بهنظر میرسد نگرانی برای به پایان رسیدن این پروژه و تبدیل آن به خانه موزه، امروز روی لبه یک تیغ تیز و باریک است. از یک سو، رویکرد شهردار جدید هم این نوید را میدهد که ما در این بخش شاهد گشایش بیشتری خواهیم بود؛ چرا که برای نخستینبار در تاریخ تهران، مشاوری با تخصص شعر و ادبیات برای رسیدگی به امور منصوب شد. از سوی دیگر، ردیف بودجه مرمت و بازسازی خانه فروغ احتمال دارد بهدلیل صرفهجویی کاهش یابد؛ خبرها حکایت از آن دارد که بودجه ۷۵۰میلیون تومانی برای بازسازی خانه فروغ فرخزاد قرار است تا ۱۰۰میلیون تومان پایین بیاید که این تصمیم میتواند روند تبدیل این مکان به خانه- موزه را کندتر کند.
روایت ما از سهسال گذشته
بعد از رسانهای شدن احتمال تخریب خانه پدری فروغ فرخزاد، دستاندرکاران به میدان آمدند. حجت نظری، عضو سابق شورای شهر در اینباره به ما میگوید: در مورد خانه فروغ بهتر است اول فرایند تملک را با هم مرور کنیم. اواخر سال۹۷ بود که با گزارش خود شما مطرح شد که مالک خانه درخواست صدور جواز تخریب و نوسازی داده و قصد دارد که این ملک ارزشمند را بکوبد و بسازد.
البته این حق طبیعی مالک بود و ما هم به آن اذعان داشتیم اما فارغ از این حق و حقوق شخصی، باید حق دیگری هم برای شهر و شهروندان قائل بود. از همان زمان که این خبر را شنیدم دست بهکار شدم و الحمدلله با کمک اصحاب رسانه، فعالان حوزه میراث فرهنگی، شهرداری و سازمان میراث فرهنگی، توانستیم این ملک را با جلبرضایت مالک به ثبت ملی برسانیم و سپس آن را به تملک شهرداری درآوریم.
این عضو سابق شورا ادامه میدهد: این ملک تنها ملکی بود که از فروغ فرخزاد باقی مانده بود و عملا ما یادگار دیگری از این شاعر معاصر درشهر نداشتیم و اگر تخریب میشد، دیگر سازهای که شهروندان را به یاد فروغ بیندازد وجود نداشت. بهگفته نظری، ابتدا با فرهاد نظری، مدیرکل وقت ثبت آثار ملی وزارت میراث تماس گرفته شده و به کمک ایشان در زمانی کوتاهتر از حالت عادی، این ملک به ثبت ملی رسید. همچنین آقای نوروزی، مالک قبلی این خانه هم همکاری بسیار خوبی با شورا، شهرداری و میراث داشتند.
واکاوی دلایل طولانیشدن فرایند یک تملک
پس از ثبت، فرایند تملک خیلی طولانی شد. نظری درباره دلایل این اتفاق توضیح میدهد: «بیش از دوسالونیم برای موضوع تملک تلاش شد تا سرانجام در نیمه سالجاری این اتفاق مبارک افتاد و سند به نام شهرداری منتقل شد. البته تحویل ملک در ابتدای تابستان انجام شد اما تا نقل و انتقالات به پایان برسد، کار در مهرماه نهایی شد. در تمام مدت این دوسالونیم بارها و بارها با همه ذینفعان صحبت کردم و تلاش کردم که کارها زودتر انجام شود اما انگار ارادهای بود که کار کند پیش برود».
او ادامه میدهد:« مبنای تصمیمگیری در مدیریت شهری همواره این بود که همه شهروندان باید بتوانند علایقشان را در شهر دنبال کنند و همه سلیقهها باید فضاهای شهری موردعلاقه خود را داشته باشند. خواستیم با اینگونه تلاشها تهران شهری برای همه شهروندان تهرانی باشد». نظری میافزاید: باید اضافه کنم که در کنار مدیران سازمان املاک شهرداری، شهردار وقت منطقه۱۱ آقای آبادیان هم در این موضوع زحمت زیادی کشیدند و در نهایت با توافقی که از پیش صورت گرفته بود، مقرر شده تا این ملک برای انجام مطالعات مفهومی، بازسازی و مرمت در اختیار شرکت توسعه فضاهای فرهنگی قرار گیرد. امیدواریم فرایند واگذاری از منطقه به شرکت توسعه زودتر انجام شود تا مرمت تا پایان سال به سرانجام برسد و شهروندان و علاقهمندان به شعر و ادب فارسی، بتوانند در این محل حضور داشته باشند و یاد این شاعر تهران را گرامی بدارند.
گشایش شعر در پایتخت
حالا با اینکه محله گمرک، بنبست خادمآزاد- که امروز «تولدی دیگر» میخوانندش- در یک قدمی پایان این راه ایستاده، هنوز اما و اگرهای بسیاری در اینباره وجود دارد. نظری معتقد است: بهنظر من رویکرد شهردار جدید تهران این نوید را میدهد که ما در این بخش شاهد گشایش بیشتری خواهیم بود.
نظری بهعنوان شاهد مثال ادعای خود میگوید: شهردار تهران برای نخستین بار در تاریخ بلدیه برای یکی از شعرا حکم مشاوره در حوزه شعر و ادب فارسی صادر کرده است و این نشان از توجه ایشان به ادبیات فارسی و شعر دارد. من امیدوارم که این خانه و این فضا هم در اثر همین توجه بیشتر و بهتر مورداستفاده قرارگیرد. او توضیح میدهد: در دوره پنجم مدیریت شهری برای مرمت این اثر بودجه تصویب کردیم و در ردیفهای مربوط به شرکت توسعه فضاهای فرهنگی پیشبینی شد. مبلغ ۷۵۰میلیون تومان برای مرمت این بنا در بودجه مصوب سال۱۴۰۰درنظر گرفته شده است که متأسفانه در روزهای اخیر شنیدیم شورای ششم بهدنبال کاهش این رقم به ۱۰۰میلیون تومان است. امیدوارم شورای ششم در نخستین تصمیم بودجهای خود اجازه بدهد که این خانه تبدیل به محلی برای بازدید علاقهمندان شود.