توافق نانوشتهای بین دو صنعت رقیب سینما و تلویزیون وجود دارد که هرازگاهی داستانها و سوژههای خود را به یکدیگر قرض میدهند! در این حالت یا فیلمی سینمایی براساس داستان یک سریال موفق تلویزیونی ساخته میشود یا دستاندرکاران قاب کوچک برای یکی از پروژههای خود سراغ یک فیلم موفق و پربیننده سینمایی میروند.
یک اکشن سیاسی؟
هانااکشنی هیجانانگیز وماجراجویانه است که دردل داستان پرتنش خود،به طرح مسائل سیاسی نیزمیپردازدوبا نگاهی انتقادآمیز به روشهای کاری سازمانهای جاسوسی همچون سیا، سعی دارد موضعی اجتماعی گرفته و پیامهایی به بیننده خویش انتقال دهد. سریالها و فیلمهایی از این دست، بیشتر یادآور کارهای اکشن سیاسی و مهیج لوک بسون، فیلمساز فرانسوی هستند که سعی داشت ژانر اکشن و حادثه به دنیای سیاست و جاسوسبازی هم گره بزند ودرکنارسرگرمکردن تماشاچی اطلاعاتی درباره اوضاع کنونی جهان و پشتپرده سیاست هم ارائه دهد. از این نظر، سریال «هانا» توانسته با موفقیت عمل کرده و به هدف خود برسد.
نگاه متفاوت
دیوید فار، خالق سریال کار نگارش فیلمنامه آن را با همکاری ست لاچهد انجام داد. او مجموعه هیجانی خود را در هشت اپیزود آماده کرد. استقبال بالای تماشاگران راه را برای فصل دوم هانا در هشت اپیزود فراهم کرد و جذابیت داستان و ماجراها باعث شد تا فصل سوم هم تهیه و تولید شود. در کل، ۲۲ قسمت از سریال تولید و در معرض دید و قضاوت تماشاگران قرار گرفت. فار پس از مذاکره با تولیدکنندگان هانا در شبکه آمازون، سارا آدینا اسمیت را برای کارگردانی سریال انتخاب کرد. انتخاب یک خانم برای کارگردانی مجموعه، این فرصت را فراهم میآورد تا داستان آن از نگاه یک خانم تعریف شود، داستانی که یک دختر نوجوان را در رأس ماجراهایش داشت. اسمه کرید میلر درسه فصل سریال درقالب شخصیت هانا ظاهر شد.اوکه سابقه چندانی در امر بازیگری نداشت، چندین ماه مشغول تمرینات سخت بود تا بتواند برای بازی در صحنههای بیشمار اکشن سریال آمادگی جسمی داشته باشد.
جمع حرفهایها
از نکات جالب هانا، حضور چند بازیگر مطرح عالم سینما همچون ری لیوتا، جوئل کینامان و درموت مولرنی در نقشهای مهم آن است. میریل انوس هم نقش مادر هانا را در سریال بهعهده گرفت. داستان مجموعه در رابطه با هانا دختری ۱۵ ساله است که با اریک هلر (کینامان) زندگی میکند. اریک قبل از این مأمور سازمان جاسوسی سیا بوده که برای شرکت مخفی «اورتاکس» کار میکند. هانا تصور میکند اریک پدرش است اما در حقیقت اریک که دلباخته مادر هانا بوده او را از کمپ فراری داده و بزرگ میکند. هانا اطلاعی از برنامه محرمانه اورتاکس ندارد که طی آن، دیانای بچههای کوچک را بهگونهای دستکاری میکنند که بتوانند براساس آن تعدادی ابربچه خلق کنند. این بچههای استثنایی قرار است بهعنوان مأمور، عملیاتی مخفی برای سازمان جاسوسی انجام دهند. اریک و هانا که در مکانی دورافتاده در لهستان زندگی میکنند، خبر ندارند که سازمان جاسوسی؛ مأموری را راهی محل زندگی آنها کرده تا دختر را ربوده و به آمریکا برگرداند.
لوکیشنهای متنوع
یکی از جذابیتهای سریال از نظر منتقدان تلویزیونی استفاده از لوکیشنهای متنوع و چشمنواز تعدادی از کشورهای اروپایی بهعنوان مکانهای فیلمبرداری بوده است. این لوکیشنهای جذاب در مجارستان، اسپانیا، اسلواکی، انگلستان و جمهوری چک قرار داشتهاند و گروه سازنده برای بهرهگیری از آنها یک دور کامل اروپایی را سیر کردهاند! فار، خالق سریال عقیده دارد این لوکیشنها در کنار جذابیت تصویری، در خدمت داستان آن هم بودهاند: «استفاده از لوکیشنهای مختلف و متنوع کشورهای اروپایی، تنها بهدلیل چشمنواز و قشنگ بودنشان نبوده و کارکرد مهمتری داشتهاند.این مکانهاکمک میکنندتا نسبت به حسوحال کاراکترهای داستان درک بهتری پیدا کنیم و آن احساس محسور و زندانی بودن را بهتر بشناسیم. از این نظر میتوان گفت این لوکیشنها یکجورهایی در قالب یکی از کاراکترهای تأثیرگذار داستان ایفای نقش میکنند.»
برخورد متفاوت
برخورد منتقدان با هانا یکدست نبوده و نظرات متفاوتی درباره آن از سوی نویسندگان هنری نشریات مختلف ارائه شده است. برای مثال، منتقد یک نشریه انگلیسی چنین نوشته است: «سریال را میتوان ادامه راه نسخه سینمایی دانست و باید گفت اقتباس بسیار خوبی از آن ارائه داده است. در نسخه تلویزیونی تماشاگران شاهد آن هستند که داستان نسخه سینمایی به شکلی جذاب و خوب گسترش پیدا کرده و سازندگانش تلاش کردهاند به درونیات شخصیتهای محوری خود نفوذ کنند.» در مقابل، منتقد دیگری چنین نوشته است: «نمیدانم چه دلیلی دارد که سریالی براساس داستان یک فیلم سینمایی تهیه شود. تعریف دوباره داستانی که خود آن هم بارها به شکلهای مختلف تعریف شده، چه جذابیتی میتواند برای بینندگان داشته باشد. نمیشد بهجای این کار، سراغ یک داستان و سوژه جدید رفت و آن را با تماشاگران به اشتراک گذاشت؟»
شخصیت تخیلی
اینگونه اظهارات در شرایطی بوده که سریال هانا در کنار جذب انبوه تماشاگران، محبوب مراسمهای جوایز تلویزیونی هم بوده و نامزد دریافت جوایزی همچون بهترین کارگردانی و بازیگر نوجوان شده است. جوئل کینامان، بازیگر مطرح سینما در رابطه با حضورش در هانا میگوید: «یکی از دلایل اصلی همکاریام با سریال، وجهه نوجوانانه آن بود. متأسفانه برنامهسازان قابکوچک توجه چندانی به این قشر سنی ندارند و کمتر سراغ مضامینی میروند که این گروه سنی را شامل میشود. این در حالی است که ما با میلیونها تماشاچی نوجوان سروکار داریم که دوست دارند شخصیتهایی همسن و سال خود را در تلویزیون ببینند. شاید عدهای بگویند شخصیتی مثل هانا در سطح جامعه مشابه ندارد و کاراکتری خیالی است. من این را ایراد نمیدانم. مگر چند درصد کاراکترهای بزرگسالی که در سریالها و فیلمها میبینیم، در عالم واقعیت وجود دارند؟»