درحالی که دیدار تیمهای ملی والیبال ایران و آلمان پخش میشد، سعی کردیم درباره مسائل مرتبط با فوتبال ایران و باشگاه استقلال دقایقی با بهتاش فریبا پیشکسوت آبیها و مربی اسبق این تیم همصحبت شویم اما این پیشکسوت استقلالیها درخواست کرد از آنجایی که ست پنجم دیدار ایران و آلمان درحال برگزاری است اجازه بدهیم بعد از پایان این مسابقه که متاسفانه با شکست شاگردان آلکنو همراه بود درخصوص مسائل مختلف صحبت کنیم. از آنجایی که این پیشکسوت فوتبال کشورمان و بازیکن اسبق تیم ملی با علاقه خاصی دیدار تیم ملی والیبال ایران را دنبال میکرد بعد از پایان دیدار والیبال، صحبتمان را از همین موضوع شروع کردیم و متوجه شدیم که فریبا در دوران دبیرستان در تیم والیبال مدرسهاش بهعنوان پاسور بازی میکرده و از علاقهمندان به این رشته است. پس درخصوص مدیریت هر دو رشته و تفاوتهای تیمهای ملی والیبال و فوتبال صحبتمان را آغاز کردیم و سپس درباره مسابقات تیم ملی در رقابتهای مقدماتی جامجهانی قطر و همچنین مسائل مرتبط با باشگاه استقلال نظراتش را جویا شدیم. گفتوگو با بهتاش فریبا را در ادامه میخوانید.
ظاهرا خیلی پیگیر مسابقات والیبال هستید. عملکرد ملیپوشان در لیگ ملتها را تا الان چطور دیدید؟
بچهها کار بسیار بزرگی انجام داده و حریفان قدرتمندی را شکست دادند ضمن اینکه من خودم در دبیرستان والیبال بازی میکردم و مثل فوتبال که پاسور بودم آنجا هم پاسور بودم. به همین خاطر به والیبال هم خیلی علاقه دارم.
پس همپست سعید معروف بودید؟
بله، اما به اندازه او معروف نبودم.
عملکرد آلکنو را چطور ارزیابی کردید؟
خیلی خوب بوده ضمن اینکه چیزی که من پسندیدم اینکه آلکنو از تمام نفراتی که برده در این رقابتها استفاده کرده است. حتما میدانید که او قبل از رفتن گفته بود نتیجهگیری برای من مهم نیست و به دنبال تیم آرمانی برای رقابتهای المپیک هستم. او دارد همه را محک میزند و اتفاقا جوانهای خیلی خوبی هم به تیم ملی والیبال کشورمان اضافه شدهاند.
چطور میشود مربیان بزرگ دنیا به والیبال ایران میآیند و برخلاف تیم ملی فوتبال بدون هیچ حاشیه و جنگ و جدالی میروند و اینطور نمیشود که مثل ویلموتس یا کیروش شاهد شکایتها و باز شدن پروندهها در محافل بینالمللی باشیم.
این موضوع برمیگردد به مدیریت ورزشی ما. به احتمال زیاد در والیبال مدیریت خوب انجام میشود که به قول شما هیچ مسالهای با هیچ مربی بزرگ دنیا به وجود نمیآید اما در فوتبال مدیریتمان ایراد دارد، قراردادهایی که بسته میشود هم مشخص شده که ایراد داشته و بهطوری که الان همه مملکت از مجلس تا حراست همه به دنبال قرارداد ویلموتس هستند تا ببینند که این وسط چه شده است، آیا آب و روغن قاتی شده یا نشده. وقتی که نماینده مجلس عنوان میکند کسانی که با ویلموتس قرارداد بستند خودشان باید مطالبات ویلموتس را بدهند دیگر همه چیز مشخص است. البته بهطور رسمی چیزی اعلام نشده که آیا آب و روغن قاتی شده یا خیر اما در هر صورت این پرونده هنوز باز است و ما همه به دنبال آن هستیم تا ببینیم چطور طرف به ایران آمد، دو درخت کاشت و حالا باید نزدیک به ۲۰۰ میلیارد تومان به او پول بدهیم درحالی که اگر ما خودمان میکاشتیم و ۱۰ هزار تومان هم به ما میدادند راضی بودیم.
