علی خطیر گفت: رئیس فدراسیون فوتبال چند جا گفتند که من ۱۲ سال دیگر هم هستم، چون روی خوبان عالم مثل اینکه خیلی حساب کرده اند!
وقتی شهاب الدین عزیزی خادم وارد عرصه رقابت برای نشستن بر روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال شد، نام علی خطیر به عنوان چهره ای شناخته شده در حوزه مدیریت فوتبال، در لیست حامیان او به چشم می خورد. خطیر که قبلا سابقه مدیریتی در فوتبال ایران، باشگاه استقلال و فدراسیون را داشت، به عنوان دست راست عزیزی خادم، یکی از حامیان اصلی او در انتخابات بود و برای پیروزی اش تلاش زیاد کرد،تا جایی که خیلی ها بخش بزرگی از موفقیت و آرای رئیس فدراسیون را مدیون خطیر دانستند و نقش او را غیرقابل انکار. خطیر که در اظهار نظرهایش صریح است و بارها از مشکلات و فساد در فوتبال ایران سخن گفته پس از مدتی کوتاه حضور در کنار رئیس فدراسیون فوتبال، ناگهان از او جدا شد و به جمع افرادی پیوست که عطای کار با رئیس فدراسیون را به لقایش بخشیدند. حالا بخش هایی از مصاحبه علی خطیر را در همین زمینه می خوانید:
*یک سری تفکرات و پیشبینیها داشتم که متاسفانه محقق نشد و اتفاقاتی افتاد که باعث شد من از جامعه فوتبال بابت حمایتم از عزیزی خادم عذرخواهی کنم. من نیتم کمک به فوتبال بود و ۷-۸ ماه برای برنامهای که نوشتم و به برنامه “برفا “معروف شد، وقت گذاشتم. چون من در فدراسیون فوتبال کار کرده بودم و نقاط ضعف و قوت فدراسیون را کامل میشناختم و تمام نقطهگذاری و هدفگذاریها چیزهایی بود که میشد به آنها رسید و پتانسیلش در فدراسیون فوتبال وجود داشت. من فوتبال ایران را میشناختم و با جزییات در فدراسیون کار کرده بودم و معاون اجرایی دبیرکل بودم. برنامهای که نوشتم چیزی نبود که از جایی کپی کرده باشیم و یا از روی برنامه های فدراسیون فوتبال آلمان و فرانسه و یا ایتالیا صرفا ترجمه باشد، برنامهای بود که روی نقطه به نقطه آن کار شده بود. قبل از انتخابات مدام صحبت از برنامه بود و بعد هم در تلویزیون مدام از نیروی انسانی و فدراسیون دانشبنیان که من به شخصه با این کلمه دانش بنیان مخالف بودم ولی بعد از انتخابات اتفاقات دیگری رخ داد و کلا خلاف این شعارها انجام شد و انگار برنامه” برفا”مثل برف آب شد. اگر نگاهی به صحبتهای آقای عزیزی خادم در فوتبال برتر قبل از انتخابات بیاندازید میبینید که هیچکدام از آن شعارها محقق نشده و نخواهد شد چون اراده به تغییر نیست و پتانسیل لازم در فدراسیون جهت تغییر وجود ندارد.
