ایلبیگی: وقتی سازندگان اصرار دارند ما نمیتوانیم بگوییم نساز
تینا جلالی
جشنواره فیلم فجر به روزهای میانی خود رسیده، اگرچه آثار فیلمسازان شناخته شده هنوز اکران نشده، اما تا به اینجای کار فیلم آسی که توجهها را به خودش جلب کند و مخاطب را سرشوق بیاورد رو نشده، به بیانی دیگر هنوز تنور جشنواره گرم نشده است. البته بعضی فیلمها هم بودند که با اقبال همراه شدند (رها، بچه مردم، بازی را بکش) اما آنچه مسلم است اینکه نارضایتی از کیفیت فیلمها زیاد است.
سوای از چنین بحثهایی، یکی از نکاتی که از دید منتقدان و کارشناسان دور نمانده، این است که سوژه بعضی فیلمها در جشنواره امسال تکراری است، یعنی در جشنواره امسال چند فیلم با موضوع واحد ساخته شده، «اشک هور» و «اسفند» قصه شهید هاشمی را روایت کردند و «بازی خونی» و «شمال از جنوب غربی» به حمله نظامی چریکهای کمونیست در سال ۶۰ به شهر آمل میپردازند. اینکه در فاصله زمانی کوتاه یکساله، چهار پروژه سینمایی کلید بخورند و هر دو فیلم بر اساس موضوع واحدی ساخته شوند. عجیب نیست؟
قطعا مسوولیت پروانه ساخت و تولید چنین فیلمهایی به دولت قبل و مسوولان سینما متوجه است، چون اساسا جشنواره امسال محصول تفکر دولت قبل است، اما این وسط نکتهای که اهمیت دارد، سرمایهها و بودجههایی است که از منابع کشور برای ساخت این فیلمها صرف میشود و در گیشه بازگشتی ندارد.
در این گزارش به یادداشت سعید رجبیفروتن از مدیران سینما و پاسخ حبیب ایلبیگی، عضو شورای پروانه ساخت دولت قبل، درباره این موضوع میپردازیم.
قحط سوژه است مگر اندر سینما؟
سعید رجبیفروتن از مدیران اسبق سینما که از روند این موضوع اطلاعات دقیقی دارد برای وبسایت «سینما اعتماد» نوشت: سالهای نه چندان دور مدیرکل وقت نظارت معاونت سینمایی در دفاع از ادامه و ضرورت فعالیت شورای صدور پروانه ساخت گفته بود؛ مهمتر از بررسیهای محتوایی فیلمنامه، آنچه در اولویت شورا قرار دارد، رگولاتوری یا همان تنظیمگری است. او توضیح داده بود که با تنظیمگری میتوانیم بین گونههای سینمایی بالانس و تعادل ایجاد کنیم و از ساخت موضوعات مشابه خودداری به عمل آوریم.
مدیر نظارتی فکرش را نمیکرد که توصیف او از رگولاتوری از حد یک توجیه اداری فراتر نرود و امروزه به جایی برسیم که از موضوعات و سوژههای واحد سه فیلم سینمایی تولید شود و آب از آب هم تکان نخورد.
در این میان جز بیتفاوتی شورای پروانه ساخت، ارگانهای سرمایهگذار نیز که دست و دلبازانه از منابع عمومی کشور پول هزینه میکنند، در فکر مدیریت منابع مالی خود نیستند تا آن را صرف موضوعات بکر و جذاب دیگری کنند. شاهد مثالم تولید سه فیلم سینمایی درباره شهید هاشمی است که از دو فیلم درباره این شهید در جشنواره فجر امسال رونمایی میشود. «اشک هور» ساخته مشترک سازمان سینمایی سوره و سیما فیلم به کارگردانی امیر صرافها و محمدرضا اصلی همچنین «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی با حمایت بنیاد سینمایی فارابی و موسسه رسانهای اوج.
پیش از این در دهه نود نیز فیلم «یوسف هور» به کارگردانی علیاصغر شادروان ساخته شده بود که هیچگاه به نمایش درنیامد!
داستان به همین جا ختم نمیشود. واقعه حمله نظامی چریکهای کمونیست در سال ۶۰ به شهر آمل نیز تاکنون دستمایه سه فیلم سینمایی شده است که از بد حادثه دو فیلم آن همانند مورد قبلی در جشنواره چهل و سوم در معرض دید عموم قرار گرفتهاند. فیلمهای «بازی خونی» ساخته حسین میرزامحمدی و «شمال از جنوب غربی» به کارگردانی حمید زرگرنژاد؛ هر دو محصول ارگانهای نظامی و فرهنگی هستند که قاعدتا بودجه آنها از یک منبع واحد تامین شده است.
