اظهارات اخیر عزیزی خادم، رئیس فدراسیون فوتبال در مورد تعیین تکلیف دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی آنقدر عجیب بود که اهالی فوتبال را به چالش کشید. این مربی تا اینجای کار عملکرد خوبی داشته و حداقل بعد از شکست در پروژه اسفناک ویلموتس شور دوباره‌ای به فوتبال داد. اما این که چرا چنین صحبت‌هایی در فاصله حدود دو ماه تا شروع مرحله بعدی رقابت‌های مقدماتی جام جهانی مطرح می‌شود موضوع قابل بحثی است. از این رو با یکی از کارشناسان فوتبال ایران در مورد شرایط فعالی تیم ملی و حواشی پیرامون آن صحبت کردیم. گفت‌وگو با پیروز قربانی را که اخیرا به عنوان سرمربی تیم مازندرانی رایکا انتخاب شد، در ادامه می‌خوانید.
عزیزی خادم از تعیین تکلیف هیات رئیسه برای دراگان اسکوچیچ صحبت می‌کند. شما از مخالفان این مربی هستید یا موافقانش؟
به نظر من عملکرد اسکوچیچ را می‌توان با کارنامه‌اش سنجید. اسکوچیچ از ابتدای حضورش خوب کار کرد ولی نمی‌دانم سیاست فدراسیون چیست و در ادامه این مربی چه عملکردی از خود به جا می‌گذارد. کلا به نظر من کارنامه موفقی داشت. از طرفی زمان زیادی تا شروع مجدد مسابقات تیم ملی باقی نمانده و نمی‌توان زمان را از دست داد. در نتیجه فکر می‌کنم در نهایت باز هم با اسکوچیچ تمدید کنند. به نظر من این کارها بیشتر بازی‌های رسانه‌ای است و نظرمن این است که قراردادش را تمدید می‌کنند.
خیلی‌ها از عملکرد و نوع بازی هجومی تیم ملی حمایت می‌کنند و آن را ملاک ادامه همکاری با این مربی می‌دانند به نظر شما این‌ها ملاک خوبی برای ادامه همکاری است؟
قطعا کارنامه یک مربی ملاک خوبی برای ارزیابی است. به هر حال این مربی از نظر فنی در تیم ملی خوب کار کرد. از طرفی سبک بازی تیم ملی را تغییر داد و با سبکی متفاوت نظرها را به خود جلب کرد. هر چند نباید از این نکته غافل شویم که نسل بازیکنانی که در اختیار تیم ملی است نسل طلایی است. اسکوچیچ از فرصتی که داشت استفاده کرد و نتایج خوبی گرفت پس عملکردش می‌تواند معیار خوبی برای ارزیابی او باشد.
بازی با حریفانی چون عراق و بحرین معیار خوبی برای ارزیابی توانایی اسکوچیچ است؟
فراموش نکنیم این‌ها همان تیم‌هایی بودند که در دور رفت ما را شکست داده و با چالش رو به رو کردند. باید نیمه پر لیوان را نگاه کنیم. این مربی اجازه نداد عراق و بحرین زحمتی برایش ایجاد کنند. همین مربی و بازیکنان بر خلاف دور رفت موفق شدند نتیجه لازم را بگیرند. یادمان باشد همین بازیکنان در اختیار مربی قبلی بودند و تیم ملی با مشکل رو به رو شد. پس قطعا تفکرات سرمربی در موفقیت و صعود ما از این مرحله نقش داشت.
در این مقطع که حریفان در حال آماده سازی هستند و تیم ملی به روحیه و انگیزه نیاز دارد، چرا صحبت از تغییر مربی می‌شود؟
با هنرمندی‌هایی که از مدیرانمان دیدیم و با پرونده‌هایی که در فیفا داریم و می‌دانیم نمی‌توانیم قرارداد خوب با خارجی‌ها ببندیم نمی‌دانم این مدیران با چه جراتی صحبت‌های اینچنینی را مطرح می‌کنند. از طرفی جایی خواندم مشکل اسکوچیچ قرارداد پایینش است. شاید این حرف تا حدودی درست باشد. اگر اسکوچیچ هم قراردادی کلان مثل کی‌روش بسته بود چنین صحبت‌هایی مطرح نمی‌شد. در نهایت ولی به نظر من با اسکوچیچ به توافق می‌رسند.