والیبال در دنیا میدرخشد اما اکثر رسانهها به فوتبال میپردازند و چه بسا شاید همین توجه بیش از حد کار را برای فوتبال خراب کرده است.
البته این موضوع همه جای دنیا وجود دارد و همه جای دنیا فوتبال شیرینتر از والیبال و سایر رشتههاست و همه جا به این شکل است. شاید فقط در آمریکا به این شکل نباشد و به برخی رشتهها بیشتر از فوتبال توجه کرده و بها بدهند اما اینکه توجه رسانهها به فوتبال در ایران بیشتر از سایر رشتههاست این موضوع یک امر طبیعی است چون هر کسی که رسانه دارد به دنبال فروش آن است و باید ببیند از چه چیزی بنویسد که مورد توجه قرار گرفته و مردم بیشتر آن را بخرند. اگر والیبال امروز تا این اندازه پیشرفت کرده این پیشرفت را مدیون دوران یزدانیخرم است. یزدانیخرم در زمان مناسب با آدمهای مناسب و وارد، یک گروهی را در سطح ایران راهاندازی کرد و طی یک فراخوان تمامی قدبلندهای ایران را دعوت و استعدادیابی کرد و همه اینهایی که امروز تقریبا آخر خط هستند آن موقع از همان فراخوان درآمدند، یعنی کار اساسی انجام شد و بعد هم داورزنی آمد و راه یزدانیخرم را ادامه داد تا درنهایت والیبال ما به اینجا رسید.
والیبال از آن زمان به بعد روزبهروز پیشرفت کرد ولی فوتبال پرفرازونشیب و به قولی سینوسی دنبال شده و اگرچه دو بار پیاپی به جامجهانی رفتیم اما امروز به جایی رسیدهایم که اگر مقابل عراق نتیجه نگیریم شاید به مرحله نهایی مقدماتی جامجهانی هم نرسیم.
مقوله فوتبال از همه ورزشهای دیگر جداست و قافله آن جداگانه حرکت میکند. درباره فوتبال و دلایل این امری که شما گفتید میتوان دربارهاش دو روز صحبت کرد که ایرادها کجاست. شما ببینید تیم ملی فوتبال جوانان ایران یا تیم ملی بزرگسالان کشورمان چطور سه دوره قهرمان آسیا شد. همان برنامههایی که یزدانیخرم برای والیبال تدارک دید سالها قبلتر حشمت مهاجرانی یا اوفارل و اصغر شرفی برای فوتبال تدارک دیده بودند. زمانی که ما تیم ملی جوانان بودیم همه این کارها انجام شده بود. وقتی بحث استفاده کردن از جوانان و جرات استفاده کردن از آنها در تیم ملی والیبال را امروز در وجود آلکنو میبینم کیف میکنم. مهاجرانی هم به این شکل بود. شما ببینید تیمی که به جامجهانی آرژانتین رفت ۹ بازیکن از تیم ملی جوانان جزء این تیم بودند و به نوعی کاشتند و در جامجهانی درو کردند. همه این نفرات یعنی این ۹ بازیکن عضو تیم ملی جوانان بودند که در سال ۱۳۵۵ آخرین قهرمانی جوانان آسیا را به دست آوردیم، سالهای زیادی بعد از جامجهانی برای تیم ملی مملکت بازی کرده و باز هم تاکید میکنم که درست کاشتیم و درست استفاده کردیم و بعد هم که دیگر شرایط به گونه دیگری دنبال شد تا آخرین قهرمانی به نام ما باقی بماند.
