پساز دیدار پر تب و تاب شب گذشته مقابل تراکتور در سوپرجام فوتبال کشور، پرسپولیس مهیای بازی بعدیاش میشود که روز ۴ تیرماه برابر مسرفسنجان در ادامه رقابتهای لیگ برتر کشور انجام میپذیرد.
با این حال بهنظر میرسد بهرغم دشواری فراوان هر شش حریف بعدی سرخها در فصل رو به پایان لیگ برتر و سختیهای برخورد مجدد با رقیب سنتی و قدیمی یعنی استقلال در مرحله یکچهارم نهایی جام حذفی در روز ۲۴ تیر حریف اصلی پرسپولیس نه هر یک از این تیمها بلکه برنامه فشرده مسابقاتی این تیم و انجام دیدارهای متعدد و پشتسر هم در یک بازه زمانی کوتاه باشد. در چنین مقطعی قرمزها تقریباً هر چهار یا پنج روز یک بار به میدان میآیند و نه تنها باید تکلیف لیگ و فرجام رقابت حاد و نزدیکشان با سپاهان بر سر عنوان قهرمانی در این عرصه را مشخص کنند بلکه در پایان لیگ و در صورت عبور از استقلال در جام حذفی، دو دیدار مراحل نیمهنهایی و احتمالاً فینال را هم در این پیکارها برگزار کنند.
این پایان دشواریها برای پرسپولیس نیست زیرا این تیم شهریور ماه باید با استقلال تاجیکستان هم در بازگشایی لیگ قهرمانان آسیا و در شروع مرحله حذفی آن مصاف کند و البته ملیپوشان خود را نیز در همین ماه تحویل فدراسیون و مسئولان تیم ملی بدهد زیرا دو دیدار نخست این تیم در مرحله پایانی انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ در این ماه برگزار میشود و حریفان یوزها در این دو دیدار در جریان قرعهکشی مسابقههای این مرحله در روز دوم تیرماه مشخص خواهند شد.
تا حد استهلاک
اگر به یاد بیاوریم که پرسپولیس چطور در حد فاصل روزهای ۲۴ فروردین تا ۱۰ اردیبهشت امسال خودش را از پیکره لیگ جدا و به هند سفر کرد تا در مرحله گروهی جام باشگاههای آسیا به میدان آید، در مییابیم که کار و بار قرمزها و برنامه مسابقاتیشان در این فصل چقدر سخت و پیگیر و سرشار از تلاش و فرسودگی بوده است، فرسودگیهایی از همین دست بود که سبب شد کمال کامیابینیا و وحید امیری در دیدارهای اخیر تیم ملی در بحرین آسیب جدی ببینند و از برنامه کاری پرسپولیس تا اطلاع ثانوی خارج شوند و در سوپرجام هم غایب باشند.
خستگیها و مصدومیتهای کوچک و بزرگ سبب شد که پرسپولیس حتی از کنعانیزادگان، نوراللهی و ترابی در شرایطی طی ماهها و هفتههای اخیر بهره گیرد که آنها نیمه مصدوم بودند و نفراتی صددرصد به لحاظ فیزیکی و حتی آمادگی روحی محسوب نمیشدند و اگر برنامه فشرده پرسپولیس در کار نبود و این تیم اجبار به شرکت در این همه مسابقه متوالی در تیر و مردادماه نداشت، قطعاً از این نفرات تا زمان حصول اطمینان کامل از سلامتیشان بهره نمیگرفت، به واقع پرسپولیسیها و بخصوص ملیپوشان آنها چوب تعدد مسابقات خود را میخورند و فشاری تا این حد طاقتفرسا قطعاً هر نفر و نیرویی را مستهلک خواهد کرد.
شاید دراگان اسکوچیچ هم با استفاده تام و تمام از پرسپولیسیها در آوردگاه منامه (البته منهای سیامک نعمتی) در شکلگیری این وضعیت نامناسب سهمی بزرگ داشته ولی سخت و دور از انصاف است که سرمربی تیم ملی را بابت کمالطلبی و استفاده اکمل از همه نیروهای در دسترس در راه صعود به جام جهانی ملامت کرد.
عاصی و فوتبال زده
در چنین هنگامهای تنها راه احیای بازیکنان ضربه دیده و بشدت تحلیل رفته، دادن استراحتهای طولانی و حداقل ۱۰ روزه به آنها است تا باتریهایشان از نو شارژ شود اما وقتی تیمی مثل پرسپولیس مجبور است در یک مقطع زمانی ۶۰ روزه در چارچوب سه جام حداقل ۱۲ دیدار برگزار کند و در ضمن مهرههای مورد نظر تیم ملی را هم تحویل این تیم بدهد و انتظارهای فراوان هوادارانش را هم به شکلی شایسته جوابگو باشد، وضعش همان چیزی میشود که اینک با آن روبهرو است. شاید استدلال شود که اگر وحید امیری در دسترس نیست، سعید آقایی و علی شجاعی هستند که جور او را بکشند و قطعاً گفته خواهد شد که بهلطف حضور میلاد سرلک، محمد شریفی و البته احمد نوراللهی جای خالی کامیابینیا حس نخواهد شد اما مسأله این است که سرلک و نوراللهی هم بهتازگی از آوردگاه ملی منامه بازگشتهاند و بنابراین آنها نیز همانقدر خسته و عاصی و فوتبالزدهاند که کامیابینیا و وحید امیری هستند.
ترابی هم که نبض بازی رو به جلوی پرسپولیس را در دست دارد و در اکثر روزها فقط با شادابی و امواج حرکت او است که سرخها به مرحله ثمردهی میرسند، با اینکه از انتخابهای اصلی اسکوچیچ در منامه نبود اما آنقدر خسته رفت و خسته برگشت که انگار یک کوه را روی شانههایش جابهجا کرده است. با این اوصاف یحیی گلمحمدی باید در ماههای تیر، مرداد و شهریور سرنوشت پرسپولیس را در سه جام مهم داخلی و خارجی در شرایطی تعیین کند که بسیاری از شاگردانش همان بازیکنان آماده و شاداب و ششدانگ قبلی نیستند و به واقع هرچیزی هستند جز چنین متاعی.