عیسی آلکثیر در ماههای اخیر به گونهای در پرسپولیس عمل کرده که اسباب حیرت شده است.
میتوان شکستن انگشت دست او را که سبب شد یک ماه با دست بانداژ شده و در دقایق کمتر از گذشته به میدان آید و همچنین آسیبی را که در بازی با فولاد دید، به مسائل بدیهی و اتفاقات رایج در فوتبال ربط داد و غیر عادی نشمرد اما در پارهای از مسابقات به گونهای عمل کرده که ناقض باورهای موجود درباره او است.
عقب کشیدنهای مکرر آلکثیر که حتی به خط میانی زمین هم رسیده و به قصد تصاحب توپ و کار با آن صورت گرفته، شاید در ظاهر کار بدی نباشد زیرا خبر از وجود مهاجمی میدهد که سختکوش است و به بازیهای سنتی و گاه اندک مهاجمان نوک اکتفا نمیکند بلکه میکوشد در شکلگیری و بسط بازی تیمش مشارکت هرچه بیشتری داشته باشد اما نکته اینجاست که او امید اول گلزنی سرخهای تهرانی و ذاتیترین گلزن آنها است و اگر قرار است او در آن جلو و در نزدیکترین نقطه به دروازه مستقر نباشد و ضربه آخر را نزند، پس چه کسی باید این کار را انجام بدهد؟
تا به پایتخت نیایید
درست است که شهریار مغانلو هر ماه بهتر از ماه گذشته شده و در روند بازی تیم فوتبال پرسپولیس بیشتر جا افتاده و مهدی عبدی هم در روزهای خوبش گلهای جالب و مؤثر متعددی را به ثمر رسانده اما هیچیک از آنها به اندازه آلکثیر یک گلزن مادرزاد و یک گشاینده ذاتی دروازهها نیستند و حرفهایگری و هوشیاری او را در این امر هیچیک از یارانش ندارند. این مهاجم خوزستانی با اینکه از ۳۱ سال سن هم عبور کرده و شکوفاییاش در سطح اول فوتبال مملکت بسیار دیر اتفاق افتاده اما به لطف حفظ توان بدنیاش و بالا رفتن انگیزههایش و با هدف رسیدن به اوج شهرت و ثروت در بهترین شرایط خود به سر میبرد و بیش از هر زمانی تلاشگر است. بازی در صنعت نفت نور چشم مردم آبادان و تیم بسیار محبوب این شهر البته افتخاری بزرگ برای آلکثیر و هر بازیکن دیگر عضو این تیم بوده، هست و خواهد بود ولی تا به یکی از دو تیم پرطرفدار پایتخت ملحق نشوید، به درجاتی از شهرت مفرط و به تبع آن انواع نعمتها نخواهید رسید که در سایر تیمها حتی در صورت ارائه دستمزدهای بالاتر، وجود خارجی ندارد. مصداق روشن این مسأله، طالب ریکانی همبازی و زوج نامآشنای سابق آلکثیر در خط حمله صنعت نفت است که از قضا به لحاظ سن و سال به آلکثیر بسیار نزدیک است اما چون در ادامه دلدادگی تحسین برانگیزش به «صنعت نفت – برزیلته» و مردم آبادان هرگز حاضر به ترک آبادان نشده و همچنان برای این تیم جانفشانی میکند، هرگز آنگونه که باید دیده نشده و یک دهم شهرت یک سال اخیر آلکثیر را هم ندارد، حال آنکه ریکانی یک فوروارد فوقالعاده و صاحب شوتهای پای چپ حیرتانگیز است و در کلاسی بالا فوتبال بازی میکند و در این سالها نقش کلیدی در حضورهای موفق صنعت نفت در لیگ برتر داشته است. با این حال ریکانی به پیشنهادات متعددی که تیمهای پرامکانات کشور و منجمله سرخابیهای پایتخت به او دادهاند، همواره پاسخ نه داده و در آبادان مانده تا تیم شهرش سرپا بماند. او البته سابقه عضویت در چند تیم شهرستانی دیگر را هم دارد اما قسمت عمده عمر فوتبال وی در تیمهای خوزستانی سپری شده و نگین و گل سرسبد آنها صنعت نفت بوده است.
