فرهاد مجیدی اکنون در موقعیتی است که اگر قهرمان جام حذفی شود، دست بالاتری نسبت به مدیریت باشگاه استقلال دارد و میتواند با اتکا به همین پشتوانه خود را یکی از سیاستگذاران فصل بعد هم بداند. در این میان قراردادی که فرهاد در بازگشت به مدت دوسال و نیم با استقلال منعقد کرده، از سوی برخی اهرمی برای تداوم حضورقطعیاش در فصول آتی بیان میشود اما تردیدی نیست آنچه جایگاه یک مربی را در چنین باشگاهی محکم میکند، کسب نتیجه است که فرهاد مجیدی نیز در موقعیت دستیابی به آن قرار دارد و به احتمال زیاد با استقلال قهرمان جام حذفی خواهد شد و این تیم را در رتبه سوم لیگ نیز تحویل خواهد داد.
حتی اگر استقلال در فینال جام حذفی مقابل حریفش شکست بخورد و بازنده نهایی باشد نیز بعید نیست که فضای هواداری به سمت مجیدی سنگینی کند و استقلالیها همچنان بخواهند مجیدی سکان هدایت تیمشان را به عهده بگیرد.
تنها عاملی که منجر به جدایی فرهاد مجیدی از استقلال خواهد شد، ابقای احمد مددی است. در چنین شرایطی بسیار بعید است که سرمربی استقلال تاب ادامه همکاری با شخصی را داشته باشد که زمان قابل توجهی است که به دلیل خلف وعدههای مالی و ناتوانی در تأمین برخی امکانات، با وی در زاویه است. از آن سو نیز احمد مددی هم اگر مورد حمایت بالادستیها باشد، بعید است با مجیدی کار کند و اگر هم مانند همین ایام بخواهد با فرهاد ادامه دهد، دورنمای مطلوبی برای استقلال به تصویر درنخواهد آمد و بهتراست که از میان مددی یا مجیدی یکی در استقلال باشد که به نظر میرسد کفه ترازو همین حالا نیز به شدت به سمت مجیدی سنگینی میکند.
این اختلاف تا به امروز لطمه فنی آنچنانی به استقلال وارد نکرده و فرهاد مجیدی با هر حربهای توانسته روحیه بازیکنان را در حد مطلوبی نگه دارد و مانع از فروپاشی تیمش شود. شاید اگر ابتکارات مالی مجیدی نبود، او نمیتوانست روحیه بازیکنانش را در حدی نگه دارد که بردهای اخیر را رقم بزنند و هیچ بعید نبود که ادامه شکستها بعد از لیگ قهرمانان آسیا، مجیدی را به سمت درهای خروجی استقلال سوق دهد اما به هر روی سرمربی استقلال توانست اوضاع را آنطور که میخواهد مدیریت کند و برنده این جنگ لقب بگیرد.
شگفتا که روابط فرهاد مجیدی و احمد مددی تنها در ایام شروع همکاری در استقلال مطلوب بود؛ همان دورانی که پیوسته تصاویری از او در کنار آقای مدیر در رسانه این باشگاه نقش میبست اما بعد از اندک زمانی از این همکاری روشن شد که اختلافهای شدیدی میان دو طرف وجود دارد و مجیدی نیز در تأیید این اخبار، مصاحبه تندی را علیه مدیرعامل باشگاه استقلال انجام داد تا نشان دهد هرگز از آنچه تحت عنوان عملکرد مدیریتی از جانب مددی پیش رویش قرار گرفته، راضی نیست و برآیند کار را پر از اشکال و ایراد میداند. مجیدی در مصاحبههای پی در پی خود علیه مدیریت باشگاه استقلال بیشتر به مشکلات مالی اشاره کرد؛ مسألهای که بارها از سوی بازیکنان نیز به آن اشاره شده بود اما مدیرعامل باشگاه استقلال در مصاحبه خود بسیاری از این ادعاها را رد کرد تا این ماجرا با ابهامهای بیشتری مواجه شود.
اختلافها به جایی رسید که فرهاد مجیدی به طور علنی در رسانهها علیه مدیرعامل باشگاه استقلال مصاحبه میکرد و حتی جمله معنیدار «هر کاری کنند، تیم من میبرد» را به زبان آورد. این جمله بدان معنا بود که فرهاد مجیدی رفتارها و تصمیمهای مدیران باشگاه استقلال را سدی در راه موفقیت تیمش میداند و اعتقاد دارد در داخل باشگاه تصمیمهایی اتخاذ میشود که در راستای زمین خوردن او است!
حال در چنین فضای پر از رعب و وحشت و بیاعتمادی آیا میشود به ترکیب مددی و مجیدی برای شکل دادن یک استقلال مدعی (مدعی لیگ برتر نه جام حذفی که ارزش و منزلت آنچنانی ندارد) امیدوار بود؟
بیتعارف استقلال نیازمند یک تصمیم بنیادین است و به نظر میرسد این تصمیم با روی کار آمدن وزیر ورزش و جوانان آینده عملی خواهد شد اما تا آن زمان قطعاً مددی، مدیرعامل باشگاه استقلال خواهد بود و نقل و انتقالات فصل بعد را نیز مدیریت خواهد کرد و روشن نیست که اگر مجیدی نیز در رأس امور باشد چگونه میخواهد با مدیرعامل باشگاه استقلال تعامل و نزدیکی برقرار کند؟