مهدی مهدویکیا به واسطه فعالیتش در آکادمی باشگاه هامبورگ و راهاندازی آکادمی کیا در ایران، سالهاست یکی از گزینههای فدراسیون فوتبال برای استفاده در پروژههای استعدادیابی و تیمهای پایه بوده است. جدا از این ماجرا هر زمان صحبت از حضور فوتبالیها در اداره فوتبال به زبان میآمد، نام او یکی از نامهایی بود که مطرح میشد و این ماجرا با معرفیاش به عنوان نایبرئیس اول علی کریمی طی کاندیداتوری در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال به اوج خود رسید.
حضور مهدویکیا میتوانست امیدها را به توجه ریاست فدراسیون فوتبال به تیمهای پایه زنده کند اما با پیروزی شهاب عزیزی خادم در انتخابات، موضوع حضور مهدویکیا هم طبیعتاً به فراموشی سپرده شد تا اینکه روز یکشنبه (۲۰ تیرماه) بعد از جلسه هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال، خبر انتخاب مهدی مهدویکیا به عنوان سرمربی تیم امید روی خروجی سایت رسمی فدراسیون فوتبال قرار گرفت. این خبر که واکنشهای متعددی را در پی داشت و کمی بعد تغییر کرد در نهایت موضع فدراسیون فوتبال را در استفاده از بازیکن سابق تیم ملی فوتبال کشورمان برای مشاوره و سرپرستی پروژهای تحت عنوان استعدادیابی و تغییر نسل مشخص کرد اما اینکه آیا مهدویکیا میتواند باشگاه هامبورگ را راضی کند که چنین همکاری با فدراسیون فوتبال ایران داشته باشد یا نه، هنوز مشخص نیست. همین موضوع باعث میشود با این سؤال مواجه باشیم که میتوان امیدوار بود باشگاه هامبورگ با سرمربیگری مهدویکیا در تیم امید و مسئولیتش در پروژه استعدادیابی فدراسیون فوتبال موافقت کند یا نه؟
از مخالفت اولیه مهدویکیا تا تغییر مسیر مذاکره
شهاب عزیزی خادم به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال پیش از جلسه هیأت رئیسه، چندین جلسه مذاکره با مهدی مهدویکیا داشت. مذاکراتی که در ابتدا با مقاومت و مخالفت مهدویکیا همراه بود چون او خاطره جالبی از همکاریهای پیشین و حتی مذاکرات قبلیاش با فدراسیون فوتبال نداشت و به همین دلیل این بار هم از همان ابتدا مخالفت خود را با این همکاری اعلام کرده بود.
به جز همکاری او با تیم فوتبال نوجوانان ایران که به سالها پیش مربوط میشود، یک بار دیگر هم در زمان ریاست مهدی تاج، مقدمات مذاکره با مهدی مهدویکیا برای هدایت تیم امید فراهم شده بود. درست بعد از اینکه نام یحیی گلمحمدی، سرمربی وقت شهرخودرو به عنوان سرمربی تیم امید اعلام شد و بعد از آن فدراسیون مجبور شد به دلیل مخالفت باشگاه شهرخودرو، از خیر یحیی بگذرد. آن زمان حمید استیلی مدیر تیم امید بود و اعلام کرد که با مهدی مهدویکیا برای پذیرش هدایت تیم امید مذاکره داشته اما او این پیشنهاد را به دلیل قراردادی که با تیمهای پایه باشگاه هامبورگ داشته، رد کرده است. مهدی تاج اما کوتاه نیامد و اعلام کرد که قصد مذاکره با مهدی مهدویکیا را دارد و برای متقاعد کردن او حتی حاضر است با باشگاه هامبورگ هم وارد مذاکره شود. در نهایت اما این مذاکرات راه به جایی نبرد و برنامهای که مدنظر فدراسیون فوتبال بود، به نتیجه نرسید. بعد از سالها اما موضع مهدویکیا در برابر فدراسیون فوتبال عزیزی خادم هنوز همان موضع است. او همکاریاش با فدراسیون را منوط به موافقت باشگاه هامبورگ میداند.
