کارگردان فیلم سینمایی «میرو» معتقد است ساخت فیلم کودک و نوجوان در بستر بومی، نهتنها مخاطب محدودی دارد بلکه از سوی سینمای بدنه هم جدی گرفته نمیشود.
فیلم سینمایی «میرو» به تهیه کنندگی سعید الهی، نویسندگی پیمان شیرخانی و کارگردانی حسین ریگی از ۲۷ فروردین در گروه سینمایی «هنروتجربه» به اکران عمومی درآمده است.
حسین ریگی درباره مضمون و فضای داستانی کلی فیلم «میرو» به خبرنگار مهر گفت: این فیلم برگرفته از ضربالمثلی محلی در میان مردم بلوچ است که بر تقدس سرزمین مادری تأکید دارد. داستان درباره پسری است که برای اثبات خود به مادرش، دل به دریا میزند و دست به کاری بزرگ میزند.
وی افزود: سالها مستندسازی در سیستان و بلوچستان و همچنین بومی بودن خودم، به من این امکان را داد تا نگاهی نزدیک به واقعیت به این منطقه داشته باشم. در سینمای ایران، کمتر به قصههای مربوط به این منطقه پرداخته شده و اغلب آثاری که به سیستان و بلوچستان میپردازند، محدود به موضوعاتی مانند قاچاق و مواد مخدر هستند. اما تلاش من بر این بود که نگاه متفاوتتری به این اقلیم داشته باشم؛ دغدغهای که از ابتدای فعالیت فیلمسازیام با من همراه بوده است و در ۲ فیلم قبلیام نیز به این موضوع وفادار بودهام.
ریگی با اشاره به ساختار روایی و فرمی اثر توضیح داد: با توجه به ۲ تجربه پیشینم در فیلمسازی، در «میرو» سعی کردم از فرم رایج دهه ۶۰ استفاده کنم؛ چراکه داستان این فیلم نیز در همان دوره روایت میشود. سعی شده است که این انتخاب در نورپردازی، تصویر، صدا و دیگر عناصر بصری و صوتی فیلم به وضوح قابل مشاهده باشد.
این فیلمساز همچنین به چالشهای ساخت فیلم در ژانر کودک و نوجوان در بستر بومی اشاره کرد و گفت: فیلمسازی در ژانر کودک و نوجوان آن هم در فضای بومی، دامنه مخاطب را بسیار محدود میکند. حتی اگر فیلمی صرفاً بومی باشد، باز هم مخاطبش محدود است. در این اثر تلاش کردم این ۲ فضا را با هم ترکیب کنم؛ فیلمی بومی در ژانر کودک و نوجوان. با این حال، متأسفانه نگاه رایج به این فضا، نگاهی سادهانگارانه و غیرحرفهای است. بسیاری گمان میکنند که این حوزه محل آزمون و خطا برای فیلمسازانی است که هنوز به مرحله حرفهای نرسیدهاند و تولید اثر سینمایی در این فضا، موضوعی ساده تلقی میشود.
وی ادامه داد: به همین دلیل، بسیاری از فیلمسازان ترجیح میدهند وارد فضای بومی یا کودک و نوجوان نشوند چراکه آگاهند که احتمال شکست فیلم در اکران عمومی بسیار زیاد است مگر که بازیگر چهرهای در اثر حضور داشته باشد که حتی وجود بازیگر چهره نیز در اکران عمومی این قبیل از آثار تضمین کننده نیست. این در حالی است که به نظر من، باید ساختارهایی حمایتی از سوی دولت و نهادهای مرتبط در حوزه سینما برای اینگونه آثار تعریف شود. در شرایط اقتصادی امروز، خود من هم به فکر ساخت آثار اجتماعی یا کمدی افتادهام تا بتوانم مسیر سادهتری را طی کنم. چون واقعیت این است که نگاه جدی به سینمای کودک و نوجوان و بومی در کشور ما وجود ندارد.
این فیلمساز در ادامه تصریح کرد: در بسیاری از کشورها، انجیاوها یا حتی دولتها از آثار کودک و نوجوان حمایت میکنند اما در ایران چنین روندی دیده نمیشود. هم در مرحله تولید و هم در زمان اکران، سازوکار مشخص و کارآمدی برای این ژانر وجود ندارد. بهنظر من، وزارت آموزش و پرورش باید بهطور جدی وارد این عرصه شود؛ بسیاری از ما یادمان است که دوران تحصیل در مدرسه، ما را به سینما میبردند تا آثار کودک و نوجوانی را که در آن دوره زمانی، در حال اکران بود، ببینیم که البته مقطعی بود و هیچ وقت به صورت یک موضوع جا افتاده در برنامه درسی مدارس تلقی نشد اما همین آثار که توسط دانش آموزان به واسطه مدارس دیده میشد سبب بهرهگیری از جمعیت ۱۱ میلیونی دانشآموزان کشور میشد.
این کارگردان در پایان از پروژه جدید خود خبر داد و عنوان کرد: در حال حاضر مشغول نگارش فیلمنامهای جدید هستم که آن هم در فضای بومی و ژانر کودک و نوجوان تعریف شده است. ما به این فضا وابستهایم و تلاش میکنیم تا حد امکان فعالیت خود را در همین مسیر ادامه دهیم.