فیلم سوم با موضوع غائله جنگلهای آمل با نام «ماهی سیاه کوچولو» ساخته مجید اسماعیلی در دهه نود اکران شده بود.
منکر آن نیستم که در سینمای جهان هم فیلمسازان با سویههای متفاوت سراغ سوژه و ماجراهای واحدی رفتهاند و هر یک روایت ممتاز خود را سر انداختهاند؛ اما کمتر موردی را سراغ دارم که در کشوری در فاصله زمانی کوتاه یکساله، چهار پروژه سینمایی کلید بخورند و هر دو فیلم بر اساس موضوع واحدی ساخته شوند. بهطور منطقی جز فاصله زمانی معقول، آنچه فیلمهای متاخر را از نمونههای قبلی موجه و متمایز میسازد، فاش شدن ابعاد تازهای از ماجراهای تاریخی مورد اقتباس، روایت ماجرا در ژانری متفاوت، تغییرات فناوری و تمهیداتی از این دست است.
اتفاقی که در جشنواره امسال رخ داد، نشان داد که شورای پروانه ساخت در دولت گذشته به آنچه بیتوجه بوده، تنظیمگری بوده و بدون هیچ ملاحظه و دغدغهای اجازه تولید فیلمهایی با سوژهای واحد را داده و تلاشی برای متقاعد کردن یکی از تهیهکنندگان و منابع سرمایهگذار برای منصرف کردن آنها نکرده است.
کمترین عارضه چنین بیتدبیریهایی آن است که تقدم و تاخر اکران فیلمها حاشیهساز خواهد شد و بعید نیست که سرنوشت خوبی در جذب مخاطب انبوه در انتظار آنها نباشد.
ایران و تاریخ پرفراز و نشیب آن، خاطرات و مخاطرات تلخ و شیرینی از رخدادها، تلاطمات سیاسی اجتماعی، نهضتها، مبارزات و مجاهدتها را به سینه سپرده است. کافی است سینماگران با کمی غور و تعمق سراغ ایدههای بکر بروند و به رویدادهای تکراری بند نکنند.
وقتی سازندگان اصرار دارند ما نمیتوانیم بگوییم نساز
در این باره حبیب ایلبیگی، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی عضو شورای پروانه ساخت سینمایی در دولت قبل و مدیرعامل موسسه سینماشهر در دولت فعلی گفت: ضمن احترامی که برای آقای فروتن قائلم و آرزوی سلامتی برایشان دارم، اما ذکر چند نکته درباره یادداشت ایشان درباره تکراری بودن سوژه بعضی فیلمهای جشنواره امسال و عدم مراقبت در شورای پروانه ساخت لازم است، گفته شود.
او گفت: نکته اول اینکه فیلم «اشک هور» در صداوسیما تولید شده و سریال است . این فیلم محصول تلویزیون و حوزه هنری است و نسخه سینمایی از آن را برای نمایش در جشنواره ارایه دادند و تلویزیون همواره میتواند نسخه سینمایی از سریال خود به ارشاد بدهد و نکته مهمتر اینکه صداوسیما برای تولید محصولاتش پروانه ساخت دریافت نمیکند. قطعا اگر از موضوع ساخت این سریال مطلع بودیم به آنها یادآوری میکردیم گرچند آنها معتقدند که داستان فیلمشان به مقطعی جداگانه از زندگی علی هاشمی میپردازند.
ایلبیگی در ادامه افزود: اما نکته دوم درباره فیلمهایی با پرداخت به موضوع منافقین باید بگویم که به سازندگان فیلم بازی خونی و خاصه تهیهکننده یادآوری کردیم که مشابه این فیلم ساخته شده و بهتر است با این موضوع فعلا فیلمی نسازید، اما سازندگان فیلم «بازی خونی» معتقد بودند موضوع داستان آن متفاوت است .
این نکته را بگوییم که ما وقتی فیلمنامهها را میخوانیم به سازندگان هشدارهای لازم را میدهیم خاصه اینکه به آقای پروینی تهیهکننده «بازی خونی» هم گفتیم که نباید از یک موضوع آن هم در یکسال فیلمی ساخته شود، حتی به آنها گفتیم که اگر اطلاع ندارید در جریان باشید که فیلمی مشابه این فیلم ساخته شده، اما خب وقتی سازندگان اصرار دارند ما نمیتوانیم بگوییم نساز.
ایلبیگی در انتها درباره هدررفت سرمایههای کشور گفت: وظیفه سازندگان است که به سرمایهگذاران اطلاع دهند، هر چند به نظر میرسد سرمایهگذاران هم از موضوع ساخت فیلمهایی مشابه باخبر هستند.