تفاوت عزیزی خادم با تاج اما این است که او میخواهد باشگاه هامبورگ را هم در این پروژه دخیل کند و همین موضوع باب مذاکرات تازهای را باز میکند.
علاوه بر این موفقیتهای تیم ملی و اقدامات فدراسیون فوتبال برای آمادهسازی شرایط، تا حدودی بستر را برای شروع مذاکرات تازهای با مهدی مهدویکیا مهیا کرده است. مسئولان فدراسیون فوتبال در این مذاکرات اهداف خود را برای مهدویکیا شرح دادند و به تغییر نسلی اشاره کردند که برای تیم ملی بزرگسالان در جام جهانی ۲۰۲۶ آمریکا و ۲۰۳۰ عربستان مدنظر قرار دارد.
هدف فدراسیون از این همکاری چیست؟
شاید اگر ماجراهای مارک ویلموتس و دردسرهای سرمربی تیم ملی ایجاد نمیشد، همین حالا هم باید شاهد راهیابی نسل جدیدی در ترکیب تیم ملی فوتبال بودیم اما فرصت این نوسازی در تیم ملی گرفته شد و همین موضوع باعث شد که بین نسل حاضر تیم ملی فوتبال ایران و نسل آینده فاصله زیادی به وجود بیاید.
لغو مسابقات جهانی و آسیایی در ردههای جوانان و نوجوانان به دلیل شیوع ویروس کرونا هم مزید بر علت شد تا امروز شاهد شکاف عمیقی باشیم بین نسل فعلی و نسل آینده فوتبال. این شرایط به خودی خود نیاز به پروسه استعدادیابی در فوتبال و تربیت نسل را تقویت میکند.
در این شرایط شهاب عزیزی خادم با هدف ایجاد تغییر نسل به سراغ مهدی مهدویکیا رفته است. اقدامی که نوع همکاری مهدویکیا با فدراسیون عزیزی خادم را با دورههای پیشین قدری متفاوت میکند و احتمالاً مأموریت جذابتری را پیش روی او قرار داده است.
هدف تعریف شده از سوی شهاب عزیزی خادم تعریف سیستمی برای کشف استعداد، کار کردن روی آنها و آمادهسازی فضا برای فعالیت این بازیکنان است. در این سیستم، مهدی مهدویکیا به عنوان مسئول این پروژه و سرمربی تیم امید انتخاب میشود.
با این حال اما اعلام رسمی نام مهدویکیا به عنوان سرمربی تیم امید، بعد از جلسه ۵ ساعته هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و تکذیب آن از سوی او و بعدتر اصلاح خبر و توضیح اینکه مذاکرات با او ادامه دارد، ابهامات و شبهات را درباره صحت این اقدام افزایش داد. همین باعث شد مهدی مهدویکیا در یک استوری اینستاگرامی اینطور بنویسد: «مذاکرات مثبتی با فدراسیون فوتبال انجام شده است و در صورت موافقت باشگاه هامبورگ و نهایی شدن توافقات و جزئیات همکاری با فدراسیون فوتبال، در روزهای آینده پاسخگو خواهم بود.»
همکاران آلمانیات را هم با خودت بیاور!
ماجرای این استوری به همان همکاری مشترک مهدویکیا و آکادمی هامبورگ با فدراسیون فوتبال برمیگردد. طی مذاکراتی که مهدویکیا با فدراسیون فوتبال داشته، قرار نیست او به تنهایی مسئولیت پروژه استعدادیابی را برعهده داشته باشد. چرا که شهاب عزیزی خادم از مهدویکیا خواسته مسئول آکادمی هامبورگ و تعدادی از استعدادیابهای آلمانی این آکادمی را هم وارد این پروژه کند تا این تغییر نسل زیر نظر یک تیم ایرانی – آلمانی انجام شود.