به عملکرد تیم ملی در دور برگشت مقدماتی جامجهانی رقابتهایی که در بحرین برگزار میشود برسیم. کار بچهها را تا اینجا چطور دیدید؟
بازی اول مقابل هنگکنگ را اصلا نمیتوان در مورد آن صحبت کرد چون هیچ چیز خاصی نداشت به جز ۳ گلی که به ثمر رسید. وقتی این بازی را دیدم یاد دیدار پیشکسوتان و هنرمندان افتادم چون در این مسابقه همه راه میرفتند. البته شرایط و زمان برگزاری و آب و هوا خیلی مهم است. من خودم در چنین شرایط جوی بازی کردهام و یک وقتهایی آنقدر درجه شرجی هوا بالاست که آدم نمیتواند نفس بکشد و اصلا نفس از سینه بیرون نمیآید اما در هر صورت پیروزی مهم بود که این اتفاق افتاد و سه امتیاز بازی به ما رسید. در بازی دوم مقابل بحرین من فکر میکنم در ۱۰، ۱۵ سال گذشته تا این اندازه ما بحرین را ضعیف ندیده بودیم بهخصوص در بخش مدافعان میانی فوقالعاده ضعیف کار کردند. ما سه گل زدیم و میتوانستیم ۵ گل دیگر هم بزنیم و درواقع سه، چهار موقعیت صددرصد را نزدیم. تکبهتک طارمی یا ضربه سر عزتاللهی یا بغلپای سردار هم میتوانست تبدیل به گل شود و باید پرگل حریف را میبردیم. آنها خیلی ضعیف بودند اما بالاخره چون شرایط دیدارهایمان مقابل بحرین همیشه شرایط خاصی بوده حریف در دیدارهای رودررو به جز مسائل فنی به دنبال حاشیهها و مسائل جانبی هم بوده و به همین دلیل شاید این پیروزی بیشتر به چشم آمد در غیر اینصورت فوتبال ما اصلا با کشور بحرین قابل قیاس نیست. زمان ما که بحرین برای تیم ملی فوتبال کشورمان زنگ تفریح بود مثل کامبوجِ الان.
یک بازی حساس و سخت مقابل عراق باقی مانده که اگر جدول سایر گروههای یاری نکند ما باید حتما حریف را شکست داده و بهعنوان صدرنشین بدون اما و اگر به مرحله بعدی صعود کنیم.
بله، بازی با عراق فرق میکند چراکه عراقیها مثل ما فوتبال بازی میکنند آنها هم فیزیکی هستند و هم مهارتهای فردی دارند و هم حاشیه و جنجال را بلدند و هم در جریان بازی خیلی خوب شوت میزنند و از سابق همینطور بودند. من قبل از بازیها هم گفته بودم که بازی با عراق بسیار سخت است و سختترین بازی ما در این دوره محسوب میشود. در هر صورت امیدوارم حریف را شکست بدهیم و با قدرت راهی مرحله بعدی رقابتها شویم.
وحید امیری هم مصدوم شد و این احتمال وجود دارد که بازی با عراق را از دست بدهد و به این ترتیب یکی از مهرههای کارآمد اسکوچیچ برای این بازی حساس و مهم از ترکیب خارج خواهد شد.
از مصدومیت امیری خیلی ناراحت شدم؛ چراکه بازیکنی مثل امیری واقعا عصای دست هر مربی است و هر تیمی و هر مربی آرزوی داشتن بازیکنی مثل امیری را دارد و خدا وکیلی اگر دو بازیکن مثل وحید امیری تا این اندازه در اختیار یک مربی و تیم باشد هیچ تیمی آسیب نمیبیند. با این حال جایگزین داریم و اتفاقا جایگزینهای خوبی هم داریم و نیمکتمان به اندازه کافی پر است تا جایی که با اضافه شدن سامان قدوس بهطور کامل نحوه بازی تیم ملی مقابل بحرین تغییر کرد. هرچند به نظرمن قایدی میتوانست زودتر اضافه شود یا میشد قلیزاده را در دقیقه ۶۰ تعویض کرد.
حدود یک ماه پیش استقلال در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا درحالی الشرطه عراق را طی دو دیدار رفت و برگشت شکست داد که تقریبا نیمی از بازیکنان الشرطه را ملیپوشان عراقی تشکیل دادند. به نظر شما این ۲ پیروزی در عرصه باشگاهی میتواند در بازی آینده ایران و عراق تاثیرگذار باشد؟
بله، به جهت روحی و روانی خیلی میتواند کمک بکند اما در هر صورت کار ما نباید به اما و اگر بکشد. ما مقابل کامبوج تیم سوممان هم میتوانست حریف را شکست دهد و انشاءالله با یک روحیه خوب به استقبال دیدار با عراق رفته و این تیم را هم شکست بدهیم و بهعنوان تیم اول راهی مرحله بعدی رقابتها بشویم.
