پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات تابستانی در ازای جدایی محمدحسین کنعانیزادگان، شهریار مغانلو و احمد نوراللهی بهعنوان سه مهره اصلی تیم ۵ بازیکن جدید گرفت اما همچنان به نظر میرسد این تعداد بازیکن -که البته یکی از آنها بعد از سه ماه قراردادش را فسخ کرد و رفت- جوابگوی نیاز کادر فنی نبوده و سرخها همچنان به بازیکن جدید، باکیفیت و به گفته یحیی «کار دربیار» نیاز مبرم دارند.
فصل قبل احمد نوراللهی مهمترین بازیکن از این دست بود اما تصور میشد با وجود جدایی او ستارههایی مثل امیری یا ترابی بتوانند بار تیم را به دوش بکشند و با حضور مهرههای جدیدی مثل رضا اسدی خیلی زود خلأ کنعانی و نوراللهی پر شود اما از بد روزگار ترابی افت کرد و دیگر ملیپوشان تیم مثل امیری و سرلک هم نتوانستند در بهترین فرم باشند و حتی افت بازیکنانی مثل سرلک، نعمتی یا پهلوان آنقدر محسوس بود که باعث نیمکتنشینی برخی از آنها شد.
کادر فنی پرسپولیس بهجای حسین کنعانیزادگان، دو مدافع میانی (نعمتی و ابراهیمی) و بهجای نوراللهی یک هافبک میانی (اسدی) گرفت که حداقل تا اینجای فصل از این خریدها نتیجه نگرفته چراکه جدا از کیفیت بازی پرسپولیس که جز یک نیمه از بازی فولاد و دقایقی کوتاه از دو بازی با نساجی و گلگهر جذاب بوده، هم در فاز حمله خیلی کم موقعیت میسازد هم در بخش دفاعی زیاد گل میخورد و بهوضوح در هر دو فاز مشکل دارد.
شیری و نعمتی دلیل جذب تاجیکها
شاید در شروع این فصل هیچکس تصور نمیکرد پرسپولیس در جناح راست زمین نیاز به تقویت داشته باشد اما نمایش پرنوسان مهدی شیری و سیامک نعمتی کاری کرد تا کادر فنی دنبال دو بازیکن تاجیک در آن منطقه از زمین بروند و همه را سورپرایز کنند. مهدی شیری مدافع راست استانداردتری نسبت به نعمتی بود، چراکه جمع شدنها و پوششها را بهتر بلد بود اما هم در گل خورده از نساجی نقش داشت و هم در فاز حمله کاری از پیش نبرد. سیامک نعمتی در فاز حمله بازیکن بهتری نسبت به شیری به نظر میرسید و در بازی با نساجی بهنوعی پایهگذار گل هم شد اما در بازی بعد مقابل آلومینیوم اراک اشتباه بزرگی مرتکب شد و ضمن پایهگذاری گل حریف، مصدوم هم شد و از کادر بازیکنان تیم بیرون رفت.
در ابتدای فصل و بعد از آن کسی تصور نمیکرد کادر فنی پرسپولیس برای تقویت آن بخش از ترکیب خود حرکتی کند و مثل دو فصل گذشته با سیامک و شیری به نتیجه مطلوب خواهد رسید اما حالا هنانوف و صفروف آمدهاند تا احتمالاً آن جناح زمین را تقویت کنند. هنانوف میتواند شیری را نیمکتنشین کند یا اگر مربیان به بازی با سه دفاع اصرار داشتند جلوزن سمت راست باشد و ابراهیمی را کنار بزند. صفروف هم میتواند تهدیدی برای ترابی باشد یا در صورت انتقال ترابی به جناح چپ خط میانی، هافبک راست را دوقبضه مال خود کند و هافبکهایی مثل عالیشاه و پهلوان پشت خط او بمانند.
عیسی، عبدی و پاکدل ۵ گل زدهاند، مغانلو هیچی!
جدایی شهریار مغانلو از پرسپولیس که طی نیمفصل حضورش در پرسپولیس موفق شده بود دل کادر فنی و هوادار را به دست بیاورد بشدت دوستداران قهرمان پنج فصل اخیر را نگران کرده و همه میگفتند باشگاه نتوانسته بازیکن قابلی جای مغانلو جذب کند، ضمن اینکه پاکدل گزینهای در حد این مهاجم نیست، حتماً و حتما باید مهاجم نوک خارجی جذب شود کما اینکه همچنان بسیاری معتقدند پرسپولیس مهاجم خارجی میخواهد.
اما حالا که چهار هفته از فصل تازه گذشته یک آمار عجیب را پیش رویتان قرار میدهیم تا باور کنید سرخها در خط حمله مشکلی ندارند یا حداقل فعلاً و قبل از شروع فصل تازه لیگ قهرمانان آسیا، خط حمله مشکل بزرگ پرسپولیس نیست.
