۰ و در فیلم «دختری فریاد میکشد» به کارگردانی خسرو پرویزی نقش کشتیگیری به نام شریف را بازی میکند. در آنونس فیلم هم با نمایش صحنههای فردین روی تشک کشتی از این ویژگی برای جذب تماشاگر استفاده میشود: «برای نخستین بار محمد فردین، قهرمان سابق کشتی جهان در نقش واقعی خود ظاهر میشود. او قهرمانی است نیرومند که بهخاطر هدفی مقدس مبارزه میکند.» یکی از مهیجترین سکانسهای فیلم، مربوط به مبارزه شریف با کشتیگیر ایتالیایی آلبرتو است که با پیروزی قهرمان ایرانی به پایان میرسد. فردین پنج سال بعد (۱۳۴۵) در فیلم «جهان پهلوان» به کارگردانی اسماعیل ریاحی هم نقش اکبر جهانپهلوان، قهرمان سابق کشتی را بازی میکند. در بخشی از این فیلم او کنار مدالهای قهرمانیاش میایستد و در یک فلاشبک بخشهایی از مسابقه کشتی فردین را میبینیم. اکبر میگوید: «فریادهایی که جمعیت از ته دل میزدن، فقط به خاطر زور بازوم نبود، زور رو که خیلی از حیوونا هم دارن. اونا من رو یه پهلوون میشناختن، یه پهلوون با تمام محسناتش، با انسونیتش، با مردونگیش، با معرفتش.» دیالوگهایی که فارغ از ضعف فیلم و ساختار فیلمفارسی، از این جهت اهمیت دارد که به جایگاه منش و مرام پهلوانی و انسانی کشتی، بهعنوان ورزش ملی ایران میپردازد. اما متاسفانه سینمای ایران در طول سالها بهندرت سراغ معرفی ظریف و هنرمندانه فرهنگ کشتی و فرهنگسازی از این طریق رفته است. لنگ تندر، زیر یک خم و تبدیل آن به خورجین تکون و دو خم و به پل زدن حریف، از جمله فنونی است که فردین در آنها مهارت داشت و در همین سکانسهای کشتی فیلمهای دختری فریاد میکشد و جهان پهلوان، بخشهایی از آن به نمایش گذاشتهمیشود.
فیلم ناتمام علی حاتمی
علی حاتمی در میانه دهه ۷۰ تولید فیلم جهانپهلوان تختی را درباره زندگی غلامرضا تختی شروع کرد. خسرو نظافتدوست، عزتا… انتظامی، افسانه بایگان، افسر اسدی، لیلا حاتمی، تانیا جوهری، سهراب رستمی و سیروس ابراهیمزاده از بازیگران این فیلم بودند. ظاهرا ابتدا قرار بود فرامرز قریبیان در نقش تختی جلوی دوربین برود اما درنهایت بهدلیل اهمیت صحنههای کشتی و حساسیت حاتمی برای نتیجه بهتر کار، نقش به نظافتدوست، نایب قهرمان ۸۲کیلوگرم کشتی فرنگی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴تهران رسید، کسی که هم به لحاظ چهره شباهت زیادی به آقاتختی داشت و هم در ۱۵ سالگی جهان پهلوان را از نزدیک دیده بود. تشدید بیماری حاتمی و درنهایت درگذشت زودهنگام این فیلمساز، باعث توقف و ناتمام ماندن پروژه جهان پهلوان تختی شد و حسرت و کنجکاوی دیدن این فیلم برای همیشه باقی ماند.
اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک
اینکه چه شد تختی ۱۷دی۱۳۴۶ و در ۳۷سالگی آن تصمیم تلخ را در اتاق۲۳ هتل آتلانتیک گرفت، با وجود همه اسناد و مطالب و اظهارنظرها و گمانهزنیها همچنان در هالهای از ابهام است یا دستکم هضم آن و مسیری که به چنین واقعه غمباری منجر شد، دشواریهای زیادی دارد. اتفاقی که بهدلیل رازآلودبودنش، واجد ظرفیت نمایشی و دراماتیک است، یکبار آن همین دو سال پیش، باعث تولید و اجرای نمایش «تختی در اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک» به کارگردانی تینو صالحی شد و یک بار هم سال ۷۶ در فیلم «جهانپهلوان تختی» به کارگردانی بهروز افخمی. ظاهرا قرار بود افخمی فیلم ناتمام علی حاتمی را به پایان برساند اما در عمل در مسیر متفاوت و مستندگونه ای پیش میرود و در قالب قصه فیلم، یک کارگردان (فریبرز عربنیا) و همسرش (نیکی کریمی) میخواهند پروژه ناتمام علی حاتمی را به اتمام برسانند اما در میانه تحقیقات، کنجکاو میشوند تا از علت اصلی مرگ تختی رمزگشایی کنند که البته نتیجهای ندارد.
