اولین چیزی که پس از دیدن بعضی بازیهای یاسین سلمانی به ذهن میآید، مطرح کردن این پرسش است که او از کجا میآید و خاستگاهها و مکانهای رشدش کجا بودهاند.
این سؤال به این دلیل مطرح میشود که سلمانی بسیار پختهتر از آنی عمل میکند که از یک بازیکن رده سنی امید انتظار میرود.
تجربه، آرامش فکری، برآورد دقیق اوضاع و سپس تصمیمگیری و اجرای آنچه در شرایط مختلف و دقایق متعدد یک مسابقه به آن نیاز است، بهگونهای توسط سلمانی به اجرا درمیآید که بیننده حرکات او سریعاً به این باور میرسد که لابد با یک بازیکن حداقل ۲۷ یا ۲۸ ساله طرف است. قیافه پخته و نهچندان جوان سلمانی و ریشی که معمولاً بر چهره دارد، محکمکننده این باور است و در نهایت ناظران را تقریباً مطمئن میکند که اگر هم او زیر ۲۳ سال سن داشته باشد، هم از آرامش درونی بهره میگیرد که مختص این سن نیست و هم بازیخوان، طراح و اجراکنندهای است که زودتر از حد مقرر به پختگی لازم رسیده است. واقعیت امر این است که سلمانی ۲۰ سال سن دارد و در همین تیم سپاهان و در آکادمی این باشگاه رشد کرده و به مدارج و مرتبتی رسیده است که شرح آن را آوردهایم.
صعودی بدون اما و اگر
اوج جلوهگری یاسین سلمانی لااقل در سطح بینالمللی چندی پیش در مرحله اول انتخابی مسابقات قهرمانی فوتبال «امید»های آسیای ۲۰۲۲ بوده که در خاک تاجیکستان (شهر دوشنبه) برگزار شد. در دیدار نهایی آن مسابقات که تکلیف یکی از گروههای ۱۰گانه مقدماتی را مشخص میکرد، ایران در شرایطی مقابل تاجیکها قرار گرفته که برای سرگروه شدن باید حتماً پیروز میشد اما تاجیکستان به لطف داشتن تفاضل گل بهتر با یک نتیجه مساوی هم کامیاب میشد و با عنوان سرگروهی بالا میرفت.
از بین تیمهای حائز رتبه دوم گروهها هم پنج تیم که امتیازاتی بیشتر و تفاضل گل بهتری میداشتند، به مرحله نهایی راه مییافتند اما این ریسکی بود که بهرغم امتیازگیری حداکثری ایران و تاجیکها در دو دیدار اولشان، هر دو از آن ابا داشتند و ترجیح میدادند با کسب مقام سرگروهی بدون هیچ اما و اگری صعود کنند و کار رقیب را به محاسبات ثانویه بکشانند. در دیداری پرگل و پرفراز و فرود که تمامی پنج گل آن در همان نیمه اول به ثمر رسید، ایران در نهایت دو، سه پیروزی و مستقیماً راهی مرحله پایانی پیکارهای قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا شد و هر سه گل ما را در آن بازی کسی نزد، جز یاسین سلمانی؛ مرد جوانی که یکبار دیگر خونسردی و تبحر کلاسبالا و آرامشش در آن لحظات سخت نفیکننده شرایط پرالتهابی بود که در تار و پود چنان مسابقهای وجود داشت و میتوانست دست و بال هر یک از بازیکنان دو تیم را ببندد و آنها را به چالشهایی سخت بکشاند.
نگاه ویژه «کیا»
در حالی که ایران و تاجیکستان در همان ۲۲ دقیقه اول بهشکلی پینگپنگوار چهار گل را رد و بدل کردند و به تساوی موقتی ۲ بر ۲ رسیدند، نقش و سهم سلمانی در ثبت هر دو گل ایران بسیار بارز بود و او چه با ضربات سر و چه با شوتهای دقیقش ضربات روحی کارسازی را به رقیب وارد کرد. سلمانی در نهایت کارنامه عالیاش را در وقت تلفشده نیمه اول کاملتر و با زدن گل سوم برتری ۲ بر ۳ را به نام ایران حک کرد و این نتیجهای بود که در پایان مسابقه بهرغم تلاش فراوان دو تیم و بخصوص تاجیکها پابرجا ماند و مردان مهدی مهدویکیا را از تنگنا عبور داده و به مرحله پایانی مسابقات رهنمون ساخت.
با اینکه در شایستگی شماری دیگر از شاگردان «کیا» هم شکی وجود نداشت و ندارد و از هاشمینژاد، خدابندهلو، نخودکار، خاقانی، اکبرپور و فلاح هم باید به نیکی یاد کرد اما این یک واقعیت مسلم است که اگر سلمانی امیدها را همراهی نمیکرد و در آن مسابقه حساس روز پایانی یک دنیا آرامش نداشت و آن هتتریک را نمیزد، شاید سرنوشت تیم ما تغییر میکرد. بهخاطر همین مسائل بود که مهدویکیا با بستن بازوبند کاپیتانی به دست سلمانی و بهواقع با دادن بزرگترین مسئولیت تیمی به وی، هم به او گوشزد کرد که نگاهی ویژه به وی دارد و هم عملاً او را بهلحاظ روحی و جسمی وادار به ارائه نمایشی کرد که فراتر از سایرین باشد و او را به تافتهای جدا بافته تبدیل کند.
این قطعاً واپسین گلی نیست که سلمانی در فصل جاری میزند یا میسازد و تا پایان فصل قصههای متعدد و جالب دیگری از او خواهیم شنید. افرادی هم هستند که به بیش از این معتقدند و میگویند وی نهتنها کلید پنهانی یک عنوان قهرمانی احتمالی برای طلاییهای اصفهان در لیگ است بلکه عامل مهم راهیابی احتمالی «امیدها» به دور نهایی المپیک ۲۰۲۴ هم خواهد بود.
سلمانی که در فهرست اخیر دراگان اسکوچیچ هم جای داشت و بنابراین دروازههایی تیم ملی بزرگسالان را به روی خود گشوده، در یک نگاه مقول و امیدوارانه دیگر میتواند لژیونر بعدی سپاهان هم باشد؛ تیمی که در فصل اخیر امثال امید نورافکن، احسان حاجیصفی، مهرداد محمدی، پیام نیازمند و محمد محبی را هم به لیگهای اروپایی رهنمون کرده و اگر یک پیشنهاد پرصرفه برای سلمانی هم برسد شاید مقاومت زیادی را در مقابل آن بروز ندهد و به قصد پیشرفت حرفهای هرچه بیشتر این بازیکن او را به اروپا بفرستد که مناسبترین قاره برای رشد هرچه بیشتر و بهتر تمام بازیکنان مستعد ایرانی بوده است.