رئیس فدراسیون فوتبال تصمیم‌گیری در مورد اسکوچیچ را منوط به تصمیم هیات رئیسه عنوان کرد. این کار عزیزی‌خادم با انتقادهایی همراه بود. نظر شما چیست؟
من هم این سوال را دارم که آیا اعضای هیات رئیسه به لحاظ فنی این شایستگی را دارند که در مورد سرمربی تیم ملی نظر دهند؟ با احترام به همه آنها، به عنوان یک شخصیت فوتبالی معتقدم این شایستگی را ندارند! من بحث فوتبالی می‌کنم. معتقدم آنها از نظر فنی در جایگاهی نیستند که بخواهند، کار فنی مربی تیم ملی را نقد و تحلیل کنند و بخواهند برای تیم ملی مربی تعیین کنند. اگر می‌خواهند سرمربی تیم ملی را بر اساس نیاز‌های فنی این تیم تعیین کنند باید کمیته‌ای فنی تشکیل شود. می‌توانند از افراد صاحب نظر کمک بگیرند ولی این که هیات رئیسه در مورد اسکوچیچ نظر فنی دهد جالب نیست.
این دوستان آدم‌های خوبی هستند ولی صلاحیت اظهار نظر فنی در مورد اسکوچیچ را ندارند. بالاخره این فدراسیون که مسئولیت فوتبال را در اختیار می‌گیرد باید یکسری برنامه‌ها داشته باشد. در این همه کمیته و دپارتمان قطعا افراد فنی هم وجود دارند. قطعا برخی آدم‌هایی که در فدراسیون ورود کردند تخصصی در فوتبال ندارند و وقتی می‌گویند هیات رئیسه می‌خواهد در مورد سرمربی تیم ملی تصمیم بگیرد یعنی باید در مورد مسائل فنی آگاهی داشته باشند و نظر دهند. با نگاه به اسامی اعضای هیات رئیسه این سوال برای من بوجود می‌آید کدامشان از نظر فنی این شایستگی را دارند که در مورد کیفیت فنی تیم ملی و اسکوچیچ نظر دهند؟ به نظر من نکته خوبی است و امیدوارم از آن استفاده کنند.
ایران برای مرحله بعدی در سید اول قرار دارد. ادامه رقابت‌ها به نظر سخت می‌رسد ادامه عملکرد تیم ملی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
لازم نیست به این چیزها توجه کنیم. برای تیمی که می‌خواهد به جام جهانی برود فرقی نمی‌کند در کدام گروه قرار دارد و با چه حریفانی بازی می‌کند. البته قرعه تاثیرگذار است ولی در نهایت نظر مربی تیم ملی است که با چه حریفی در چه شرایطی رو به رو شود. در شرایط فعلی مشکلی از این جهت نداریم چرا که هم تیم خوبی داریم و هم مهره‌هایی که می‌توانند در رسیدن به جام جهانی کمک حال باشند. از این رو فکر نمی‌کنم اسکوچیچ برای ادامه راه مشکلی داشته باشد.
از استقلال بگویید. از استوری مشترک بازیکنان و اعتراض‌های فرهاد مجیدی در فضای مجازی! چرا این تیم به ثبات نمی‌رسد و این همه مشکل دارد؟
وقتی کاری از ابتدا اشتباه باشد تا انتها اشتباه پیش می‌رود. من همچنان معتقدم ما مشکل مدیریتی داریم. این مشکلات نه فقط در فوتبال بلکه در جامعه وجود دارد. وقتی پیروز قربانی در رشته‌ای تخصص ندارد و با روابط به کاری گمارده می‌شود نمی‌تواند کار را به سرانجام برساند. از این رو مشکلات استقلال با توجه به شرایط قابل پیش‌بینی بود. با وجود همه احترامی که برای دوستان قائلم ولی هر کسی را برای کاری ساختند. آدم‌هایی که در این باشگاه مشغولند نمی‌تواند کاری انجام دهند.