این اتفاق چندین مزیت دارد. علاوه بر اینکه پروسه استعدادیابی و ورود بازیکنان به تیمهای پایه مطابق اصول و استانداردهای روز اروپا انجام خواهد شد، همکاری با باشگاه هامبورگ و مهدی مهدویکیا میتواند زمینهساز مسابقات تیمهای پایه ایران با تیمهای اروپایی و بالا رفتن تجربههای بینالمللی بازیکنان از رده پایه باشد. همانطور که تیم آکادمی کیا هم تاکنون بارها از چنین فرصتهایی بهره برده است.
پیادهسازی چنین برنامهای در تمامی ردههای سنی نونهالان، نوجوانان، جوانان و امید در نهایت به تربیت نسلی نو و معرفی آن به تیم ملی بزرگسالان برای دو دوره بعدی جام جهانی میانجامد.
شاید بزرگترین حلقه مفقود این زنجیره اما نگاهی باشد که بتواند پروژه استعدادیابی و تربیت نسل را در فوتبال ایران نهادینه کند. این حلقه مفقود هم چیزی نیست جز جای خالی آکادمیها در باشگاههای فوتبال. گرچه راه اصولیتر این است که باشگاهها ملزم به ایجاد تیمهای پایه باشند و بازیکنساز اما در حال حاضر که ورشکستگی باشگاههای فوتبالی و بهانههایی مثل عدم برخورداری آنها از حق پخش و بلیتفروشی مانع از پیادهسازی این برنامه میشود، چارهای نیست جز اینکه فدراسیون فوتبال برای این تربیت نسل دست به کار شود و در مراحل بعدی باشگاهها مجاب شوند که در نگاه خود به تیمهای پایه و بازیکنسازی تغییراتی اساسی ایجاد کنند.
برنامه فدراسیون فوتبال، رویا یا واقعیت؟
در برنامهای که فدراسیون فوتبال برای تربیت نسل دارد و مهدویکیا را به عنوان مسئول پروژهاش انتخاب کرده اما چندین سؤال اساسی مطرح میشود. این برنامه فدراسیون فوتبال با مشارکت آکادمی هامبورگ تا چه اندازه ضمانت اجرایی دارد؟ برنامه شخص مهدویکیا برای عملی ساختن این پروژه چیست؟ او تا چه اندازه میتواند از ارتباطهای بینالمللی خود برای تقویت تیمهای پایه در ایران استفاده کند؟ مهمتر از همه اینکه فعالیت او در آکادمی کیا تضاد منافعی با مسئولیتش در پروژه استعدادیابی فدراسیون فوتبال ایجاد نخواهد کرد؟ حتی وقتی مهدویکیا هیچ مسئولیتی در پروژه استعدادیابی ایران نداشت، بابت انتخاب بازیکنان تیمهای جوانان و نوجوانان از آکادمی کیا، بارها پرسشهایی مطرح میشد و این سؤال اساسی که گرفتن بازیکن از آکادمی کیا، مانع از استعدادیابی در مناطق محرومتر و نقاطی که امکان ثبتنام در آکادمی کیا را ندارند، نمیشود؟
مسئولان فدراسیون فوتبال البته معتقدند که فرآیند استعدادیابی و تربیت بازیکنان پایه در آکادمی کیا، فرآیند تأیید شدهای است. ضمن اینکه در پروژه استعدادیابی فدراسیون فوتبال بدون شک این فرآیند به شکل گستردهتری انجام خواهد شد. ضمن اینکه تأکید دارند مهدویکیا برای این پروژه برنامههای مشخصی دارد و طی جلسات مذاکرهای که با فدراسیون فوتبال داشته، به بهرهگیری از پتانسیلهای او در عرصه بینالمللی تأکید شده است اما دریافت مجوز این فعالیت از آکادمی هامبورگ قرار است بر عهده خود مهدی مهدویکیا باشد و زمانی که او بتواند با این باشگاه به توافق برسد و موافقت هامبورگ را جلب کند، همکاری فدراسیون فوتبال با مهدویکیا در پروژه استعدادیابی و آمادهسازی تیم ملی امید آغاز خواهد شد.