به نظر میرسد ماجرای سانسور و فیلمها و سریالهای ایرانی دارد به جاهای تازه و جالبی میرسد. یعنی اگر تا مدتی قبل موضوع پوشش زنان و اخلاقیات و مسائل سیاسی بود، حالا قیچی کارهای عزیز دیدهاند دست بازی دارند، هر روز تنوعی به کارشان میدهند و تیغشان را طوری به کار میگیرند و صحنههایی را مشمول لطف خود میکنند که به عقل جن هم نمیرسد.
آخرین نمونه این شیرینکاریها مربوط به سریال «زخمکاری» است. البته که این سریال تا همین جا و این شش اپیزودی که پخش شده کم زخم و زیل به خود ندیده، اما این بار حذف سکانسهایی از رابطه هانیه توسلی و جواد عزتی که جزو کلیدیترین بخشهای قصه محسوب میشود، آنقدر غیرمنتظره و برای سریال سنگین بوده که هانیه توسلی بازیگر اصلی سریال در پیج شخصیاش به آن واکنش نشان دهد.
معلوم است که این اعتراضها هم نباید به زباندرازی تعبیر شود چون ممکن است بعدا مجبور شوند بابتش تاوان بیشتری بپردازند، پس فقط تصویری از بخش حذف شده گذاشتهاند و نوشتهاند: «بدون شرح».
قضیه هم مربوط میشود به سانسور بخشی از سریال که هانیه توسلی (منصوره) به کیش میرود و در دیدار با مالک (جواد عزتی) خاطرات قدیم زنده میشود و چای و نباتی سفارش میدهند و… بقیهاش قابل گفتن نیست چون هم قصه لو میرود و هم ندیدن صحنههای محذوف آزارندهتر میشود.
اما چیزی که حذف شده لابد آنقدر ناجور نبوده که حالا عوامل شوکه شدهاند. اگرنه حذف صحنه غیراخلاقی که تعجب ندارد و مهدویان هم کسی نیست که چارچوبها و خطوط قرمز را نشناسد.
درباره محمدحسین مهدویان و سریالش حرف زیاد است. اعتراض رسانههای ارزشی که دوستان و حامیان سابق او محسوب میشوند و حتی ساخت یک کلیپ کامل در صدا و سیما برای اعتراض و انتقاد از ساخته جدید مهدویان به بهانه سیگار کشیدنهای جواد عزتی، نشان میدهد که او بابت مسیر تازه کاریاش قرار است هزینههای بیشتری بدهد.
سانسورهای شدیدتر سریال «زخم کاری» به زعم عدهای بخشی از این هزینه است. اما نباید از این واقعیت چشمپوشی کرد که معیارهای ممیزی در سینما و تلویزیون هر روز سختگیرانهتر میشوند و معلوم نیست که این محدودیتهای فزاینده تا کجا ادامه خواهد داشت.
وقتی هانیه توسلی که میداند در تلویزیون ممنوعالحضور است و بابت صحبتها و موضعگیریهای اجتماعیاش در بلکلیست قرار گرفته، به سیم آخر میزند و با انتشار پستی اعتراضش را علنی میکند باید متوجه شویم که «زخم»های سانسور چقدر «کاری» است.
یادی کنیم از مجری سیما که با حجاب کامل مقابل دوربین منتظر صحبت بود اما آنقدر برای اصلاح حجاب و جلو کشیدن مقنعهاش (که خیلی هم متعارف و جلو بود) زیر فشار قرار گرفت که ناگهان طغیان کرد و در پخش زنده و مقابل چشم بینندگان گفت «دیگه از این جلوتر نمیاد!» و میکروفن و دوربین را رها کرد و رفت. امیدورایم دیگر هنرمندان صبورتر باشند و روزی برسد که ممیزان محترم هم مردم و بینندگان آثار را محرمتر و بالغتر بدانند و اینقدر مته به خشخاش نگذارند.