جامعه ما مانند بیماری بدحال است که کوچکترین خطای پزشکی میتواند او را به کام مرگ برساند. بنابراین امید است که پزشکانی متخصص و دلسوز بر بالین آن حاضر شوند.
مسعود دلخواه، کارگردان و مدرس تئاتر این روزها هم به ایدههای اجرایی خویش میاندیشد، هم به کارهای پژوهشی و هم مطالعات هنری و ترجمههایی که در دست دارد ولی او هم مانند دیگر شهروندان ایرانی بیش از همه اینها به حال و روز مردمان کشورمان فکر میکند و چکیدهای از همه دغدغههای خود را در قالب جملات بالا بیان میکند.
این فعال تئاتری از نقش فرهنگ و هنر در جهت احقاق حقوق شهروندی میگوید.
او در پاسخ به این پرسش که فرهنگ و هنر چگونه میتواند ما را در جهت پیگیری درست و قانونی مطالبات جمعی یاری کند، میگوید: این پرسش از زمان افلاطون تا به امروزمطرح بوده که هنر چه نقشی در احقاق حقوق شهروندی و تربیت شهروند بهتر میتواند داشته باشد. همه بزرگان علم و فلسفه هم درباره آن نظر دادهاند که هنر به طور فردی انسانها را به تکامل میرساند یا تاثیرات اجتماعی هم دارد.
دلخواه ادامه میدهد: کسانی مانند برشت، پیسکاتور، اگستو بوآل،پتر وایس و … برای هنر نقشی اجتماعی قائل هستند. با این نگاه که انسانی که حقوق فردی خود را بشناسد، شهروند بهتری خواهد بود. رویکرد دیگر هم این است که ابتدا فرد ، به تکامل برسد و بعد هر فرد متکامل میتواند جامعه را تحت تاثیر قرار بدهد. در هر حال هر دو اینها یکدیگر را کامل میکنند چراکه هنر در حوزه فردی و اجتماعی میتواند نقش داشته باشد.
او با بیان اینکه هنرمند در ذات خود یک کنشگر اجتماعی است، ادامه میدهد: ممکن است کنشگران اجتماعی و سیاسی هم هنرمند باشند ولی کسی که کار فرهنگی میکند، چه خوب و چه بد، چه آگاه باشد یا نباشد، در ذات خود کنشگر است زیرا که با محاطب و دیگر انسانها سر و کار دارد. بنابراین در ذات هنر، این کنش گری و بیتفاوت نبودن به مسایل انسانی وجود دارد.
دلخواه با اشاره به توجه ادیان و مذاهب به تکامل فردی و اجتماعی ادامه میدهد: در دین اسلام و همینطوردر عرفان ما هم این توجه به خودسازی و در عین حال مسئول بودن نسبت به جامعه وجود دارد. اینکه انسان همانگونه که به رشد فردی خود میاندیشد، نسبت به بیعدالتیهایی که در اطراف خود میبیند، بیاعتنا نباشد.
این مدرس دانشگاه یکی از مهمترین دلایل شرایط نابسامان فعلی را نبود مدیران شایسته و بیتوجهی به قانون میداند و توضیح میدهد: یکی از دلایل مهم مشکلات متعدد فعلی، از عدم صلاحیت اغلب مدیران ما نشات میگیرد. اگر به جای فامیل بازی و رانت به شایسته سالاری و قانونگرایی رجوع میکردیم، وضعمان این اندازه غمبار نبود.
او ادامه میدهد: در هر عرصهای که قدم بگذارید، مشکلات آن یا از مدیریت ناسالم ناشی میشود یا از زیر پا گذاشتن قانون. همه قوانین ما عالی نیستند ولی قوانین خوب زیادی داریم که اگر رعایت میشدند، وضعمان خیلی بهتر از این بود.
دلخواه با ابراز تاسف اینکه قانونگریزی در تمام شئون روزمره زندگیمان و از مسایلی همچون رانندگی تا امور اداری ریشه دوانده، توضیح میدهد: خیلی کم پیش میآید به ادارهای مراجعه کنیم و به عنوان ارباب رجوع مورد احترام قرار بگیریم چون کارمند آن اداره هم به دلایل متعددی، از شرایط کاریاش ناراضی است.
این کارگردان تئاتر با بیان اینکه زندگی امروزه ما سرشار از تناقض است، خاطرنشان میکند: هر یک از ما دارای هویتی چند گانه هستیم که بخشی از این مساله، جهانی است که البته در کشور ما به شکل مضاعفی وجود دارد. به طوری که همه گیج و سردرگم هستیم و نمیدانیم داریم به کجا میرویم و هیچ چشماندازی مقابل روی خود نداریم.
دلخواه میافزاید: گویی سیلی تاریخی ما را به سمتی میبرد و همه در فضایی پر از تردید به سر میبریم. اعتمادها به هم ریخته و بویژه اعتماد میان مردم و مدیران تضعیف شده است. در چنین شرایطی اولین گام این است که به فکر ترمیم این اعتماد باشیم و باید بیندیشیم که چگونه میتوان این کار را انجام داد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه وضعیت هنر بویژه تئاتر در طول تاریخ بسیار شکننده بوده است، تاکید میکند: در وهله اول مساله موجودیت این هنر مطرح است. باید دید این موجودیت که چنین زخمهایی بر تن دارد چگونه میتواند خود را ترمیم کند که این کار در دوران کرونا بسیار دشوار است.
او وضعیت تئاتر را همچون بیماری بدحال میداند که با ورود کرونا به بخش آی سی یو منتقل شده است.
دلخواه ادامه میدهد: در این وضعیت پزشکان گوناگون بر بالین این بیمار حاضر میشوند. بعضی دلسوز هستند و تجویزهایی درست دارند و بعضی پزشکانی قلابی هستند که تجویزشان هم ویرانگر است. وضعیت امروز تئاتر استعارهای از جامعه ماست که حالش هر روز بدتر میشود و باید اجازه داد تا پزشکان شایسته، ابتدا بیماری او را تشخیص بدهند و بعد به درمان بپردازند.
او با تاکید بر ضرورت شایسته سالاری به عنوان یکی از راههای اصلی برون رفت از شرایط فعلی، خاطرنشان میکند: شایستگی فقط هم به تخصص مربوط نمیشود بلکه دلسوزی هم شرط دیگر آن است.
این هنرمند میگوید: باید به جای تفکیک خودی و غیرخودی که تقسیمبندی بسیار اشتباهی است، تفکیک انسانهای شایسته و ناشایست را داشته باشیم .همچنانکه از سالها پیش بسیاری متخصصان دلسوز درباره وضعیت آب هشدار میدادند ولی مدیران غیرمتخصص و منفعتطلب، اهمیتی ندادند و نتیجه همین وضعیتی است که میبینیم.
او با ابراز تاسف از اینکه دلمردگی در جامعه به وفور دیده میشود، اضافه میکند: بخشی از این افسردگی و دلمردگی به خاطر کرونا و جهانی است ولی در جامعه ما به دلیل دیگر مشکلات موجود، مضاعف است.
مسعود دلخواه در پایان تاکید هشدار میدهد: وضعیت جامعه امروز ما در همه عرصهها بسیار حساس و شکننده است. اگر تجویز اشتباهی صورت بگیرد، اگر پزشکانی غیر متخصص و ناشایست بر بالین این بیمار حاضر شوند تجویزهای اشتباه آنان هر لحظه میتواند مرگ این بیمار را به دنیال داشته باشد که امیدوارم چنین نشود.