*اگر از اول میدانستم قرار است مسیر فوتبال به این سمت برود و فضای دیگری باشد و از فضای برنامهمحوری خارج شود امکان نداشت به این شخص در مسیر انتخابات کمک کنم. معذرتخواهی من به همین دلیل بود و احساس میکنم ما گول خوردیم و به آدمی که شعار برنامهمحوری میداد اعتماد کردیم. معذرتخواهی من به این خاطر بود که این فدراسیون آنی نشد که انتظارش میرفت و قرار بود باشد. شعارهایی داده میشد که درست بود ولی پیاده نشد. رئیس فدراسیون فقط مدیرعامل، دبیرکل یا مدیر اجرایی یک مجموعه نیست بلکه رئیس فدراسیون، رئیس هیئت رئیسه است و وظایف رییس فدراسیون در اساسنامه فدراسیون کاملا مشخص است. چه کسی گفته رئیس فدراسیون باید قرارداد بندد؟ مربی ها و سرپرست های تیم های ملی را شخصا انتخاب کند؟ یا کارمند و پرسنل به دلخواه به فدراسیون بیاورد؟ هیچ جای دنیا چنین چیزی نیست. رییس فدراسیون در واقع ناظر بر عملکرد سازمان اداری فدراسیون است نه مدیر اجرایی این سازمان. این آقا طوری چیده که همه کارها به خودش ختم شود و دبیرکل هم نقش امضاکننده دستورات ایشان را دارد و در واقع ماشین امضا باشد.
*مگر ملی پوشان ما قبلا با شتر مسافرت میکردند که ایشان هواپیما گرفته است؟ قبلا تیم ملی در چادر میخوابیده که حالا ایشان میگوید هتل گرفتم؟ این کار روال بوده که همه فدراسیونها از ۵۰ سال قبل انجام می دادند و کار جدیدی نیست.
*حداقل ۱۰ تا نوشته در رسانه ها در این چند روز اخیر خواندم که گفتند آقای عزیزی خادم این نتایج تیم ملی را به خودتان گره نزنید چون محصول شما نیست.
*ایشان چند جا گفتند که من ۱۲ سال دیگر هم هستم، چون روی خوبان عالم مثل اینکه خیلی حساب کرده اند! فارغ از شوخی، بنده خیلی به آینده این فدراسیون امیدوار نیستم و فضای فدراسیون مثبت نیست. تخصص و دانش در این فدراسیون نمیبینم و اگر باشد همان دوستانی هستند که از قبل بودند. تقریبا نزدیک به ٨٠ نفر به فدراسیون فوتبال اضافه شده اند که هیچکدام متخصص نیستند. یکی از وعدهای ایشان چابکسازی بود ولی نه تنها فدراسیون چابک نشده بلکه چاقتر هم شده و برخلاف برنامههای وعده داده شده قدم برداشته میشود.
*این اصلا زیبنده فدراسیون و حتی کشور ما نیست که آدمها زمان انتخابات با یک سری شعار و برنامه بیایند و خودشان را جوری که نیستند جلوه دهند و بعد که برنده شدند همه چیز فراموش شود و بخواهند با فضای رسانهای آن را جمع کنند. هر روز در مصاحبه خودت از خودت تعریف کنی و هیئت رئیسه خودت از شما تعریف کنند که نمیشود. باید بگذاری منتقد حرف بزند و جامعه فوتبال انتقاد کند.ایشان نقد هم نمیپذیریند و کسی نقد کند با واکنش منفی شان روبرو می شود.
*یک مدت گفتند رسانهها کارت هدیه گرفته اند ولی اینها تا یک مقطعی جواب میدهد. چرا بعدش حمایت نکردند؟ رسانه را که نمیتوانی با کارت هدیه بخری. رسانه آدمهای باشرفی دارند و در نهایت به منفعت فوتبال فکر میکنند. رسانه وقتی چیز بدی میبیند یک بار به خاطر ارتباط چشمش را میبندد، دو بار میبندد ولی بار سوم دیگر نمیپذیرد و انتقاد میکند. الآن همه رسانهها از هر جناح و رنگی دارند به عملکرد فدراسیون انتقاد میکنند. اخیرا هم ایشان آمده همه این رسانه ها و منتقدین را یک عده آدم فراموشکار خوانده است. اتفافا رسانه ها فراموشکار نیستند بلکه شما فراموشکارید که چه وعده وعیدهایی داده بودید و به آنها عمل نکردید.
