حتی اگر احمد مددی یا هر مدیری که در آینده سکان استقلال را در دست بگیرد و فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی فصل بعد برگزیند، باز هم از اهمیت دستیابی به جام حذفی کم نمیشود و سرمربی استقلال باید نگاه استراتژیکی به جام پیش رو داشته باشد.
اینکه تصور کنیم همه تصمیم گیران باشگاه استقلال با ادامه مربیگری مجیدی موافقند و رأس تا ذیل مهر تأیید میزنند بر تداوم همکاری با او و حتی تصمیم سازان پشت پرده نیز همگی او را بهترین گزینه میدانند تحلیلی کاملاً اشتباه است.
چرا راه دور برویم؟ استراماچونی نیز با آن نتایجی که منجر به تحکیم جایگاهش در استقلال شده بود، در هیأت مدیره وقت مخالفانی داشت و برخی بودند که اعتقاد داشتند مربی خارجی به کاراستقلال نمیآید و در اوج نتایج مطلوبی که مربی ایتالیایی رقم میزد، اگر انتقادی نمیکردند، حمایتی هم انجام نمیدادند تا لحظهای از اعتقاد خود دور نشوند اما همین مخالفان زیرپوستی نیز ناچار به تکریم نتایج او بودند و دلیلی را برای برکناری سرمربی سابق نمییافتند.
تعدد نظرات آرا همواره سبب شده بهترین مربیان نیز موافقان و مخالفانی داشته باشند و حتی یحیی گل محمدی نیز که همین حالا با پرسپولیس صاحب دو جام لیگ برتر شده همه ارکان تصمیم گیر در باشگاه را موافق خود نمیبیند.
مجیدی نیز از این قاعده مستثنی نیست و نمیتوان همه عوامل تصمیم گیرنده در باشگاه استقلال را همسو و موافقش دانست اما پیشبرد اهداف و ساختن یک تیم قابل احترام، سختگیرترین منتقدان را هم نرم و دست کم خاموش خواهد کرد که فرهاد در ماههای اخیر به واسطه نتایج مطلوبی که به دست آورد توانسته تا حد قابل توجهی جایگاه خود را در استقلال سفت و محکم کند. با این حال فرهاد برای اینکه بهانه دست مخالفان احتمالی خود ندهد(منظور آنهایی است که به برخی رسانهها خط برکناریاش را میدهند) باید جام حذفی را به دست آورد تا هیچ دلیلی برای عبور از او و استخدام دیگر گزینهها وجود نداشته باشد.
اخباری که درباره برکناری مجیدی منتشر و حتی نام برخی گزینههای نام آشنا به گوش میخورد هرگز بیدلیل نیست. بیتعارف مجیدی در دل باشگاه مخالفانی دارد که این قبیل خبرها درباره انتخاب جانشینش به بیرون درز میکند و یقیناً انتشار چنین اخباری بیحساب و کتاب نیست و سناریویی را پشت خود مخفی کرده است اما به واقع این مجیدی است که میتواند با نتایج خوب به اصطلاح مچ مخالفان را بخواباند تا با هیبت یک قهرمان و مردی که از پس کار مربیگری در استقلال برمیآید گام به فصل بعد بگذارد.
مجیدی ناکام در جام حذفی حتی اگر از سوی مدیریت استقلال ابقا شود، هرگز سیمای مردی مقتدر و نافذ را نخواهد داشت و به او با شک و تردید نگریسته خواهد شد. مجیدی باید قهرمانی در جام حذفی را بارها در ذهنش تکرار و این موضوع مهم را به خوبی به شاگردان خود نیز تفهیم کند.
آری، «باید قهرمانی در جام حذفی!»
فرهاد هر اندازه که در فضای مجازی نیز کفه ترازو را به سمت خود سنگین ببیند، این نتایج است که آیندهاش را در این باشگاه پر رمز و راز تضمین خواهد کرد؛ باشگاهی که تاریخش نشان داده حتی به اسطورههای خود نیز فرصت آنچنانی نمیدهد و آنقدر بیحوصله و گاه بیرحم است که محبوبترین چهرهها را نیز پس میزند. فرهاد البته کوشش بسیاری در دوران پس از برکناری فکری از خود به خرج داد تا استقلال را حتی المقدور متحول کند. نتایج او نشان میدهد که این تحول ایجاد شده و نتایجی که رقم خورده بهتر از دوران محمود فکری است. در شکل بازی استقلال نیز تغییراتی ایجاد شد اما حسن مجیدی این است که دورش حصار نکشیده و دست کم با مشاوران و نزدیکان خود ارتباط دارد و تنهایی تصمیم نمیگیرد. فکری اما هرگز چنین تعاملاتی نداشت. او رویه خشک و خشنی را در پیش گرفته بود و حتی بیدلیل خودش را از دوستان رسانهای که میتوانستند مشاوران خوبی برایش باشند، دور کرده بود وهیچ بعید نبود استقلال او رتبههای پایینتری را هم در پایان لیگ تجربه کند.
به هرحال اما استقلال روزهای خوشتری را با فرهاد مجیدی تجربه میکند اما خوشی دلیلی بر نادیده انگاشتن جام حذفی نیست چون همین فرهاد که توانسته تحولاتی ایجاد کند نیز در استقلال مخالفان زیرپوستی دارد که قطعاً قهرمان نشدن در جام حذفی را بهانهای برای برکناراش خواهند کرد. اگر هم اتفاقات دیگری رخ دهد، سنگ اندازی کمترین اقدام این طیف خواهد بود که استقلال فصل بعد را نیز به بیراهه خواهد کشاند.