آلکثیر فقط به تیر زد
با این مقدمات و تشبیه و قیاسی که برایتان آوردیم، بیش از پیش مشخص میشود که آلکثیر از کدام نعماتی برخوردار شده که ریکانی به آن نه گفته و حتی وقتی با آن «شادی گل» نامأنوسش در جام باشگاههای آسیا ۲۰۲۰ سبب شد «AFC» او را شش ماه محروم کند، از همین اتفاق منفی هم بهرهمند شد زیرا همه جا خبرهای او و اینکه بیهوده محرومش کردهاند، دهان به دهان میگشت و بر شهرت مفرط مردی میافزود که بهرغم گلزنیهای مکرر برای نفت آبادان و نفت تهران هرگز حتی یک هزارم شهرتی را که کسب نکرده بود که پس از الحاق به پرسپولیس در اواخر مرداد ۱۳۹۹ به دست آورد. هم اینک نیز توقعات از آلکثیر بالا است اما او در ماههای اخیر چندان آنها را برآورده نکرده است.
درست است که گل حرفهای و بسیار خوب او بود که سبب شکست صفر-۱ استقلال در دربی برگشت لیگ بیستم شد اما او پس از آن استمرار در گلزنی نمایشهایی را نداشته است که از وی بهعنوان ذاتیترین گلزن قرمزهای تهرانی انتظارش میرود. در دربی اخیر جام حذفی او با یک ضربه سر تیر دروازه آبیها را لرزاند اما کلاً همانقدر بد و کم تأثیر بازی کرد که از تمامی نفرات دو تیم در این شهرآورد به شدت محتاطانه مشاهده شد و آبی از هیچیک از آنها گرم نشد. در دیدارهای اخیر قرمزها در لیگ هم یا آلکثیر بیشتر روی نیمکت نشسته و یا در حضورهایش فاقد شم گلزنی عالیاش نشان داده و طی برد اخیر صفر-۵ قرمزها در زمین ماشینسازی هم که شهریار مغانلو و مهدی عبدی هر کدام دو گل زدند، طبعاً سایه بلند این مهاجمان بر سر آلکثیر محسوستر شد.
به جام باشگاههای آسیا چشم بدوزیم؟
با اینکه باید پذیرفت مصدومیت، به ویژه شکستگی استخوان انگشت در بد موقعی به سراغ آلکثیر آمد و موجب احتیاط و ترس واضح او از تشدید مصدومیتش و به تبع آن نمایشهای کم تأثیرتر او شد اما بخشی از ماجرای عدم فروغ آلکثیر هم به این نکته برمیگردد که او در برخی بازیها به جای اینکه بپذیرد در نوک پیکان تهاجمی تیمش قرار دارد و به تبع آن باید ضربه زننده نهایی باشد، طوری در منطقهای عقبتر توپگیری و ارسال پاس میکند که انگار یکی از هافبکهای تهاجمی تیم است و حتی اگر یحیی گلمحمدی از او خواسته باشد که با انجام این کار باعث ایجاد فضا و شکاف در عمق دفاعی حریفان و پایهگذار گلزنی یارانش شود، باز عملکرد او در این زمینه هم چیزی نیست که باید باشد.
شاید هم باید صبر کرد و پس از اتمام لیگ و سالم شدن کامل آلکثیر وی را در بازگشایی لیگ قهرمانان آسیا طی شهریورماه در همان قوارههایی رؤیت کرد که بدان مشهور است و نقاط اوج کار وی را به عنوان گلزن نخست سرخهای پایتخت به نمایش میگذارد و اسباب هراس و ناکامی حریفان قارهای میشود.