روز پایانی هر سال (بیستونهم اسفند) یادآور درگذشت غریبانه «مهدی فتحی» بازیگر بزرگی است که زود رفت و قدرش آنچنان که باید، شناخته نشد.
او که حدود دو ماه آخر سال ۱۳۸۲ را در تنهایی و بیخبری گذراند و چند عکسی هم که از او با لولههایی که در بیمارستان به او وصل بود، منتشر شد، کافی بود تا حالِ آدم را منقلب کند. مردی که روزگاری دور در اواخر دهه ۳۰ از اعضای فعال و مستعد تئاتر «آناهیتا» به سرپرستی «مصطفی اسکویی» بود و بیش از ۱۰ تئاتر صحنهای و بیش از این تعداد تئاتر تلویزیونی را با این گروه به اجرا درآورد و در دورههای هنرکده آناهیتا نیز به دعوت «اسکویی» یکی از مدرسان تئاتر و خصوصا فن بیان بود. «فتحی» آنقدر به تئاتر علاقهمند بود که تا اواخر دهه ۵۰ که به تبع تحولات انقلاب و سپس جنگ فعالیتهای تئاتری تعطیل و کمرنگ شد، فقط در این حوزه فعال بود و در سال ۶۶ و در آستانه ۵۰سالگی به پیشنهاد «ابراهیم وحیدزاده» که قصد داشت اولین فیلم خود را با نام «تحفهها» بسازد، وارد بازیگری سینما شد. در نیمه اول دهه ۶۰ هم به دلیل توقف فعالیت بسیاری از بازیگران قبل از انقلاب و هم مساعدنبودن شرایط تئاتر، تعدادی از بازیگران زبده تئاتر وارد سینما شدند و درخشیدند که از آن جمله میتوان به هادی اسلامی، خسرو شکیبایی، داریوش ارجمند، اکبر زنجانپور، سعید پورصمیمی، پرویز پرستویی و… اشاره کرد. توفیق در فیلم «تحفهها» که کمدی موقعیت شلوغی بود، باعث شد «فتحی» در همان قدم اول کاندیدای بازیگری در جشنواره ششم شود.
او تا پایان دهه ۶۰ حدود شش فیلم بازی کرد که از آن میان فیلم حادثهای-تاریخی «کشتی آنجلیکا/ محمد بزرگنیا/ ۶۷» در نقش ناخدایی که به وسوسه دوستش «احمدبیگ/ارجمند» و به قصد یافتن محموله طلای غرقشده با کشتی راهی دریا میشوند، بازی درخشان و باورپذیری از خود به نمایش گذاشت و فیلم جادهای «دستمزد/ مجید جوانمرد/ ۶۸» نیز به نقش دورهگردی که با دوستش مجبور به حمل جسدی میشود، بیشتر به یاد ماندهاند.
او در دهه ۷۰ نیز حدود ۱۰ فیلم بازی میکند که از میان آنها اولین ساخته «شهرام اسدی» یعنی «اوینار/ ۷۰» و نیز فیلم مهم «آدمبرفی/ ۷۳» در نقش چرچیل هتلداری هفتخط در استانبول با یک بازی، گویش و گریمی خاص و البته فیلمنامه و هدایت «داود میرباقری»، طنز موقعیت متفاوتی را در کنار مجموعه درخشان بازیهای دیگر فیلم میآفریند.
«مسعود کیمیایی» که در ایجاد نقش و زمینهای مناسب برای بازیگران مستعد ید طولایی دارد، برای نقش «محسن خان دربندی» بزرگ زندان که فقط در دو سکانس گلریزان ابتدای فیلم برای آزادی «امیرعلی/ ارجمند» و اجازه ازدواج خواهرش در میانه فیلم حضور دارد، به سراغ «فتحی» میرود و او نیز الحق بازی ماندگاری ارائه میدهد. بهخصوص در هنگام ادای مونولوگ «گلریزون میکنیم برای کسی که آزاد میشه از این چاردیواری، که همه دنیا چاردیواریه» که لحن و بازی او بسیار تأثیرگذار است و نیز صحنهای که در دالان زندان کلاه از سر برداشته و پشت به دوربین به عمق میرود، بازی ظریف «فتحی» و نقش خوب نوشته و هدایتشده ارزشی بیش از نقش اول بسیاری فیلمها مییابد. او چندسالی را در این دهه در مجموعه ماندگار «امام علی/ میرباقری» به ایفای نقش میپردازد که نقش «عمروعاص» با نگاه ویژه «میرباقری» و بازی دقیق و زیرپوستی او به یکی از مؤثرترین و جذابترین نقش منفیهای سینما و تلویزیون تبدیل میشود. چند فیلم و سریال بعدی او تا قبل از درگذشتش چندان نظرگیر نبودند. نقشهای او در چهار اثر برجسته کارنامهاش یعنی ناخدای جدی «کشتی آنجلیکا»، عمروعاص سیاس «امام علی (ع)»، هتلدار طناز و بدجنس «آدمبرفی» و محسن دربندی بزرگِ تنهایِ زندان «اعتراض» نشان میدهد که اگر شرایط (کارگردان کاربلد و نقشی خوب نوشتهشده) مهیا باشد، ظرفیتهای متنوعی برای ایفای نقش دارد. بدهبستانهای ظریف او در بازیگری با «داریوش ارجمند» در این چهار فیلم نشان از تأثیر بازی خوبِ نقش مقابل در جلوه بیشتر بازی دارد.
این چهار اثر جزء بهترین کارهای «ارجمند» نیز به شمار میآیند.
فتحی در اواخر عمر بار دیگر فرصت نقشآفرینی در تئاتر را مییابد و به کارگردانی «بهروز غریبپور» در نقش «ژان والژان» در تئاتر «بینوایان» اثر جاویدان «ویکتور هوگو» به روی صحنه میرود و الحق بازی بهیادماندنی از خود ارائه میدهد.
او قابلیتهای زیادی داشت که اگر فرصت حضور در کارهایی بهتر با کارگردانانی خوشفکر را بیشتر مییافت، از او کارنامهای پربارتر به یادگار میماند. هرچند افرادی مانند فتحی، شکیبایی و اسلامی زود از میان ما رفتند؛ اما اگر ظرفیتهای مناسبی برای بازیگری مهیا باشد، هنوز افرادی مانند بهزاد فراهانی، سعید پورصمیمی، اکبر زنجانپور و سیاوش طهمورث میتوانند بدرخشند.