*مردم مدیریت و عملکرد مدیر را کامل میفهمند. مثالی برایتان می زنم، تیم ملی در زمان آقای صفایی فراهانی در جام جهانی ۲۰۰۲ حضور نداشت ولی اسم صفایی فراهانی به عنوان کسی که در فوتبال ایران تحول ایجاد کرد همچنان شنیده میشود. رئیس فدراسیون چکار کرده که بخواهد موفقیت تیم ملی را به خودش متصل کند؟ مگر ایشان پاس گل داده یا گل زده؟ پشتیبانی درستی هم که از تیم ملی نبود و صدای بازیکنان درآمده و استوری هم گذاشتند! حالا یکی از خوبان عالم را هم آورده اند ولی در کل ما از نظر سطح بازیکن یکی از بهترین دوران خودمان را داریم و این نسل،نسلی طلایی بعد از سال ۱۹۹۸ است. نسل فوتبالی هم محصول یکی دو ماه و یکی دو سال نیست و پروسه حداقل ٧-٨ ساله دارد. اینکه نسل طلایی را به عملکرد فدراسیون فوتبال وصل کنیم خب حرف غلطی است و پذیرفته نیست.
*تیم ملی عراق در سال ۲۰۰۷ که وسط جنگ بود قهرمان جام ملتهای آسیا شد. سوال من از شما این است که آیا این موفقیت را باید به پای مدیریت فدراسیون فوتبال وقت عراق گذاشت که کلا بودجه و اردوی درست و حسابی نداشت یا نسل موفقی که از قبل در فوتبال عراق ایجاد شده بود؟ شما موقعی میتوانید عملکرد یک فدراسیون را مثبت در نظر بگیرید که هر سال حداقل ٢٠ بازیکن از لیگ ایران به لیگ های تراز اول و دوم اروپایی ترانسفر شوند که از این ٢٠ بازیکن حداقل ۱۰ بازیکن زیر ۲۳ سال باشند. آن موقع میتوانید بگویی فوتبال در مسیر درست و تحول قرار دارد.
شما در فدراسیون و باشگاههای مختلف بوده اید و این شاید اولین باری بود که بازیکنان ما چنین انتقادی از فدراسیون می کردند. در شان فدراسیون ماست که لباسها را بشورند؟ دلیل خاصی دارد یا اینکه نه واقعا لباس نداریم؟ مگر میشود لباس نباشد؟ چه اتفاقی افتاد که بازیکنان هم اینگونه علیه فدراسیون موضع گرفتند؟
*وقتی بازیکن تیم ملی میگوید لباس نگرفتم حتما نگرفته که میگوید. من احساس میکنم شان تیم ملی رعایت نشده و رئیس فدراسیون باید پاسخگوی نیاز اولیه تیم ملی باشد. وقتی میگوید هواپیما و هتل گرفتم خب حداقل لباس هم میگرفتید. در فدراسیون قبلی هم این کارها انجام میشد و هتل میگرفتند و کسی اصلا این چیزها را نمیگفت. اینها چیزهای اولیه است. شما هر وقت ۱۰ تا پروژه توسعه انجام دادید و ۱۰ تا پروژه زیرساخت ایجاد کردید می توانید با جامعه فوتبال اینگونه طلبکارانه صحبت کنید! ایشان آمد در تلویزیون گفت حتی یک برانکارد وارد این فوتبال نشده است، حال من از ایشان سوال می کنم که مجموعه “پک” چگونه ساخته شد؟ نکند مجموعه پک را هم شما ساختید؟ ایشان با وعده درآمدزایی هزار میلیاردی در فوتبال برنده انتخابات شد ولی تا امروز حتی نتوانسته یک ریال درآمدزایی برای فدراسیون داشته باشد و دائم دنبال پول گرفتن از دولت و بیت المال است! حتی حاضر نمی شود به نهادهای نظارتی و حتی هیات رییسه خود بابت هزینه کرد مبالغ دریافتی از بیت المال در ٨ ماه گذشته پاسخگو باشد.