یحیی درست میگوید؛ چمن ورزشگاه به وضوح بلند بود و این مطمئنا کار را برای تیمی که توپ را در دست دارد و به دنبال گل زدن است، سخت میکند. اما لازم است به یحیی کفایت توضیحات و توجیهات اعلام شود. پرسپولیس در روزهای آینده باید در آسیا به میدان برود و در دیدارهای فشرده نیمفصل دوم لیگ را تمام کند و به نظر نمیرسد تکرار حرفهایی که کادر فنی پرسپولیس هر بار پس از بازی بر زبان میآورند، کمکی به اوضاع بکند.
پرسپولیس در این فصل و تا اینجا کم و بد نتیجه گرفته. زدن تنها ۲۵ گل در ۱۷ بازی یعنی اگر دو برد سه و پنج گله سرخها مقابل شهرخودرو و گلگهر در نیمفصل اول را کنار بگذاریم، این تیم در هر بازی بطور میانگین یک گل زده. آماری فاجعهبار برای تیمی که داعیه قهرمانی در ایران و کسب مقام در قاره را دارد. در عین حال که پرسپولیس تقریبا نیمی از بازیهایش را مساوی کرده و باخته. بردهایش هم، جز همان دو نتیجه پرگل، همه با حداقل فاصله بوده. سه نتیجه دو بر یک و پنج بازی یک-صفر! دیدارهایی که در اغلبشان هواداران زجرکش شدهاند تا سیدجلال یا احمد نوراللهی گلی بزنند و تیم نفسی بکشد.
با این وجود به نظر میرسد کادر فنی همچنان دلخوش به موقعیتهای گلی است که ساخته میشود و برتری در مالکیت توپ. این را حمید مطهری مدام تکرار میکند. اما شاید همین شده پاشنه آشیل تیم. پرسپولیس اغلب دقایق بازی را به دادن پاسهای بیهوده، حرکتهای در عرض و رو به عقب میگذارند. انگار فقط دنبال بالا بردن رکورد تعداد پاسهاست. با تکرار این رفت و برگشتهای فرساینده، در نبود بازیکنانی که پاس تاثیرگذار و موقعیتساز بدهند، حالا رقبا دست تیم را خواندهاند. هر بار که پرسپولیس صاحب توپ میشود حریف داخل زمین خود جمع میشود و گذشتن از لایههای دفاعی با تکرار حرکتهای قابلپیشبینی و بدون خلاقیت پرسپولیسیها، کار سادهای نیست. این مشکل با آمدن ترابی و مغانلو هم سر جای خودش هست. پرسپولیس در بیشتر دقایق طوری بازی میکند که انگار چند آرمان رمضانی در زمین هستند.
بدون انگیزه و جسارت، بدون سرعت دادن به بازی، بدون استفاده از بکهای کناری در حملات. بازیکنانی که تا احساس خطر نکنند خود را به آب و آتش نمیزنند. دقایق طولانی به شکلی بازی میکنند که انگار چند گل جلو هستند. با هر فشاری به زمین میافتند و پای خود را میگیرند (کیروش کجاست که فریادش به هوا برود). لک مدام بازی را میخوابند و شیری و پهلوان و چند نفر دیگر زیادی معمولی هستند. مهدی عبدی را نگاه کنید؛ هر بار به بازی میآید، متعجب است. با اعتماد به نفسی در حد ابراهیموویچ، طوری در زمین راه میرود که گویی قرار است انرژیاش را برای بازی بعد حفظ کند! بازیکنی که برای ماندن در پرسپولیس باید خودش را بکشد.
زمانی که بلاژویچ سرمربی تیم ملی بود، مدام در توضیح نمایش اسکادش میگفت، کار من این است که نفراتم را برای رساندن توپ به جلوی دروازه تمرین بدهم. این که توپ را داخل دروازه کنم کار من نیست. این را بازیکنان باید انجام بدهند. توجیهی که درست به نظر میرسید و مورد توجه قرار گرفت. اما بعدتر کیروش آمد و نشان داد که برای کنترل بازی و برای پیروز شدن، تیم نیاز به رفتار پیچیدهتری دارد و در عین حال نیاز به خلق موقعیتهای زیاد ندارد. یحیی گلمحمدی و دستیارانش هنوز این را متوجه نشدهاند و دلشان میخواهد مثل بارسلونای زمان پپ بازی کنند. اما در بهترین حالت دارند شبیه بارسای ستین بازی میکنند.
شاید مرور چند نکته برای کادر فنی و بازیکنان این تیم بد نباشد. یحیی عزیز و بازیکنان محترم:
یک- بشار رسن رفته و قرار نیست برگردد.
دو- پاسهای بیمورد زمان بازی را تلف میکند و به حریف فرصت جمع شدن میدهد.
سه- برای پاس دادن باید به اطرافتان نگاه کنید.
چهار- وقتی توپ و فرصت در اختیار شماست، چرا باید دنبال گرفتن اوت یا خطا باشید؟
پنج- داور اگر خطا بگیرد سوت میزند، تا سوت نزده یعنی خطا نگرفته.
شش- و بالاخره، مهمتر از همه این که حواستان باشد، دروازه حریف آنجاست. آن جلو. آن طرف زمین. هر کاری که به پیش بردن توپ و گذراندنش از خط دروازه کمک نکند، مفت نمیارزد.