سردار آزمون از سالها پیش خودش را در قامت یکی از استعدادهای آشکار و درجه یک فوتبال ایران مطرح کرد. او اما در این دوران، روزهای پرفراز و نشیب زیادی داشت؛ گاهی چشمها را به خودش خیره کرد و خیلی مواقع هم ناامیدکننده ظاهر شد. شاید بدترین سردار آزمونی که در تمام طول این مدت دیدیم، ورژن جامجهانی ۲۰۱۸ این بازیکن بود؛ جایی که آزمون بعد از چند نمایش نهچندان قابل دفاع مورد انتقاد قرار گرفت و در واکنش به این فضا، از حضور در تیم ملی خداحافظی کرد!
از سردار اما یک ایراد دیگر هم زیاد گرفته میشد؛ این که او ستاره بازیهای معمولی است و در بزنگاههای مهم آنطور که باید نمیدرخشد. برای مدت زمان طولانی، فهرست قربانیان سردار به تیمهای بسیار متوسطی همچون ترکمنستان، هند، گوام، عمان، مقدونیه، قرقیزستان و… محدود میشد و در مسابقات بزرگتر به ندرت میتوانستیم ردپایی از این بازیکن ببینیم، اما حالا انگار شرایط فرق کرده است.
سردار آزمون حالا با پشتکار بیشتری در حال خاطرهسازی برای هواداران تیم ملی است. او امروز گلهای مهمتر و تعیینکنندهتری میزند که آخرینشان همین ضربه خوشموقع به تور دروازه لبنان بود. سردار در صیدا تیم را از شکست رهاند و مقدمات یک پیروزی دراماتیک و بزرگ را ساخت. حتی در ۲ مسابقه قبلی تیم ملی هم که آزمون خیلی روی فرم نبود، ۲ پاس گل سرنوشتساز از او دیدیم؛ اولی برابر امارات و دومی مقابل کرهجنوبی. سردار در مرحله قبلی هم که کار ایران به شدت گره خورده بود و خیلیها حذف تیم کشورمان را قطعی میدانستند، برابر بحرین و عراق گلهای بسیار مهمی به ثمر رساند و کار را برای تیم ملی درآورد. بدون او، شاید صعود از آن گروه و موفقیت خیرهکننده در این مرحله از بازیها اینقدر در دسترس نمیبود.
امروز خوشحالیم که خاطراتمان از سردار آزمون نه قهر و طرح او، که بوسهاش بر پرچم ایران است، یا این که از میانه میدان پیام آرامش برای نیمکت تیم ملی میفرستد. این پسر حالا سهامدار لحظات شیرینی شده که امیدواریم اوجش را سال آینده همین روزها در جامجهانی قطر ببینیم. این حق اوست که کارنامهاش را به درخشش در بزرگترین میدانهای ملی آراسته کند.