روزی که سید حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان در فرودگاه امام(ره) در میان برخی هواداران استقلال اعلام کرد به زودی مدیریت استقلال تعیین تکلیف خواهد شد و از هواداران این باشگاه خواست به برخی شایعات توجهی نکنند تا او به جمعبندی نهایی در این خصوص دست یابد، روشن شد که اول شخص ورزش ایران به دنبال ایجاد تغییراتی در ساختار مدیریت باشگاه استقلال است.
به دنبال این اظهارات و قطعی شدن تغییرات در مدیریت باشگاه استقلال این سؤال میان اهل فن دست به دست میشود که آیا این تغییرات همچون تحولات مدیریتی سالهای اخیر بیفایده است و اثری در روند حرکتی باشگاه استقلال ایجاد نخواهد کرد یا وزیر ورزش قصد دارد افرادی را با اخذ تعهدات کافی به عنوان مسئول در باشگاه استقلال بگمارد که توان ایجاد تحولات بزرگ مالی و غیره را در این باشگاه داشته باشند؟!
آنچه بیش از مسائل فنی در سالهای اخیر بر استقلال آسیب وارد کرده حضور مدیرانی نابلد، ناآشنا با فوت و فن مدیریت و عمیقا بیبرنامه بوده که علاوه برآنکه بدهیهای بسیاری برجا گذاشتهاند حتی قادر به کنترل برخی حواشی نیز نبودند و باشگاه را به سمتی بردهاند که عملاً عنان کار از دست همه ارکان مدیریتی(حتی وزارت ورزش)خارج و موجی از نارضایتیهای عمومی را نیز به وجود آورده است.
تعهد مالی برای پرداخت بدهیها
باشگاه استقلال در سالهای اخیر گرفتاریهای مالی بسیاری را تجربه کرده و همچنان نیز بدهکاری دست از سر باشگاه برنداشته است و تصمیم گیران باید خود را آماده یک درگیری اساسی با پرونده استراماچونی کند و مضاف بر آن بدهی به دیاباته و میلیچ را هم پرداخت کنند. ممکن است در این میان یک بدهی هنگفت دیگر نیز به واسطه شکایت پادوانی استقلال را با بحرانی وسیعتر مواجه کند و اگر مدافع برزیلی سابق استقلال حرف خود مبنی بر اخذ غرامت نقص عضو را در دادگاه عالی ورزش به کرسی بنشاند یک عدد عجیب و غریب دیگر به دایره بدهیهای استقلال افزوده خواهد شد و استقلال به سمت پرتگاه خواهد رفت.
وزارت ورزش با علم به این پروندههای مالی در مذاکراتی که با برخی گزینههای مدیریت باشگاه استقلال داشته، از آنها خواسته برای پرداخت بدهیهای برجا مانده برنامه خود را ارائه کنند که اندک گزینههایی توانستند در این راستا برنامهای به وزیر ورزش و جوانان ارائه دهند تا شاید استقلال از این بحران خارج شود.
طبق برآوردی که از سوی وزارت ورزش شده مبلغ ۳۵۰ میلیارد تومان باید برای عبور از این موانع از سوی مدیران و اسپانسرهای بعدی استقلال تأمین شود و هر گزینهای بتواند این رقم را جور کند با در نظر گرفتن دیگر شرایط، مدیرعامل باشگاه استقلال خواهد شد و از وزیر ورزش و جوانان حکم خواهد گرفت.
مددی در راه صندوق حمایت، فتحاللهزاده و آجرلو پشت خط
از گوشه و کنار شنیده میشود که مددی بعد از برکناری از سمتش در باشگاه استقلال به عنوان مدیر صندوق حمایت از ورزشکاران برگزیده خواهد شد. از آن سو نیز نام علی فتحاللهزاده و مصطفی آجرلو به عنوان گزینههای نهایی مدیرعاملی باشگاه استقلال به گوش میرسد. آجرلو پیشتر مدیریت باشگاه پاس را به عهده داشت که با این باشگاه به فتوحاتی هم دست یافت اما اینکه او که اغلب افراد پیرامونش را پرسپولیسیها فرا گرفتهاند بتواند خود را با فضای باشگاه استقلال وفق دهد خود سؤالی است که پاسخ دادن به آن دشوار مینماید.
آجرلو اما به عنوان یک مدعی حضور روی صندلی مدیریت باشگاه استقلال نامش مطرح شده و حتی ممکن است ریاست مجمع را نیز به عهده بگیرد اما تصمیم گیری درباره او چندان هم ساده نیست چون این سوی میدان نیز یک مدعی همیشه جدی برای بازگشت به صندلی مدیریت وجود دارد و او کسی نیست جز علی فتحاللهزاده که در سالهای دوری از باشگاه استقلال همواره به خاستگاه مهمی برای هواداران این باشگاه بدل شده و بسیاری از دوستداران این باشگاه علاقه دارند که او بار دیگر مدیریت استقلال را به عهده بگیرد.
اینکه فتحاللهزاده بتواند از پس بحرانهای مالی استقلال برآید به درستی مشخص نیست اما چیزی که پیدا است این است که شانس او نسبت به آجرلو بیشتر است و از دیدگاه هواداری گرایش بیشتری نسبت به بازگشت این مدیر به باشگاه استقلال وجود دارد. البته روی دیگر سکه که کاملاً گنگ و ناپیدا است را نیز نباید از نظرها دور نگه داشت و آن این است که آیا اساساً فتحاللهزاده و هر گزینه دیگر خود را در برهه کنونی در موقعیتی میبینند که توان برآورده کردن انتظارات را داشته و مهمتر اینکه بتوانند بدهیها را پرداخت کنند یا خیر؟!
آنچه مسلم است در فضای کنونی نه فقط محبوبیت و سابقه بلکه بنیه مالی برای مدیریت استقلال نقش کلیدیتری ایفا میکند که باید به آن توجه داشت.