اگر میخواهید بدانید که فصل هفتم خندوانه چه کیفیتی دارد، کافی است که بخشهای مربوط به جنابخان را از آن حذف کنید تا نتیجه را بتوان بهتر ارزیابی کرد.
جنابخان در فصل هفتم شبیه مارادونای آرژانتین جامجهانیهاست. اگر او خوب باشد، خندوانه هم خوب است و اگر نباشد هم که تکلیف روشن است. جنابخان درواقع آمده تا کسی حواسش به این نباشد که در فصل هفتم خبری از خلاقیت نیست و اوج تنوع و تفاوت خندوانه ایجاد «تم» در برخی قسمتهای نوروز بود که آنهم موافقان و مخالفان زیادی داشت. «تم» هندی، سامورایی، دهه شصتی و… از نمونههای این نوآوری بودند که برخی از آنها البته جذاب و پرطرفدار هم شدند. اگر میخواهید بدانید که فصل هفتم خندوانه چه کیفیتی دارد، کافی است که بخشهای مربوط به جنابخان را از آن حذف کنید تا نتیجه را بتوان بهتر ارزیابی کرد.
فصل هفتم خندوانه بهطور مستقیم و غیرمستقیم از شبکه نمایش خانگی تاثیر گرفته است. رامبد جوان، سریال ضعیف «مردم معمولی» را ساخت و مدیری هم «دراکولا» را. ارتباط سریال اول که مشخص است اما در سریال دوم، حضور محمد بحرانی و نیما شعباننژاد از چهرههای موثر خندوانه مهم است. محمد بحرانی با توجه به اندازه نقشش در سریال و برنامهریزیهای دوطرف، توانست زمان بیشتری را برای خندوانه بگذارد اما نیما شعباننژاد که با کاراکتر «بایرام» در خندوانه مشهور و با نقش «هوشمند» در «هیولا» محبوبتر شد، نتوانست حضور پررنگتری در فصل هفتم خندوانه داشته باشد. البته تاثیر هیچکدام از این دو بازیگر به اندازه رامبد جوان نیست. ساخت همزمان دو اثر حتی اگر سهم یکی، بیشتر از دیگری باشد، خستهکننده و ملالآور میشود و این خستگی و ملال را میتوان در چهره رامبد جوان در زمان اجرای خندوانه دید. جالب اینکه لوکیشن «مردم معمولی» و «خندوانه» کنار هم است اما باز هم میتوان فهمید که رامبد جوان شادابتر را در سریال بخش خصوصی میبینیم و مابقی توانش را در تلویزیون. شاید اگر رامبد به حرف خواجه نظامالملک که گفت «مردی و کاری» گوش میداد و تنها به ساختن خندوانه اکتفا میکرد، خروجی بهتری داشت. دستمزدهای شبکه نمایش خانگی اما آنقدر وسوسهکننده است که بین مخاطبان و مردم ویژه و قدیمی و «مردم معمولی» تردید کنی و نهایتا شاید بهخاطر حفظ برند و ارتباط با تلویزیون، یک برنامه بهشدت متوسط را روانه آنتن تلویزیون کنی.
سالها بعد شاید کسی یادش نیاید که رامبد جوان همزمان، مردم معمولی و خندوانه را ساخته و دستمزدهایش هم خرج شده باشد اما در آرشیو رسانه میماند که در فروردین ۱۴۰۰، مخاطبان برنامههای شبکه نمایش خانگی و تلویزیون، یک سریال ضعیف و یک فصل کاملا معمولی از خندوانه را دیدند و انتقاداتی را هم داشتند که منجر به تغییرات جدی در آن سریال شبکه نمایش خانگی شد. با اینکه شرایط سخت فعلی رامبد جوان حاصل تصمیمات خودش است اما شاید اگر به عقب برگردیم، او نخواهد که همزمان دو اثر را کارگردانی کند حتی اگر دستمزد شبکه نمایش خانگیاش بهمراتب بیشتر از تلویزیون باشد. کسی باید میبود تا زمان تصمیمگیری رامبد، به او یادآوری میکرد که او محبوبیت خود را مدیون تلویزیون بوده و اساسا با تلویزیون به مردم شناخته شده است و در بزنگاهها باید این دین را ادا کند.