قابل پیشبینی بود که خانواده زندهیاد بابک خرمدین بهسادگی از کنار انتشار خبر ساخت مستندی درباره او نمیگذرند. نامه سرگشاده خواهر مقتول که در خبرگزاری ایسنا منتشر شد، فعلا نقطه پایانی بر پروژهای است که هنوز ساختهنشده، به محاق رفته است.
اعتراض به ساخت فیلم و سریال درباره بعضی افراد و مشاغل، از سوی وابستگان و بازماندگان شخصیتها در سینمای ایران، ماجرایی تکراری و مهمترین عامل برای بیعلاقگی به تولید آثار بیوگرافی است. اگرچه داستان سینمای مستند با سینمای داستانی تفاوت دارد و مستندسازی درباره شخصیتهای مهم یا جنجالی، میتواند جذاب و پرمخاطب باشد اما همین مشکلات مانع از ساخت چنین آثاری میشود.
روند ساخت فیلم و مستند درباره شخصیتها در ایران، مسیری آشنا و همیشگی دارد. طبق قانونی نانوشته، پیش از تولید، رضایت نزدیکان و خانواده شخصیت اصلی فیلم گرفته میشود. این موضوع، ماده قانونی مشخص ندارد اما خانواده شخصیتی که درباره او فیلم ساخته شده، پس از تولید میتوانند علیه سازندگان شکایت کرده و مانع از اکران فیلم شوند. نکته اینجاست که اغلب آثار بیوگرافی با همکاری خانواده افراد ساخته میشود.
در ایران، درباره شخصیتها، قرائتهای رسمی و غیررسمی وجود دارد که معمولا خانواده و بازماندگان، دلشان نمیخواهد مخالف قرائت محبوبشان، فیلم ساخته شوند. بنابراین، فیلمها و مستندها، با همراهی و همکاری خانواده شخصیت اصلی یا به سفارش خانواده و نزدیکان شخصیت ساخته میشوند. نمونه موفق چنین مستندهایی «بانو قدس ایران» (مصطفی رزاق کریمی) است که برای نخستینبار تصویری از همسر امامخمینی (ره) در آن ارائه میشود. حضور اعضای خانواده امام (ره) در این فیلم نشاندهنده موافقت آنها درباره تولید و ضمانتی برای نمایش آن است؛ اتفاقی که در مستند «سرد سبز» (ناصر صفاریان) هم افتاده است. مادر و خواهر فروغ فرخزاد در این فیلم مقابل دوربین رفتهاند و این همراهی، مسیر نمایش مستند را هموار کرده است.
درباره مستندسازی با موضوع پروندههای خونین و ناگوار، ماجرا کمی فرق دارد. حساسیتها نسبت به چنین پروندههایی آنقدر بالاست که کار، از همان آغاز متوقف میشود. مگر آنکه سازنده فیلم، بدون خبرسازی و با فاصلهگرفتن از التهاب روزهای نخست، دست به ساخت آن بزند. «کارت قرمز» (مهناز افضلی) یکی از بهترین مستندهایی است که درباره پرونده جنجالی شهلا جاهد و ناصر محمدخانی ساخته شده و وجوه مختلف شخصیت و رابطه این دو را به تصویر کشیده است. احتمالا اگر افضلی هم پیش از تولید، خبر ساخت فیلمش را رسانهای میکرد، اگر روند ساخت متوقف نمیشد، به مشکل برمیخورد.
در سینمایی که همسر وحید مرادی میتواند علیه ارائه تصویری که او گمان میکند شبیه مرادی است، تصمیم به شکایت از سازندگان «شنای پروانه» (محمد کارت) بگیرد، ساخت فیلم و مستند بیوگرافی بسیار دشوار و دردسرساز است. شاید اگر سازندگان مستند بابک خرمدین، سوابق مستندسازی داشتند، متوجه این موضوع بوده و خبر تولید فیلم را در شرایطی که پرونده باز است، علنی نمیکردند. مستندسازان بهطور غیررسمی به این موضوع انتقاد دارند و احتمال صدور بیانیه درباره نظارت بیشتر بر روند صدور مجوز مستندسازی و ارجاع آن به صنوف مستندسازان وجود دارد.
طبق قانون، تا زمانی که پروندهای باز است و جرمی علیه متهمی ثابت نشده، نمیتوان درباره او فیلم ساخت؛ مگر آن فیلم گزارشی باشد بدون موضعگیری. از سوی دیگر، وکلای دادگستری توصیه میکنند درباره فیلمهایی با موضوعهای واقعی، فیلمساز میتواند به معاونت پیشگیری از جرم قوه قضاییه مراجعه کند، با دستور مقام قضایی و همکاری آنها، روند دسترسی به اطلاعات و مدارک تسریع و تسهیل میشود. در این صورت و با دریافت مجوز، در پی شکایت احتمالی خانواده و نزدیکان، مشکلی برای نمایش فیلم پیش نمیآید.