بدون خواندن فیلمنامه قرارداد بستم
او همچنین در ادامه درباره ایرادات محتوایی وارده به متن این سریال در زمینه حضور زنان و انفعالی که دارند، توضیح داد: متاسفانه باید اقرار کنم بدون خواندن فیلمنامه قرارداد بستم و به گروه اعتماد کردم. درباره نقش پرسیدم و دیدم خانم خانواده است. ۵ یا ۶ خط برایم توضیح دادند و من گفتم قرارداد میبندم. گروه یک و دو داشتند فیلمبرداری میکردند که من اضافه شدم. همه نقشها قراردادشان را بسته بودند. حالا نمیدانم به چه علتی هنوز بازیگر این نقش پیدا نشده بود. من گفتم فیلمنامهها را برایم به خانه بفرستید. قرارداد بستم و رفتم خانه و شروع به خواندن کردم. خودم جزو مخالفان و منتقد به شدت سخت نسبت به نوع نگاه آقای مطلبی به زنان هستم.
فقط به امید آقای سلطانی کوتاه آمدم
فرشادجو تاکید کرد: من جزو منتقدین هستم و برخی سکانسها بود که حتی دعوایم میشد و دلم میخواست با نویسنده کار صحبت کنم. فقط توانستم به امید آقای سلطانی نازنین که خیلی دوستشان دارم و به نظرم کارگردان صبور و بینظیری هستند کوتاه بیایم و کار کنم. یاد سریال «پدرسالار» افتادم که دهه ۷۰ پخش میشد و من آن زمان دبیرستانی بودم. کمند امیرسلیمانی به عنوان عروس آمد و عصیان کرد و سیستم عوض شد. من را یاد آن سریال انداخت که چنین پدر سلطهگری داشت. ولی آن برای ۳۰ سال پیش است. این بازیگر تصریح کرد: من با حرفهای منتقد برنامه درباره کلیشهای بودن و مردسالار بودن این سریال موافق هستم. به نظرم همه چیز را نباید گردن زمان انداخت. به هر حال نویسنده این را نوشته بوده است. چند قسمت آماده بوده است. من ۲۴ قسمت را خواندم و آماده بود. یک زمانی بوده نویسنده نشسته و این را نوشته است.
همه خانمها در این سریال ناراحت بودند
وی در واکنش به بازیگر نقش مقابلش که در این گفتگو، کمبود زمان را عامل ضعف سریال خوانده بود، اذعان کرد: خیلی برایم عجیب است که آقای حاتمی از کمبود زمان صحبت میکنند. به هر حال وقت بوده که رسیدگی شود چطور میشود یک زن در این نقش ظاهر شود!؟ زنی که طبق گفته خودشان لیسانس دارد. حالا بچه دار شده و یک کمی احمق به نظرمی رسد. بعد کاملا منفعل است و باید گذشت کند و ببخشد و هرچه مادرشوهرش میگوید همان را گوش بدهد. خانم سعیدی هم ناراحت بودند. همه خانمها در این کار ناراحت بودند.
فکر نمیکنم اتفاقات «یاور» در روستاها و شهرستانهای ما هم بیفتد
فرشاد جو در ادامه توضیح داد: خیلی زیاد افرادی که در این کار مسن تربودند متلکم وحده بودند. خانم سعیدی و آقای ارجمند خودشان هم ناراضی بودند از این قضیه که چقدر نصیحتش کنم. نسرین چه کرده بود که باید اینقدر نصیحت میشنید؟ حوصلهاش را دارم؟ یک زن ۴۰ساله که بچههای ۲۰ساله دارد. میخواهد داماد دار شود وحالا باید بنشیند نصیحت مادرشوهرش را بشنود. واقعا نداریم. فکر نمیکنم حتی در روستاها و شهرستانهای ما این اتفاق بیفتد.
وی درباره متلکم وحده بودن کاراکترهای مادر و پدر یادآور شد: واقعا ما یک جاهایی بعد از ۷ صفحه جمله سرناهار و شام، فقط میگفتیم بله آقا جون چشم آقا جون! نمیدانم روی چه حسابی این متن نوشته شده بود. هربار هم خواستم با آقای نویسنده صحبت کنم به خاطر کرونا پشت یک دیوارهایی بودند و هیچ وقت تشریف نیاوردند. تا روز سوم چهارم پخش که آمدند و گفتند خسته نباشید. خیلی خوب بود. همین!
شاید مطلبی این سریال را دهه ۷۰ نوشته و حالا تصویب شده!
این بازیگر بیان کرد: سکانسی بود که من با مادرشوهرم نشستهام تا به روز شوم و شوهرم من را بپسندد و نادم و پشیمان باشد! ما در این صحنه ژورنال نگاه میکردیم و من به کارگردان گفتم آقای سلطانی چه کسی الان ژورنال نگاه میکند! مجله خیاطی کسی نگاه نمیکند! الان اپلیکیشنی هست و در آن نگاه میکنی. ژورنال برای این دوره نیست. این سریال را آقای مطلبی دهه هفتاد نوشته است؟ من هنوز هم نمیدانم. شاید طرح برای قبل بوده است و بعدا تصویب شده است.
مطلبی کار دیگری بنویسد نخوانده بازی نمیکنم
بازیگر نقش نسرین درسریال «یاور» گفت: به نظرم باید نویسندههای جوان برای نوشتن بیایند و از متنهای آنها استفاده شود. یک نگاه درستتری و به روزتری نسبت به زنان داشته باشند. اگر آقای مطلبی کار دیگری بنویسند نخوانده بازی نمیکنم. نویسنده جوان و پر از انرژی بیاید. نگاه درستتر و واقع بینانهتر و منطقیتری داشته باشد. ما توقع زیادی نداریم.