ترویج جوانمردی
فیلم «حریف دل» به کارگردانی رضا گنجی محصول سال۱۳۷۵ از معدود آثار با موضوع و محوریت کشتی است. شاهد احمدلو در این فیلم، نقش نوجوان علاقهمند کشتی به نام سعید را بازی میکند که بدون اطلاع پدر و مادرش به این ورزش میپردازد. حریف دل با وجود امتیاز تولید اثری با موضوع کشتی، در ساختار، روایت و جذابیت، نه حریف دل تماشاگر میشود و نه در گیشه امتیازی به دست میآورد. با اینحال از همین داستان کمرمق، میتوان برداشتهایی مثبت درباره اشاره به اهمیت کشتی در فرهنگ ایرانی به عنوان ورزشی اخلاقمدار داشت، به ویژه با آن سکانسهای پایانی کشتی و صحنه ای که سعید همچون پهلوان پوریای ولی وقتی متوجه پای آسیبدیده حریفش میشود، از گرفتن آن صرف نظر و فعل جوانمردی را صرف میکند.
نباشد دردش را دوایی
بهرام توکلی در فیلم «غلامرضا تختی» مسیر پررنج و درد جهان پهلوان را به تصویر میکشد، اینکه غلامرضا تختی باوجود طی مسیر دشوار رسیدن به قله موفقیت و محبوبیت، با جفای جامعه و زمانه روبهرو میشود و سرنوشت او را به آنجا میرساند که نباید. ترانه محمد معتمدی روی تصاویر واقعی و مستند پایانی از مراسم تشییع تختی، همانقدر که تلخی این مسیر و غم و انزوای قهرمان را روایت و نمایندگی میکند، حکم یک مرثیهسرایی تاثیرگذار را هم دارد: «از غم دل نالهها دارم، از غم دل نالهها دارم/ نباشد دردم را دوایی، کجایی ای ساقی کجایی؟/ جامی که مرا دیوانه کند، با هستی خود بیگانه کند». یکی از نکات حاشیه ای درباره این فیلم، همکاری ناتمام امیرجدیدی بود، بازیگری که قرار بود نقش تختی را بازی کند و حتی برای آمادگی ایفای نقش، چند ماهی در خانه کشتی زیرنظر استاد منصور برزگر تمرین کرد اما به دلیل آنچه نتیجه تست گریم عنوان شد، از پروژه کنار رفت و شاهرخ شهبازی جای او در نقش تختی جلوی دوربینرفت.
کشتی سریالی
«کهنهسوار» به کارگردانی اکبر خواجویی، «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم و یاغی به کارگردانی محمد کارت، سریالهایی است که با موضوع و محوریت کشتی ساخته شدند. در این میان نقش کشتی در کهنهسوار و یاغی، بسیار محسوس و محوریتر بود. البته در سریال تلویزیونی کهنهسوار، خواجویی بیشتر سراغ فرهنگ جوانمردی و اخلاقی کشتی میرود و در یاغی، انگیزه شخصیت اصلی برای قهرمانی در کشتی و رسیدن به موفقیت، در محیط ناامن و تیره و تاری اتفاق میافتد و حتی آن قهرمانی تحتالشعاع قرار میگیرد. با این حال همه آنها در کنار قسمتهایی از پایتخت که نقی معمولی(محسن تنابنده) در مسابقات کشتی پیشکسوتان به میدان میرود، دارای وجوهی مثبت چون ایجاد انگیزه در کودکان و نوجوانان برای فعالیت در ورزش کشتی است و آن طور که از آمار زمان پخش این آثار برمیآید، میل و اشتیاق برای پرداختن به ورزش اول کشور به طرز چشمگیری افزایش داشت. همین مسأله به خوبی از تاثیرگذاری تلویزیون و سینما در تشویق جوانان و نوجوانان به ورزش و تقویت محیط سالم اجتماعی نشان دارد.
چشم اسفندیار فیلمهای ورزشی
نه تنها فیلمهای مرتبط با کشتی ناچیز و انگشتشمار است، بلکه در دیگر حوزههای ورزشی هم سینمای ایران عملکردی ناموفق داشتهاست، چه در کمیت تولید آثار ورزشی و چه در کیفیت. سرجمع نمیتوان به فیلم ورزشی درجه یک و ششدانگی در این زمینه اشاره کرد، برخلاف سینمای جهان که به خوبی از ظرفیت مهیج، پرتعلیق و دراماتیک ورزش استفاده و فیلمهای ورزشی درخشانی تولید میشوند. آثاری که هم از منتقدان نمره قبولی میگیرد و هم در گیشه حرفهای جدی برای گفتن دارند. اما در سینمای ایران شاید تنها میتوان به یکی دو نمونه چون یاسهای وحشی به کارگردانی محسن محسنی نسب اشاره کرد که دست در گیشه، موفقیت خوبی به دست آورد و جایی در میان ۵۰ فیلم پرمخاطب و پرفروش سینمای پس از انقلاب دارد.