بعد از چهار هفته از شروع فصل تازه شهریار مغانلو که هنوز خیلی از پرسپولیسیها حسرت جدایی یا از دست دادنش را میخورند، در تیم قدرتمند سپاهان نتوانسته گلی به ثمر برساند و با اینکه جایگاه مناسبی در ترکیب اصلی دارد اما در حسرت گل اولش میسوزد. این در حالی است که هر سه مهاجم پرسپولیس یعنی عیسی آلکثیر، مهدی عبدی و حامد پاکدل موفق به گلزنی شدهاند که سهم عیسی و عبدی دو گل بوده است.
مهاجمان پرسپولیس که فقط در بازی عجیب اراک در گلزنی ناکام ماندند در شرایطی ۵ گل از ۶ گل تیمشان را به ثمر رسانده و به این آمار قابل قبول رسیدهاند که پرسپولیس این فصل برعکس فصول قبل در خلق موقعیت بهوضوح مشکل دارد. فصل قبل بخصوص در نیمفصل اول که آلکثیر محروم بود و خبری از مغانلو هم نبود تا عبدی تنها باشد و هافبکهایی مثل عالیشاه، امیری یا نعمتی و شجاعی (هر کدام یک بازی) در خط حمله بازی کنند، پرسپولیس بهمراتب بیشتر از این موقعیت گل میساخت. در بازیهای باکیفیت سرخها از این حیث هم که تعداد موقعیتهای مسلم گلزنی به ۸ یا ۹ میرسید پرسپولیس توسط مهاجمانش راحت گل نمیزد و در پایان فصل احمد نوراللهی هافبک با ۱۰ گل زده بهترین گلزن تیم شد و عبدی با درخشش در چند بازی آخر به آمار ۷ گل زده در یک فصل رسید. پس با در نظر گرفتن شرایط فنی تیم در این فصل شروع مهاجمان پرسپولیس امیدوارکننده بوده و اصرار ورزیدن برای جذب مهاجم خارجی غیرمنطقی به نظر میرسد.
مشکل اصلی در خط میانی است
پرسپولیس در بازی با آلومینیوم اراک بهوضوح در خط میانیاش مشکل داشت اما یحیی بین دو نیمه مهاجمانش را تغییر داد. این تغییر اشتباه دقیقاً معادل با همین تصمیم غیرمنطقی است که تیم بهجای تقویت در خط میانی دنبال مهاجم خارجی میگردد! پرسپولیس آنقدر در خلق موقعیت گل و بازیسازی از مرکز زمین مشکل داشت که کادر فنی به فکر ساخت بازی از خط دفاع افتاد و اصلاً سیستم تیم به همین خاطر تغییر کرد.
پرسپولیس طی سه بازی اخیر در فاز حمله به مشکل خورده چراکه با افت نفراتی مثل ترابی یا مصدومیت و افت عالیشاه و نعمتی در کانالهای کناری به بنبست خورده و از مرکز نیز قادر به بازیسازی نیست.
در این منطقه میلاد سرلک بهوضوح نسبت به فصل قبل افت کرده، ضمن اینکه رضا اسدی هرگز چیزی نبوده که تصور میکردیم. او با احمد نوراللهی فاصله زیادی دارد -هرچند همین مقایسه با بازیکنی که بعد از شش فصل بازی در پرسپولیس بهترین فصلش را پشت سر گذاشته روی اسدی تأثیر منفی میگذارد- اما جدا از اینکه در بازیسازی یا قرار گرفتن در موقعیت گل ناموفق بوده، در ریتم دادن و سرعت بخشیدن به بازی عملکرد جالبی ندارد و در فاز دفاع هم تحت فشار خیلی راحت توپ لو میدهد و مدافعان را به دردسر میاندازد.
پرسپولیس در مرکز زمین کمال کامیابینیای باتجربه و محمد شریفی جوان را هم دارد اما کمال ۵ ماه و نیم بازی نکرده و شریفی پخته نیست. شاید در ادامه فصل و بعد از چند بازی ۱۵، ۲۰ دقیقهای کامیابینیا بتواند این خلأ را تا حدودی پر کند و سرلک با شرح وظایف تهاجمیتر شرایط فنی پرسپولیس در امر بازیسازی را بهتر کند، اما اگر قرار به جذب بازیکن خارجی باشد هافبک میانی حیاتیترین و واجبترین پست است. اینجا هافبک باکیفیتتری نسبت به اسدی و کمال در فوتبالمان نداریم و رویکرد به گزینهای مثل مسلمان حکم یک عقبگرد وحشتناک را دارد پس شاید بهتر باشد کادر فنی دنبال هافبک میانی خارجی باشد که از نظر سرعت، قدرت بازیسازی، کنترل ریتم مسابقه، کار دفاعی و شرکت فعال در امور تهاجمی و گلزنی بازیکن کاملی باشد؛ یک نسخه خارجی از احمد نور.