در مورد استقلال صحبت کنیم. مجیدی این وعده را به هواداران داده که هفته آینده در جلسه با مدیران این باشگاه برخی از مشکلات حل خواهد شد. به نظر شما اشکال اصلی کار کجاست که استقلال امروز به این حال و روز افتاده است؟
هماهنگی و پشتیبانی برای کادرفنی اصل کار است و الان درحال حاضر مدیریت و هیاتمدیره فرهاد را حمایت میکنند و روی این موضوع بحثی نیست اما نمیتوان با حرف زدن کسی را حمایت کرد. تقریبا تا پایان لیگ ۶، ۷ بازی دیگر باقی مانده و این درحالی است که بازیکنان از نظر دریافتی زیر ۳۰ درصد دریافتی داشتند که در لیگ بیسابقه است. وقتی که نیمفصل تمام میشود باید پرداختیها را به بالای ۶۰ یا ۷۰ درصد برسانید. از سوی دیگر این بدهیها که نمیخواهم آن را به گردن مدیرعامل بیندازم از دوران قبل انباشته شده و کار را به اینجا رسانده و هیچکس هم نمیگوید که شما آمدید و چرا ۳۰، ۴۰ میلیارد بدهی گذاشتید و رفتید و چه خروجی داشتید؟ چه کسی در همه این سالها این سوال را از مدیران قبلی مطرح کرده است؟
شاید به این دلیل است که چون مدیران قبلی به خاطر عملکردشان محکوم نمیشوند، میآیند و با هزینهتراشی فقط به انباشت بدهیها اضافه کرده و بدون هیچ دردسر و نگرانی هم میروند و مدیر بعدی میآید.
دقیقا مساله همین است و این درحالی است که در کنار این موضوع مدیران به یکباره یک مربی مثل شفر میآورند و یک بازیکن مثل گرو یا نیومایر را میآورند که ۲۰ برابر بهتر از آنها در همین لیگ یک خودمان فوتبال بازی میکنند. پولها را چه کسی باید بدهد؟ وقتی هم که نمیتوانند این پول را پرداخت کنند میشود انباشت بدهی و میماند. بیشتر بدهیهای این دو تیم بزرگ، مالیاتی است و به نظر من وزیر ورزش باید ورود کرده و یک جوری با اداره مالیات این قضیه را حلوفصل کند. این همه بدهبستان در مملکت ما انجام میشود این مشکل را هم حل کنند.
همتی از نامزدهای ریاستجمهوری مدعی شده که مرحوم ناصر حجازی درباره کنار رفتن سیاسیون از ورزش مطلبی را عنوان کرده و از تلویزیون پخش نشده است. به نظر میرسد همان فرمول قدیمی بازی با اسم اسطورههای ورزش برای جمع کردن رای ادامه دارد.
مناظره اول و دوم نامزدها را به صورت کامل و خیلی خوب گوش کردم و تمام حرفها را تکراری دیدم. یکی آمد و گفت من یارانه شما را آنقدر میکنم. این درحالی است که من میگویم یارانه مردم را زیاد نکنید بلکه کار تولیدی کنید. اگر کار باشد آن قسمتی از مردم که از یارانه استفاده میکنند اصلا نیازی به آن نخواهند داشت. بهطور مثال من یک تولیدکننده پوشاک ورزشی هستم و ۴۳ سال است این کار را میکنم و این سوال را میپرسم چرا وقتی میخواهم پارچه از خارج وارد کنم قیمت آن تا به تولیدی من میرسد ۵ برابر میشود؟ چرا آنقدر گمرکی به آن میبندند و چرا آنقدر سخت میگیرند؟ مگر مواد مخدر وارد میکنیم که آنقدر سخت میگیرند. این پارچه وقتی به اینجا میآید تبدیل به گرمکن و تیشرت شده و جوانهای این مملکت میپوشند و میروند با آن ورزش میکنند. بنابراین از آقایان میخواهم این کارها را درست کنند به جای اینکه وعده بدهند که یارانه را چند برابر میکنند. فعلا که حرفها دقیقا مشابه سایر ادوار انتخابات است.