مثل این است که من به خاطر ارتباط با وزیر بهداشت رئیس فلان بیمارستان مطرح بشوم. مشخص است در کاری که هیچ چیز از آن نمی‌دانم کارایی نخواهم داشت. از این رو باید به سمت تخصصگرایی حرکت کنیم. نه این که شعار دهیم. در حال حاظر همه هیات مدیره‌ها با رابطه انتخاب می‌شوند. هیات مدیره تیم‌هایی که زیر نظر وزارت ورزش هستند به خاطر دوستی با وزیر انتخاب می‌شوند. این آدم‌ها شاید نیتشان خیر باشد ولی نمی‌توانند کمک کنند. چون نیت فقط ۵۰ درصد کار است و ۵۰ درصد دیگر را باید در عمل نشان دهند که ما آن کارایی را نداریم. در چنین شرایط فضای مجازی و این داستان‌ها کاری از پیش نمی‌برند. این کارها هم مد شده است و متاسفانه مدیران ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. فضای مجازی میدانی فراهم کرده تا ما به خودمان اجازه دهیم در هر موردی اظهار نظر کنیم ولی من با این شیوه استفاده از آن مخالفم.
در حالی که خیلی‌ها به توانایی فنی شما اذعان دارند ولی به جای کمک به استقلال به تیم‌های دیگر می‌روید و حالا سرمربی رایکا شده‌اید. میلی برای کمک به استقلال ندارید؟
شرایط هرگز فراهم نبود. من دوست دارم در شرایطی کار کنم که مثمر ثمر باشم. خیلی آدم‌ها دوست دارند فقط باشند. من اینطور نیستم. نمی‌دانم درست است با نه ولی نمی‌خواهم تحت هر شرایط باشم. دلم می‌خواهد شرایط به گونه‌ای فراهم باشد که اگر چیزی می‌دانم، ارائه دهم. به صرف این که بایستم و فقط عکس را پر کنم نخواهم ماند. هر بار که با من در مورد استقلال صحبت شد به آنها گفتم باید شرایط فراهم باشد. حتی برای مدیریت و برخی پست‌های دیگر در استقلال با من صحبت شد ولی وقتی شرایط فراهم نباشد به هیچ عنوان کار نمی‌کنم. من حوزه فنی را انتخاب کردم ولی در همین حوزه هم باید حداقل‌هایی وجود داشته باشد تا بتوانم چیزهایی که دارم، ارائه دهم و کمک کنم. در مقاطعی که با من صحبت شد حس کردم چیزی که در نظر گرفتند در‌شان و شخصیت من نیست و نمی‌توانم کمک کنم. همه ماجرا همین بود که گفتم.
این که می‌گویند جایگاه برایتان مهم است و گفته‌اید باید نفر اول و دوم باشم و به عنوان نفر سوم کار نمی‌کنم، چیست؟
اصلا این حرف‌ها نبوده است. شاید نگفتم نفر اول، دوم باشم ولی شان و شخصیت من باید حفظ شود. در هر حال هر کسی خواسته‌هایی دارد و بر اساس آن برای خود جایگاهی تعریف کرده و کار می‌کند. من اصلا نیازی به کار کردن ندارم. از این رو اگر ببینم شرایط فراهم نیست مجموعه را رها کرده در خانه با پسرم فوتبال بازی می‌کنم. به همین دلیل می‌گویم شرایط باید فراهم باشد. من آدمی نیستم که بخواهم در یک تیم فقط اسمم باشد. به دوستان هم گفتم افراد زیادی هستند که می‌توانند به این شکل کمکتان کنند ولی من نه!
