اصغر شاهوردی امروز ششم آذرماه وارد پانزدهمین سالی میشود که بیصدا و بیحرکت روی تخت افتاده و برای خانوادهاش جز تلخی و بیرحمی سینما چیزی باقی نمانده است.
اصغر شاهوردی- از اولین صدابرداران سرصحنه سینمای ایران – ششم آذر سال ۱۳۸۶ همزمان با ساخت فیلم «چراغی در مه» به کارگردانی پناهبرخدا رضایی و تهیهکنندگی حسین صابری در یک حادثه رانندگی هنگام بازگشت از صحنه دچار آسیبدیدگی مغزی شد و از آن روز تا به حال در بستر افتاده و همسرش از او پرستاری میکند.
اشرف افشاری با یاداوری ماجرای آن حادثه تعریف میکند: من و اصغر در طول روز مدام در تماس بودیم و وقتی قرار بود برگردد، خبر داد که به سمت تهران در حرکت است. در تماس آخرش گفت که احتمالا ساعت یک شب به خانه میرسد. گفتم مگر با جت میآیی؟ گفت: با رانندهای هستم که پایش فقط روی گاز است. من منتظر بودم که برسد ولی خبری نشد. خوابم برد تا ناگهان ساعت سه نیمه شب بیدار شدم و دیدم هنوز برنگشته. به موبایلش زنگ زدم ولی خاموش بود، تا ساعت ۶ که پسرم امیر برای رفتن به دانشگاه بیدار شد، با نگرانی سر کردم و آخر به آقای حسین صابری – تهیهکننده – زنگ زدم که گفت متاسفانه چند نفر از عوامل تصادف کردند و نمیدانند چه اتفاقی افتاده و در حال حرکت به سمت قزوین هستند. ما هم به راه افتادیم و وقتی رسیدیم متوجه شدیم بیمارستان شرایط خوبی ندارد و انگار بیشتر برای مجرمها بود و بالای سر اصغر هم انترن بود. اصرار کردم که با هلیکوپتر او را به تهران منتقل کنند ولی گفتند پزشکها اجازه نمیدهند در حالی که آنقدر بیمارستان نامناسب بود که برای گرفتن ام.آر.ای باید او را به جای دیگری منتقل میکردند. این شرایط با خونریزی مغزی اصغر آنقدر ادامه داشت که حالش به این روزی رسید که الان بعد از ۱۴ سال است، در حالی که بعدها پزشک مغز و اعصابش میگفت اگر زودتر میرسید این وضعیت پیش نمیآمد.
او در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به اینکه امروز خود و خانوادهاش وارد پانزدهمین سالی میشوند که از این حادثه و تغییر زندگیشان میگذرد، ادامه داد: این ۱۴ سالی که امروز تمام شد، به اندازه همه عمر من گذشته. من ۱۴ سال است که حتی نگذاشتهام او زخم بستر بگیرد و امیدوارم شرمندهاش نشوم. تا زمانی که جان در بدن داشته باشم از اصغر نگهداری میکنم و تا به حال اجازه ندادهام که کسی بگوید او را به مرکزی خاص برای نگهداری ببرم. اصغر شاهوردی همه زندگی، ثروت و عشق من است ولی سینمای بیرحم او را از من گرفت. حالا سالهاست که نه خودم روحیهای دارم، نه بچههایم.
وی افزود: همه آنهایی که در این ماجرا سهلانگاری و کوتاهی کردند باید نزد خدا پاسخگو باشند. وقتی این حادثه اتفاق افتاد من در دهه ۴۰ زندگیام بودم و الان ۶۲ ساله هستم. شرایط سختی دارم ولی چون همسرم را دوست دارم تحمل میکنم، اما نگرانم که به لحاظ جسمی تا چه زمان توان خواهم داشت.
افشاری که خودش به تنهایی اصغر شاهوردی را برای تزریق واکسن کرونا برده است، گفت: هر بار حرکت و تکان دادن او توان زیادی از من میگیرد ولی خدا را شاکرم و فکر میکنم مرا دوست داشته که میتوانم کنار اصغر باشم. مطمئن هستم اگر چنین اتفاقی برای من هم میافتاد، او عاشقانه از من مراقبت میکرد. اصلا مگر چند اصغر شاهوردی در سینما داشتیم؟ بیراه نبود که داریوش مهرجویی فقط با او کار میکرد و میگفت مثل شاهوردی نداریم، اما افسوس که سینما ضربه بدی به ما زد.
او در پایان اضافه کرد: متاسفانه کرونا باعث شد دید و بازدیدها کم شود در حالی که قبلا هر دوست و همکاری که میآمد روحیه شاهوردی کاملا تغییر میکرد. الان اگرچه متوجه حرفها میشود ولی نمیتواند صحبت کند و آنچه هم گاهی میگوید بیشتر خودم متوجه میشوم. ای کاش مسئولان دستکم حالی میپرسیدند و از همین جا از وزیر ارشاد جدید تقاضا میکنم که از نزدیک بیاید و وضعیت شاهوردی را ببیند.
شاهوردی سابقه صدابرداری فیلمهایی همچون «هامون»، «پری»، «لیلا»، «قرمز»، «باشو غریبه کوچک»، «اجارهنشینها»، «شاید وقتی دیگر»، «کیمیا»، «سارا»، «بانو»، «زیر پوست شهر» و «خانه دوست کجاست؟» را در کارنامه کاری خود دارد.