پس از چند سال کار در تلویزیون کانادا، کاچف به هالیوود راه یافت و به یکی از کارگردانهای پرکار و موفق تبدیل شد. فیلم کمدی «خوشگذرانی با دیک و جین»(۱۹۷۷) با بازی جورج سیگال و جین فوندا یکی از پرفروشترین فیلمهای شرکت کلمبیا پیکچرز در آن سال بود.
اما نقطه اوج کارنامه کاچف، همکاری با سیلوستر استالونه در فیلم «رمبو: اولین خون» (۱۹۸۲) بود. این فیلم که به یک فرانچایز پرطرفدار تبدیل شد، با چهار دنباله همراه بود، هرچند کاچف بعدها گفت که فیلمهای بعدی از دیدگاه اصلی او درباره رمبو به عنوان یک سرباز آسیبدیده روانی فاصله گرفتند.
او درباره الهامبخش این فیلم گفت: «آمار خودکشی سربازان ویتنام در سال ۱۹۸۰ تکاندهنده بود: ماهانه هزار نفر اقدام به خودکشی میکردند و بیش از ۳۰۰ نفر موفق میشدند. این نقطه شروع ما بود.»
کاچف در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، در ژانرهای مختلفی فیلم ساخت: از کمدیهای پرزرقوبرق مانند «تعطیلات آخر هفته با برنی» (۱۹۸۹) تا درامهای عاشقانه مانند «مردم زمستان» (۱۹۸۹) با بازی کورت راسل و کلی مکگیلیس. او در سال ۱۹۸۵ بار دیگر با ریشلر برای اقتباس از رمان «جاشوا آن زمان و اکنون» همکاری کرد.
در اواخر دهه ۱۹۹۰، کاچف به تلویزیون بازگشت و چندین فیلم تلویزیونی کارگردانی کرد. او برای ۱۲ سال به عنوان تهیهکننده اجرایی سریال «نظم و قانون: واحد قربانیان ویژه» فعالیت داشت.
با وجود موفقیتهایش در آمریکا، کاچف هرگز وطن خود را فراموش نکرد و در سال ۲۰۱۱، جایزه یک عمر دستاورد سینمایی را از اتحادیه کارگردانان کانادا دریافت کرد و سه سال بعد، آکادمی سینما و تلویزیون کانادا نیز از او تقدیر ویژه کرد.